وی افزود: «یکی از ویژگیهای نخبگان ساختاری آن است که محور اصلی تفکر و اندیشه خود را بر تداوم الگوهای ساختاری بر اساس ضرورتهای راهبرد قرار میدهند. علی لاریجانی تمام تلاش خود را برای ایجاد تعادل در جامعه بهشدت پرتنش ایران بهکار گرفت. واقعیت آن است که اگرچه ساخت اجتماعی ایران نشانههایی از تنش را منعکس میسازد علت اصلی این تنش ناشی از الگوهای رفتار پرالتهاب نخبگان سیاسی محسوب میشود.»
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه علی لاریجانی توانست شکلبندی قدرت را در دوران زمامداری خود متوازن سازد، ادامه داد: «امروز با این پرسش روبهرو میشود که آیا ساخت اجتماعی ایران از قابلیت لازم برای موازنه برخوردار است یا نه. انگاره تحلیلی علی لاریجانی بر فرآیند و تجاربی قرار دارد که در سالهای گذشته شکل گرفته و نشانههایی از یکپارچهسازی در ساخت قدرت ایران را منعکس کرده است.»
متقی تاکید کرد: «به همانگونه که در نظام بینالملل، شکلبندی و ساختار هژمونیک عموما با چالشهای ناشی از کنش بازیگران پیرامونی روبهرو میشود، در ساخت داخلی هر کشور نیز باید نشانههایی از موازنه و کنترل وجود داشته باشد. لاریجانی احساس میکند که در فضای ساختاری ایران هنوز قدرت بازیگران یکپارچهساز برای خالصسازی یا یکدستسازی معادله قدرت بالا و تعیینکننده است. در حالی که فرآیندهای آینده نشانههایی از تغییر را در دو حوزهای که علی لاریجانی به آن اشاره کرده اجتنابناپذیر میسازد.»
این کارشناس تاکید کرد که ضرورتهای حکمرانی در ایران اولا نیازمند موازنهسازی است و ثانیا نیازمند بهرهگیری از سازوکارهایی است که عبور از برخی چالشها و بحرانها در سطح داخلی و سیاست خارجی را امکانپذیر سازد و نکته سوم نیازمند انعطافپذیری در حوزه کارگزاری و ساختاری است.
وی در نهایت گفت: «اگرچه علی لاریجانی نسبت به چنین نشانههایی امید چندانی ندارد، اما نشانههای کنش عملی و انعطافپذیری ساختاری در آینده بیش از روزها، ماهها و سالهای گذشته خواهد بود.»