اگر پوتین بمیرد چه میشود؟
نویسنده: براندون ویچرت
منبع: 1945
مترجم: آرین پورقدیری
جنگ روسیه و اوکراین بیش از یک سال است که بدون اینکه پایانی برای آن قابلتصور باشد ادامه دارد. اگرچه که اوکراینیها با مقاومت شجاعانه سرزمین خود را حفظ کردهاند، اما واقعیت این است که روسیه دستبردار نیست. در واقع جنگ در حال گسترش است. یک نفر - که ما بهطورقطع نمیدانیم چه کسی - تلاش کرد تا ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه را در کاخ رسمی ریاست جمهوری خود، کرملین، با پهپاد ترور کند؛ اما پوتین کشته نشد.
برخی بر این باورند که این یک اقدام ساختگی از سوی پوتین برای توجیه گسترش جنگ جاری او در اوکراین بود. البته این احتمال بعید به نظر میرسد. با توجه به میزان سرمایهگذاری که اوکراین روی قابلیتهای پهپادهای خود انجام داده است، این احتمال وجود دارد که اوکراین یا متحدانش اقدام به ترور پوتین کرده باشند.
پوتین در سال 2022 ماهها تلاش کرد تا رهبر اوکراین را ترور کند. احتمالا اوکراینیها با این حمله اخیر قصد داشتند تا اقدام پوتین را تلافی کنند. بااینحال، حتی بدون دخالت اوکراین، ماههاست که این نگرانی وجود دارد که زندگی پوتین از سوی اطرافیانش درخطر باشد.
چه پوتین توسط یکی از اعضای ناراضی سیلوویکی (نیروهای امنیتی و نظامی) خود به قتل برسد یا توسط اوکراینیها ترور شود، بههرحال این واقعیت وجود دارد که ممکن است جهان بهزودی در دنیای پسا پوتین زندگی کند. پوتین حتی اگر ترور هم نشود، 70 ساله است. او قبلاً از میانگین امید به زندگی اکثر مردان روسی امروز فراتر رفته است. بهزودی پوتین از دنیا خواهد رفت.
مرگ پوتین اوضاع را ترسناکتر میکند
پوتین تجسم مشت آهنین است. در میان روسها این عقیده مشترک وجود دارد که کشورشان به یک اقتدار مرکزی قوی و مستبد نیاز دارد تا روسیه را قوی و متحد نگه دارد. پوتین امروز این نقش را در کشورش ایفا میکند. او سالها را صرف از بین بردن یا همکاری با هر قدرت جایگزین کرده است. حتی امروز، با اینکه اطرافیان او از عواقب جنگ اوکراین هراسان هستند اما اکثر آنها حاضر به مقابله با پوتین نیستند، زیرا میترسند که برکناری او باعث فروپاشی دولت روسیه شود.
حال اگر به هر دلیل پوتین بمیرد چه کسی رهبر آینده روسیه میشود؟ صادقانه بگویم، گزینهها زیاد نیستند زیرا پوتین بخش زیادی از دهه گذشته را صرف پاکسازی رژیم خود از هر رقیب احتمالی کرده است.
روسیه سرزمینی وسیع است (بزرگترین کشور از نظر وسعت که از 11 منطقه زمانی مختلف میگذرد) با تاریخ طولانی. روسیه کشوری است که توسط نیروهای گریز از مرکز آن تعریفشده است. اگر مرکز قوی باشد، آن نیروهای گریز از مرکز به دور مرکز میچرخند و کشور را کنار هم نگه میدارند. هنگامیکه قدرت مرکزی ضعیف یا از بین میرود، روسیه توسط نیروهای گریز از مرکز خود از هم میپاشد. پس روسها بعد از پوتین به دنبال رهبری قدرتمند خواهند بود.
مردانی هستند که ممکن است برای جایگزینی پوتین آماده باشند. یکی از نامهایی که اغلب میشنویم، دیمیتری مدودف، رئیسجمهور سابق روسیه است که از یک سو برای صلح با غرب التماس و از سوی دیگر تهدید به جنگ هستهای میکند.
