سخت بودن شرايط يا سوداي امتياز
از كجاي راه برگشتند؟
آفتاب صبح شنبه از همان سو برآمد كه هر روز ميآيد. براي همين هم بايد به دنبال دليل واقعبينانهتري براي تغيير رويه اصولگرايان بود. خودشان ميگويند كه اين تغيير رويه پاسخي است به تغيير رويكرد حسن روحاني. استنباط آنان از سخنان رييسجمهور در جلسه روز چهارشنبه با مديران ارشد دولتي اين است كه روحاني نگاه خود نسبت به غرب و امريكا را تغيير داده و بايد به پاس اين تغيير به او فرصت ديگري داد. چنانچه عليرضا زاكاني گفت: «اين صحبتها منشأ اميد شد؛ نويدي براي آغاز جبههبندي در برابر امريكا.» منتقدان ديروز دولت به گفته عبدالله گنجي به فرد اهميت نميدهند و اصول را در نظر دارند. ادبيات و لحن روحاني در جلسه چهارشنبه اين باور را ساخته است كه او تغيير كرده و شايسته يك فرصت دوباره است. براي اينكه به او فرصت دهند البته شرط و شروطي هم دارند. مثلا حدادعادل، نايبرييس جبهه مردمي نيروهاي انقلاب گفته است: «سخنان رييسجمهور نكات مثبت زيادي داشت، اما انتظار داريم اين سخنان ادامه يابد و ايشان به شيوههاي قبل بازنگردد تا وحدت ملي حاصل شود... امروز و براي حل مشكلات داخلي، در مقابل دشمن خارجي در كنار دولت هستيم، به شرط آنكه، رييسجمهور نيز به سخناني كه گفته است عمل كند». محمدباقر قاليباف، شهردار سابق تهران كه هنوز از فضاي رقابتي سال ٩٦ خارج نشده و از تهران تا خرمشهر به دنبال انجام كارهاي تبليغاتي است، نيز همان سخنان روحاني را مورد اشاره قرار داد و گفت: «ما خوشحاليم كه دولت ما يك اعلام موضع روشني در مقابل امريكا داشت و گفت ما بايد در مقابل زيادهخواهي امريكا بايستيم و تاكيدات خوبي به مسوولان در دولت براي حل مسائل اقتصادي داشت؛ ولي علاوه بر گفتن، نيازمند عمل هم هست».
چرا به دولت فرصت ميدهند؟
منتقدان و مخالفان دولت تخت گاز عليه دولت ميرانند و حرف از عدم كفايت و استيضاح رييسجمهور ميزنند اما يكباره تغيير مسير دادند. حتي كيهان روز شنبه در مطلبي به نقل از كريميقدوسي، نماينده مشهد نوشت: «جريان انقلابي به دنبال استيضاح يا استعفاي رييسجمهور نيست». او در تشريح دليل اين رويكرد نيز گفته بود: «ما معتقديم بايد زمان بيشتري در اختيار جريان غربگرا باشد تا مشتشان براي مردم بيشتر باز شود و مردم خود تصميم بگيرند با آنها چه كنند.» به استناد اين اظهارنظر كريمي قدوسي ميتوان به اين نتيجه رسيد كه برخي منتقدان اگرچه در ظاهر كوتاه آمدهاند اما در دل از سختتر شدن عرصه بر دولت خوشحال ميشوند. تغيير رويكرد اين گروه معنادارتر ميشود اگر حرف و حديثهاي موجود در مورد تشكيل يك حلقه اولترافراطي كه در ترويج اعتراضات نسبت به دولت دست داشته و اتفاقا در مشهد نيز خانه دارد را هم به ياد آوريم.
در ازاي همراهي چه ميخواهند؟
گروه ديگري از منتقدان دولت اما صراحت بيشتري به خرج داده و گفتهاند كه در مقابل متوقف كردن سيل انتقادات عليه دولت، چه ميخواهند. مهدي محمدي، فعال رسانهاي اصولگرا طي يادداشتي مفصلا در اين باره توضيح داده و نوشته است: «روحاني همچنين بايد بتواند متحدان اصلاحطلب خود را كنترل يا به نحو معناداري با آنها مرزبندي كند.» اين چهره اصولگرا ضمن اينكه مطالبه مرزبندي روحاني با متحدان اصلاحطلبش را مطرح ميكند از بروز و ظهور يك «روحاني جديد» خرسند است. او نوشته است: «واقعيت اين است كه بخشهايي از جريان اصلاحات در ايران اكنون سخنگويان ترامپ هستند و درباره برنامه موشكي و منطقهاي ايران جز آنچه ترامپ و نتانياهو ميگويند حرفي نميزنند. بدتر اينكه بخشهاي مهمي از اين ادبيات درون مراكز پژوهشي و مشورتي وابسته به دولت توليد و توزيع ميشود. منتقدان حسن روحاني كافيست مطمئن شوند او در حال بازي دادن آنها نيست، از هيچ كمكي به دولت دريغ نخواهند كرد ولي متحدان اصلاحطلب او، معلوم نيست كه در مقابل يك «روحاني جديد» كه در حال فاصله گرفتن از جزمهاي ليبرالي در ايران است چه موضعي خواهند داشت.» مهدي محمدي در حالي از «روحاني جديد» سخن ميگويد كه رفتارها و رويكردهاي حسن روحاني طي يك سال گذشته بارها از سوي جامعه راي او «چرخش به راست» تعبير شد. نه روحاني و نه اصلاحطلبان حامي او اين چرخش را تاييد نكردند اما اينطور كه معلوم است جريان راست پيش دستي كرده و به سوي روحاني چرخيده و حالا در ازاي اين تغيير رويه، منتظر فاصله گرفتن روحاني از اصلاحطلبان است.
وحدت در راستاي منافع ملي
چرخش اصولگرايان به سوي روحاني به هر دليل و با هر هدفي كه باشد حتما گامي در راستاي تحقق منافع و مصالح ملي است. بدون شك بسياري از مسوولان و سياسيون اصولگرا نيز با نيت خير و براي تحقق همين منافع از فشار انتقادات به دولت كاسته و سعي دارند با ايجاد يك رويه وحدت از التهابات موجود كاسته و به رييسجمهور فرصت دهند در يك بستر سياسي و اجتماعي آرام، تدابير لازم را اتخاذ كند.