: گفتگو با توران قربانی صادق؛ نویسنده، بازیگر و مدرس داستان
زن، دین، جنگ، عشق!
توران قربانی صادق متولد 1343 اردبیل، داستان نویس، بازیگر و مدرس داستان نویسی خلاق است. از وی تا کنون کتابهایی با عنوان «قهرمان ننه» ( دوزبانه)، مجموعه «جنت ده بیر آلما آغاجی وار»، رمان «لاله واژگون»، رمان «شاید شانه»، مجموعه داستان «واژههای خاکستری»، مجموعه داستان «شاه بیگم»، مجموعه داستان از «رنج تا نارنج»، مجموعه داستان «مرواریدها»، مجموعه شعر «ساچلاریمین جنازه سی» ( دو زبانه )، مجموعه داستان «از خورشید تا پشت میلههای کفر»، مجموع خاطرات شهدای محله امام خمینی (ره) با عنوان «سالهایی که رفته بود»، رمان «دختر توی آینه»، «فصل پنجم»، «قبیله زینب (س)»، «التفات» به عنوان اولین داستان- خاطره به زبان ترکی و مجموعه داستان «دختران اقیانوس» منتشر شده اند. او ویراستاری و بازنویسی 9 کتاب را نیز بر عهده داشته است و همچنین چاپ آثار او در 11 مجموعه کتاب دیگر هم دیده میشود. آثار او در ده مجله و روزنامه مختلف نیز منتشر شدهاند. با هم پاسخهای توران قربانی صادق را میخوانیم:
*توران قربانی صادق را چقدر میشناسید؟
به اندازه تمام عالم می شناسم .
*اگر بخواهید او را در یک جمله تعریف کنید، آن جمله کدام است؟
زنی صبور و مهربان و عاشق داستان است .
*شما برنامه و الگوی خاصی برای مطالعه دارید؟
بله ؛ طوری برنامه ریزی کرده ام که هر روز سی صفحه کتاب که بیشتر رمان است را در آخر وقت حتما مطالعه کنم .
*شده است کتابهایی که دوست ندارید را هم تا انتها بخوانید؟
شاید یکی دو مورد به واسطه آشنایی با ژانری شاید خوانده باشم ؛ اگر از کتابی لذت نبرم یا ارتباط برقرار نکنم و یا برایم قابل فهم نباشد کنار میگذارم . ولی من بیشتر کتابهایی را که دوست داشتم و دارم را میخوانم ؛ شاید چندین بار هم بخوانم .
*چه الگویی برای مطالعه را پیشنهاد می کنید؟
الگوی اولیه همان خواندن رمانهای کلیدی جهان برای شروع کتابخوانی هست که شامل خارجی و ایرانی است ؛ این اتفاق باید در مدارس اجباری بشود . به نظرم ادبیات را باید پله پله پیمود .
*چه شد که وارد حوزه نوشتن شدید؟
علاقه به قصه! برای نوشتن جنگ کردم و پیروز شدم . شاید تنها توانایی ام بود که در وجودم کشف کردم . از خدا به خاطر این نعمت اش ممنونم .
*به نظر شما اولین و مهمترین درس نوشتن چیست؟
خواندن، خواندن و نوشتن؛ درسی از این مهمتر نداریم. با کتاب و نثر که آشنا شدیم. کلمات خودشان در ذهن ما جان میگیرند و از ما میخواهند که به جملههای زیبا تبدیلشان بکنیم و بنویسیم .
* رابطه شما با فضای مجازی چطور است؟ نویسندگی برای این فضا را چقدر تجربه کرده اید؟
خیلی عالی است. من نویسندگی خلاق را در دوران کرونا در این فضا گذراندم . هر چند سخت بود، ولی راضیام. در این دوره به مدت یک سال و نیم در این فضا زندگی کردم . حتی زبان فارسی ام هم بهتر شد . الان هم در این فضا هنرجو دارم و در کانالهای مجازی مختلف فعالیت ادبی میکنم .
*چه فرصت هایی با فضای مجازی در اختیار نویسنده قرار می گیرد؟
ارتباط با مخاطبان خاص، حضور در کانال یا گروههایی که مرتبط با نویسندگی هست، ارائه آثار و استفاده از نقد ؛ با این فضا نویسنده به نوعی دیده میشود .
* داستان نویس بودن چه کمکی به نوشتن نمایشنامه و فیلمنامه میکند؟
تا ایده و طرحی و داستانی نباشد؛ نمایشنامه و فیلمنامهای خلق نمیشود . حالا بگذریم که خیلی از نمایشنامه نویسها، داستاننویس نیستند. ولی از یک رمان یا داستان برای اثرشان استفاده میکنند . فیلمنامه هم همینطور ! همیشه کار یک فیلمنامه نویسی که قبلا داستان نویس بوده بهتر از آب در میآید. مثل فیلمی که نویسنده و کارگردان یک نفر باشد .
