شبی که خواب از چشم قلعهنویی ربود
در میان تمام برنامههای جذاب فوتبال برتر معدود برنامههایی جالب و قابل تامل از آب درمیآید. برنامه دوشنبهشب هفته گذشته هم درست از همین قماش بود؛ جایی که محمدحسین میثاقی در مونولوگی چنددقیقهای بهشدت مینی کمپ تیمی را زیر سوال برد و پرسشهایی اساسی را درباره آن مطرح کرد. پرسشهایی که هرچند از سوی مسئولان تیم ملی بیپاسخ نماند اما این پاسخها بیشتر سفسطه و مغلطه بود تا اقناع افکاری عمومی. « اول اینکه مینیکمپ چیست؟ تعریفش را به ما بگویند. بعد اینکه یک جمله به مدیرعاملها بگویم، گول این اتفاقات را نخورید. وقتی ایجنت میآید میگوید این بازیکن ملی است، ۲۰ درصد اضافه کنید، گول نخورید. این برای زمان آن بنده خدا است که مینیکمپ را برای همین کارها راه انداخت. بازیکن ملی باید بازی کند و اگر بازی ملی داشت، بگو من یک درصدی برای بازی ملی او اضافه میکنم. با احترام به کادر فنی تیم ملی، شما چند تا از این بازیکنان را سر تمرین گلگهر بهزور راه میدادید اما حالا وارد لیست تیم ملی شدند که من تعجب میکنم. با دوستان کادر تیم ملی صحبت میکنیم، میگویند این افراد در ماتریس تیمملی نزدیک بودند؛ اما بعضی از آنها هیچگونه شاخص هیچ ماتریسی را ندارند. ن بازیکن میرود در لیست تیم ملی و ایجنت او را میبرد در فلان باشگاه میگوید ملی است. بازیکن ملی باید بازی ملی داشته باشد. مفهوم مینی کمپ چیست؟ مگر غیرازاین است که یک سری بازیکنان باتوجه به ایجنتها و دوستانی که دارند بروند چانه بزنند قراردادشان را بالا ببرند؟» این شاید جدیترین تلنگر به امیر قلعهنویی و مسئولان فدراسیون فوتبال در دوره سهماهه کاریشان محسوب میشود. سیلی سنگینی که مشخص میکند کاسههایی زیر نیمکاسه است که به دنبال پنهانکاری بوده و هدف نهایی شناسایی استعدادها و یا اینجور صحبتها نیست. توضیحات مسئولان تیم ملی هیچ گرهی از این ابهام ایجادشده باز نکرده و نخواهد کرد. این که بهظاهر تعدادی بازیکن بینامونشان در مینی کمپ تیم ملی حاضر شوند و بعد مدیر برنامههایشان به دنبال چانهزنی برای بالا بردن رقم قراردادشان باشد چه چیزی به فوتبال ما اضافه میکند؟ آیا چنین رویکری حاصلی جز هزینههای مادی و معنوی بربادرفته به دنبال داشته و دارد. ورود انگیزهای تجاری بهجایی که باید محل بروز و ظهور نابترین استعدادهای فوتبالی ایران باشد آیا آوردهای جز تباهی و زوال به دنبال خواهد داشت. بههرحال دوران پسا کی روش اگر با چنین رویکردی دنبال شود و دست همه آن دلالانی که همواره پشت در تیم ملی پرسه میزنند از این خوان پرنعمت دور نشود امید برای موفقیت تیم ملی سرابی بیش نخواهد بود چراکه حتی نزدیک شدن این بهاصطلاح ایجنت های به تیم ملی پدیدهای بسیار خطرناک به شمار میآید چراکه در این صورت این قماش از افراد چسبیده به تیم ملی در کارهایی اجازه دخالت پیدا خواهند کرد که هیچگونه ارتباطی به آنها پیدا نمیکند و تازه این بخش کوچکی از دستاندازی آنها بر عصاره فوتبال ایران خواهد بود و چنین رویکردی برای برهوت کردن یک باغ پرثمر کفایت میکند.