طنز انحصاری
این دوستان گزارشگر مسابقات ورزشی تا چه اندازه توانا هستند؟! اگر خوب دقت کنید، فقط مسابقات استاندارد در زمینهای کاملا استاندارد را گزارش میکنند. نوعی خواندن از روی نقشهای که خیلی پیچیدگی و ناآشنایی ندارد حالا این را با خواندن نقشههای گنج در دورههای قبل مقایسه کنید؟ این مقایسه را هم رها کنید و با خودتان فرض کنید که اگر به جای این ورزشکاران، آدمهایی فضایی مسابقه بدهند، گزارشگر ورزشی دیگر چه کار میتواند بکند؟ آدم فضایی که دورست و تخیلی است، اگر حیوانات یک جنگل با هم مسابقه بدهند، گزارشگر کجای این روایت وجود دارد؟ ولی یک نویسنده قدرت این را دارد که چنین گزارشی را انجام بدهد! از کجا میگویم؟ خوب کتابش چاپ شده است! کتاب مجموعه طنز «جام جهانی در جنگل» اثر «جمال اکرمی»، همان کتاب مورد نظر است که در قالب کتابهای بخش کودک و نوجوان انتشارات کتاب نیستان روانه بازار شده است. داستان نویسنده اما جدای از روایت داستانی شامل چند اتفاق دیگر نیز هست که در نوع خود قابل توجه است. تمرین روحیه همکاری و همدلی میان مخاطبان با استفاده از طرح داستانی برپایی یک مسابقه عمومی در کنار برشماری و مذمت برخی از صفات و ویژگیهای شخصی ناپسند و در ادامه تفبیح آنها و نیز نمایش برخی از استعدادها و خلاقیتهای که مخاطب این داستان میتواند در خلال خوانش متن آنها را کشف و اجرای آنها را در درون خود مورد ارزیابی مجدد قرار دهد. خلاصه این کتاب برای نوجوانان و اصلا خود من و شما نوشته شده است تا شاید سر به راه بشویم قبل از اینکه سرمان در جنگل آهن و سیمان به سنگ مصنوعی بزرگی بخورد و ...داستان «جام جهانی در جنگل» از منظر دیگری با زبان طنز انحصاری بازگو میشود. طنزی که هدف آن نه تنها خنداندن مخاطب نیست که سعی کرده خوانش و پیشروی در متن را برای مخاطب کتاب تسهیل کند. به عبارت دیگر این کتاب را بیش از آنکه اثری طناز بدانیم باید راویگر متنی شوخ بدانیم که در پس خود سعی دارد روحیه و تفکری خاص را که در بالا مشخصات آن برشمرده شد را به مخاطب القا کند. متنی شوخ که بی بهره از حیوانات شاخدار نیست! این کتاب از نظر تصویری نیز حاصل تلاش ۱۰ تصویرگر است که سعی کردهاند با طراحی گرافیک مجتبی احمدی این کتاب را برای مخاطب باورپذیرتر کنند. استفاده از تکنیک نقاشی رئال با بهرهمندی از رنگهای گرم و زنده و بدون اغراق در تصویر و شکلبندی کاراکترها از سوی این تصویرگران داستان این کتاب را برای مخاطبان آن باورپذیرتر و جذابتر کرده است. در همین زمینه همراهی و هماهنگی ده تصویرگر در ساخت این کتاب بدون اینکه مخاطب احساس دوگانگی و یا تغییر ساختار شکل کتاب را در طول خوانش آن حس کند را نیز باید به ویژگیهای این اثر افزود. حالا فکر کنید رفتهاید و از نویسنده میخواهید که خودش را معرفی کند: من جمال اکرمی سال ۱۳۳۶ در سمنان به دنیا آمدم. کودکیهایم درکتابخانه کانون پرورش سمنان گذشت. سال ۱۳۵۵ به دانشگاه تهران رفتم و به تحصیل در رشته نقشهبرداری و زبان فرانسه پرداختم. درسال ۱۳۵۶ به عنوان مربی نقاشی کانون پرورش در استانهای گیلان و اصفهان مشغول کار شدم. پس از انقلاب در مجله کیهان بچهها و سپس به عنوان معلم هنر در مدارس تهران کار کردم.در سال ۱۳۶۸ مجله کوشش را در کانون پرورش به راه انداختم و نخستین کتابم در همین سال به چاپ رسید. سالها به عنوان مدرس هنر به مربیان نقاشی کانون پرورش مشغول به کار بودم و همزمان کار نوشتن را جدی گرفتم. جایزه کتاب سال رشد، کتاب سال کانون پرورش، جایزه پرنده آبی و کتاب سال شهید غنیپور از جمله جوایز من است. در پایان ذکر این نکته نه لازم و نه ضروری است ولی من به عنوان نویسنده ستون برای شما دوست عزیز یاد آور می شوم که کتاب با جلد گالینگور و کاغذ گلاسه در 224 صفحه منتشر شده است.