* وضعیت کتاب های موجود در حوزه ادبیات نمایشی، شامل نمایشنامه ها و فیلمنامه را چطور ارزیابی می کنید؟
خیلی کم در این حوزه مطالعه دارم. بیشتر دوست دارم فیلم را ببینم تا فیلمنامه اش را بخوانم .
*در تالیف کدام یک از سه حوزه داستان، نمایشنامه و فیلمنامه، موفقتر بودهایم؟
چون داستاننویس هستم؛ احساس میکنم تالیفات داستانی موفقتر است. مخصوصا که بعد از جنگ، آثار دفاع مقدس خیلی درخشیدهاند .
*وضعیت اقتباس را در دنیای هنر ایران چطور می بینید؟
خیلی از اقتباسها از روی آثار خارجی صورت میگیرد. تبلیغات زیادی در این مورد انجام نمی شود .
* چه کسانی و چه مطالبی در کتابهای شما بیشتر دیده میشوند؟ قهرمانان شما چقدر در اطراف شما و در شهر دیده میشوند؟
آثار من حول چهار محور می چرخد . زن- دین- جنگ - عشق! سعی میکنم از تجربه زیستی ۵۹ ساله خودم بیشتر بهره ببرم تا به سراغ تخیل بروم. فضا و مکان و شخصیتها و خاطرات ریز و درشت از دید من دور نیستند . حتما در داستانهایم از آنها استفاده میکنم . قهرمان داستان من لازم نیست شق القمر کند . زن داستان م ؛ می تواند در پنجاه سالگی پسری بدنیا بیاورد که نوزده سال بعد در جنگ شرکت کند و شهید بشود. قهرمان قصه من میتواند بهار باشد و در فصل پنجمی که در دنیا اتفاق میافتد با عمو نوروز ازدواج کند .
* در انتخاب موضوعات، چه موضوعاتی را در اولویت قرار می دهید؟
ابتدا موضوعات اجتماعی که در آنها رابطهها حرف اول را بزنند. فولکلور، بومی سازی تاریخی، عاشقانه ها و خاطرات
*شما سراغ شعر رفتید یا شعر سراغ شما آمد؟
خوشبختانه شعر مرا پیدا کرد و آدمها مرا شاعر کردند. حتما شنیدهاید در درون هر داستان نویس شاعری خفته است. امکان ندارد رمانی بخوانم و شعری نگویم. این اتفاق تا حالا که افتاده است و ان شاالله تداوم داشته باشد .«غرق چشمهایت شدم/ غواص نفرست/ می خواهم در نگاه / دریای ات مانده / زنگ بزنم»
*قهرمان ننه کیست؟
مادر شهید کریم خسروزاده ( فاطمه فلاح) است که مقابل پیکر پسرش؛ در روستا در روز تشیع؛ دو راس گوسفند قربانی کرد و همه شرکت کنندهها را برای ناهار نگه داشت. از آن روز اسم این مادر را قهرمان ننه گذاشتند. این کتاب دوزبانه هست و خلاقیتی که به خرج دادم؛ راوی مصاحبه گر است که برای مصاحبه به نزد قهرمان ننه رفته است .
* واژه های خاکستری به چه چیزی اشاره دارد؟
بگویم برایتان که در دوران کرونا یک دوره کلاس آموزش داستان نویسی سراسری مجازی در شش ماه با کمک خانم اکرم جهانی برگزار کردیم . این کتاب به نوعی پایان نامه و ماحصل هنرجوهاست که از هر کدام داستانی چاپ شد . البته با هزینه شخصی خودشان . تجربه ارزشمندی برای نوقلمان بود .
*مهمترین نشانههای موجود در شاید شانه کدام هستند؟
خواستن - تلاش - ناامید نبودن . هر چند این رمان پایان تلخی دارد .
*داستان کوتاه در نگاه شما بیشتر مورد پسند است یا رمان؟
داستان کوتاه را بیشتر می پسندم ؛ ولی عاشق رمان هستم .
*چند مجموعه داستان کوتاه دارید؟ استقبال مردم از مجموعه داستان های کوتاه چطور بوده است؟
پنج جلد. انگار مردم حوصله خواندن رمانهای قطور را ندارند و به قول معروف دوست دارند در یک نشست چیزی بخوانند و لذت ببرند .
*نوشتن حرفه ای به زبان ترکی را از کی شروع کردید؟ تا کنون چه آثاری از ترکی منتشر کرده اید؟
از سال ۱۳۹۳ با نوشتن داستان کوتاه شروع کردم . مجموعه داستان / جنت ده بیرآلما آغاجی وار- مجموعه داستان / شاه بیگم - داستان- خاطره / التفات
- مجموعه شعر دوزبانه / ساچلاریمین جنازه سی- مجموع خاطرات شهید کریم خسروزاده /قهرمان ننه - در حال ترجمه رمان نوجوانان «کوه مرا صدا زد» استاد محمدرضا بایرامی هستم با عنوان / داغ منی سسله دی و یکی از کتابهای شعر خانم عرفان نظر آهاری را هم ترجمه کرده ام «لیلی نام تمام دختران زمین است» .