نام دیگر نیکلای پاتروشف است که مشاور ارشد سیاست خارجی پوتین و همچنین افسر سابق KGB است. او مردی است که میداند که اجساد اکثر مخالفان ترور شده در روسیه کجا دفن شده است.
سپس جنبش ملیگرای راستگرای روسیه است که توسط نظریهپرداز ژئوپلیتیک روسی، الکساندر دوگین، نمایندگی میشود. اخیرا، نام دوگین به دلیل سوءقصد به جانش که منجر به مرگ دخترش شد در رسانهها زیاد مطرح میشود. شایعات زیادی مبنی بر اینکه چه کسی پشت این اقدام تروریستی بود به گوش میرسد. برخی گمانهزنی کردند که در واقع سرویسهای امنیتی روسیه پشت این کار بودند، زیرا دوگین انتقادات زیادی ازآنچه او بهعنوان پاسخ ضعیف ولادیمیر پوتین به تجاوز اوکراین میدانست، کرده بود. البته بسیاری هم به این نتیجه رسیدهاند که اوکراینیها پشت این حمله بودهاند. بااینوجود، دوگین یکی از نخبگان بسیار تأثیرگذار روسیه است. نوشتهها و سخنرانیهای او حداقل دو نسل از رهبران نظامی، سیاسی و دیپلماتیک روسیه را تحت تأثیر قرار داده است. اگر غرب در برکناری پوتین از قدرت موفق شود این احتمال قوی است که فردی از طرف دوگین قدرت را به دست بگیرد.
خلاصه اینکه اگر پوتین بمیرد و هرکدام از گزینههای نامبرده به قدرت برسند، یک خودکامه جوانتر و خشنتر بر سرکار خواهد آمد
تجزیه روسیه
پیشازاین در مطبوعات غربی مجموعهای از داستانها در مورد تجزیه فدراسیون روسیه به بخشهای تشکیلدهنده آن وجود داشته است. روسها این داستانها را بهعنوان پیشنمایشی ازآنچه غرب در نظر دارد میخوانند.
داستان دیگری که به طور مداوم مطرحشده تغییر رژیم در مسکو است. حمله اخیر پهپاد به کرملین ممکن است بخشی از این طرح باشد. اعتقاد بر این است که پس از رفتن پوتین میتوان صلح را در اوکراین برقرار کرد. برخی از غربیها حتی تصور میکنند که اگر بتوانند پوتین را برکنار کنند، درنهایت دموکراسی در روسیه حاکم خواهد شد.
همه این تصورات کاملاً خیالی هستند. دو نتیجه محتملتر این است که یا یک حکومت استبدادی بسیار بدتر جایگزین آقای پوتین و اوضاع در اروپا خونینتر میشود، یا مسکو نمیتواند رهبری قوی برای حفظ روسیه معرفی کند و کل کشور از هم میپاشد.
بههرحال بعد از مرگ پوتین غرب در ترسی دائمی خواهد بود که چه کسی زرادخانه عظیم تسلیحات کشتارجمعی روسیه را کنترل خواهد کرد.
هیچ گزینه خوبی برای روسیه پس از پوتین وجود ندارد. درحالیکه ولادیمیر پوتین ممکن است برای رهبران ایالاتمتحده مانند شیطان باشد، او حداقل شیطانی است که همه ما میشناسیمش. بههرحال او خواهد مرد اما تسریع این سرنوشت- همانطور که غرب آشکارا به دنبال انجام آن است- باعث بیثبات کردن وضعیت روسیه و ایجاد خطرات غیرقابلپیشبینی برای جهان است. تنها چیزی که برای اروپا از خیزش مجدد روسیه تحت رهبری تزار گونه پوتین ترسناکتر است این است که روسیه فروپاشیده و دچار جنگ داخلی شود. اگر پوتین از قدرت برکنار شود، دقیقاً این اتفاق خواهد افتاد. هیچ مانعی برای هرجومرج ناشی از فروپاشی روسیه و جنگ با خود و همسایگانش وجود نخواهد داشت.