*داستان خلاق چیست؟ آیا داستان نویسی خلاق آموزش دادنی هست؟
ببینید تا در وجود آدم استعداد و علاقهای نباشد؛ آموزش آن چنان موثر نخواهد بود. داستان خلاق بیشتر به استفاده از زمان بستگی دارد. تو باید داستان نویس باشی تا در این دوره شرکت کنی و خلاقیت نشان بدهی. آموزش این دوره دیگر تئوری نیست؛ همهاش کار عملی در کارگاه است. با زمان معین!
*گفتگو نویسی چه نقشی در تولید و باروری انواع متون ادبی دارد؟
به نظرم در پیشبرد یک اثر به وجود یک گفتگوی خوب و بده بستان نیاز است . ما در بعضی از شعرها هم شاهد یک گفتگوی نامحسوس هستیم .
*با وجود این که داستان نویس خلاقی هستید، خاطره نگاری هم کرده اید. این ها چطور با هم جمع می شوند؟ تفاوت اصلی این دو در چیست؟
داستان، برای نوشتن خاطرات دستم را گرفته و با هم پیش رفته ایم . فقط در خاطره جایی برای تخیل وجود ندارد . باور نمی کنید چقدر در دل این خاطرات شهدا داستان نهفته است. جایزه من از شهدا همینهاست . یک چیز به شما و خوانندگانتان عرض کنم، من تا عمر دارم مدیون شهدای کشورم هستم . وظیفه من در این زمان رساندن پیام شهدا به نسلهای آینده بشری است .
*اگر قرار باشد تنها یک پاراگراف و یا یک شعر از آثار خودتان را انتخاب کنید، آن پاراگراف و یا آن شعر کدام است و از کدام کتاب؟
[ دلم می خواهد وقتی می میرم ، عاشق بمیرم . حتی اگر این راز را فقط خدا بداند . ]
[ با یاد تو / ضربان قلبم/ هزار می زند / من بلد نیستم/ لال باشم / حتی اگر زبانم/ سرم بر دار کند / محرمانه خواهم گفت / : می خواهمت ]
از رمان عاشقانه / لاله واژگون
*برای نوشتن یک اثر ، چقدر و چه پژوهش هایی می کنید؟
اگر بگویم نوشتن یک داستان کوتاه چهار ماه طول میکشد باور میکنید؟ و اتفاق افتاده که در بیست دقیقه داستانی را هم نوشتهام. هر اثری نیاز به پژوهش دارد، مخصوصا پیدا کردن واژگان مناسب برای نثر برایم خیلی مهم است، مخصوصا که دغدغه استفاده از زبان اصیل مادریام را دارم. اگر در ژانر خاصی یا موضوع خاصی بنویسم یا بخواهم ترجمه انجام بدهم قطعا تحقیق میکنم .
*روایت شما با روایتهای دیگری که شده چه تفاوتهایی دارد؟
یاد گرفته ام ساده و صمیمی بنویسم، به نظرم بهترین راه روایت همین باشد .
نه تنها من، بلکه خیلی از نویسندهها که این گونه نوشته اند، آثارشان ماندگار شده است .
*شما دلیل کم خواندن کتاب در جامعه را چه میدانید؟ سهم نویسندگان در این بین چقدر است؟
ریشه اش به خانواده برمی گردد . خیلی چیزها جایگزین کتاب شده است. به قول مارکز « روزی که قرار شد انسانها در کوپه درجه یک مسافرت کنند و ادبیات در واگن بار ؛ کار دنیا به سر آمده است ». نویسنده ها کار خودشان را می کنند و می نویسند . آثار باید مطابق سلیقه مخاطب نسل نو نوشته بشود .
*آسیبهای یک جایزه ادبی برای نویسنده و خواننده چیست؟ اگر قرار باشد شما جایزهای را طراحی کنید، آن جایزه با موضوع خلق اثر است یا نقد؟
به ظاهر جایزه ادبی برای یک استان و نویسندههایش خیلی عالی است؛ اما در داوریها اعمال نفوذ وجود دارد. نقدی بر هیچ اثری صورت نمیگیرد. این آسیب است. مخالف آثار موضوع محور هستم. آزاد خوب است؛ اگر نقد ادبی در کنارش صورت بگیرد، تا حق نویسنده زائل نشود و به شعور خواننده توهین نشود .
* اقلیم، جغرافیا، موقعیت و زادبوم شما چه تاثیری در کارهای شما داشته است؟
* بسیار نقش آفرین بوده است. گاهی در اردبیل زیبا چهار فصل در یک روز اتفاق میافتد. از برف و کوه و آب و هوای لطیف و مردمان مهربان و میهمان نوازش نمی توان گذشت و ننوشت . مهمتر از همه اینها زبان مادری ام هست، با دایره واژگانی بی نهایت! که خدا را شکر آثار ارزشمندی به زبان ترکی خلق کردهام.