زینب ایمان طلب، مدیر کتابفروشی ابرک
بچهها کم کتاب نمیخوانند
زینب ایمان طلب، کارشناس علوم تربیتی و دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات کودک و نوجوان است. او همچنین مدیریت حرفهای و پیوسته کتابفروشی ابرک که کتابفروشی تخصصی کودک و نوجوان است، را بر عهده دارد. این کارشناس کتاب کودک، مادر یک دختر هفتساله و یک پسر چهارساله است. وی در این گفتگو درباره کتاب کودک، معرفی کتاب کودک و همچنین نحوه شکلگیری کتابفروشی ابرک توضیحات جالب و خواندنی ارائه میکند. با هم پاسخهای ایمان طلب را میخوانیم:
چه شد که به کتاب علاقهمند شدید؟ دوران کودکی و نوجوانی شما چقدر با کتاب همراه بود؟ در این دوره چه بازیهایی میکردید؟ بین کتاب و بازی کدام در ساخت شخصیت مؤثرتر بودهاند؟
دوران کودکی با اینکه شهرمان کتابفروشی کودک و نوجوان نداشت؛ اما پدرم برایمان از شهرهای دیگر کتاب و مجلات همشهری و کیهان بچهها و سروش را تهیه میکرد. روی مراقبت از کتابهایمان حساس بود و توصیه میکرد از محتوای کتابها برای فعالیتهای علمی و فرهنگی و هنری که مدرسه معین میکرد استفاده کنیم. زمان کودکی ما بیشتر از بچههای امروزی بازی میکردیم. آزادی عمل بیشتری داشتیم و میتوانستیم فضاهای متنوعی را برای بازی تجربه کنیم. تفریحات سادهتر سالمتر و کمهزینهتر بود. کتاب و بازی دو بازوی تشکیل شخصیت هستند و هر دو بار هم تأثیرات فوقالعادهای بر بالندگی شخصیت آدمی دارند. البته بازی بدون حضور کتاب هم میتواند بسیار مؤثر باشد.
فضای مجازی چه فرصتها و تهديدهایی برای معرفی و شناخت کتابها دارد؟ شما تجربه کار در این فضا را داريد؟
شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای ارتباطی مجازی چه بخواهیم چه نخواهیم یکی از راههایی است که انسانها در آن بهوقت گذرانی، تبادل اطلاعات و ارتباط روزمره میگذرانند. کتاب هم از طریق مروجان و تولیدکنندگان کتاب به این دنیای مجازی راه پیدا کرده است. گاهی بعضی کتابهای خوب و مهجور در این مسیر شناخته شده میشوند و افراد بیشتری میتوانند از آن استفاده کنند و گاهی بعضی کتابهای کمکیفیت توسط بلاگرهایی که هیچ ربطی به کتاب ندارند ترویج میشوند که میتواند به مسیر کتابخوانی افراد ضربه بزند. حضور مروجین فرصت بسیار خوبی است تا تحلیل و بررسی کتابها را به اطلاع عموم برسانند و مخاطبان کتاب از این طریق با تازههای نشر با دنیای کتابهای گوناگون و حتی با روشهای کتابخوانی آشنا شوند و همدیگر را پیدا کنند و شبکهای قدرتمند و وسیع از کتابخوانان تشکیل بشود.
تسهیلگر کتاب کودک و نوجوان در حوزه کتابخوانی چهکارهایی انجام میدهد؟ یک کارشناس کتاب کودک دارای چه ویژگیهایی است؟
تسهیلگر با کارشناس کتاب متفاوت است. کارشناس کتاب باید اطلاعات حداقلی از ساختار داستان داشته باشد و در مسیر افزایش اطلاعات نظری گام بردارد و روزبهروز دیدگاههای مختلف ادبی را بیشتر و بهتر بشناسد. ژانرهای مختلف ادبی را بشناسد با بچهها سروکار داشته باشد طرفدار کودک باشد و کتابها را از منظر و دریچه کودک ببیند. بتواند بین نقد ساختاری و محتوایی ارتباط برقرار کند و یکی را بر دیگری برتری ندهد. اما تسهیلگر کسی است که ارتباط کودک با دنیای کتاب را راهبری میکند. بدون دخالت مستقیم و بدون دستور و نگاه بالابهپایین سعی میکند از دریچه کودک به کتاب نگاه کند و با گفتگو یا فعالیت کودک را شانهبهشانه در دنیای کتاب همراهی کند.
کتاب از چه سنی میتواند وارد دنیای یک فرد میشود؟ برای همه ردههای سنی، کتاب خوب وجود دارد؟
هیچ محدودیت سنی وجود ندارد. برای همه کتاب خوب هست.
برای انتخاب یک کتاب جهت معرفی به کودکان و نوجوانان به چه عواملی توجه میکنید؟
قوت ادبی، محتوای غنی و بهروز و متناسب با نیازهای کودک و نوجوان، تصویرگری، ساختار ظاهری کتاب.
تصویر و فرم در کتاب کودک مهمتر است یا متن؟ چقدر فکر میکنید تصویر و متن باید کاملکننده هم باشند؟
هر دو مهم هستند. گاهی تصویر خوب میتواند کاستیهای متن را پوشش بدهد و گاهی میشود بهخاطر یک متن عالی از تصویرگری کمکیفیت چشمپوشی کرد. رابطه متن و تصویر همیشه کاملکننده نیست گاهی تصویر باید جلوتر از متن حرکت کند.
جالبترین خاطره شما در معرفی کتاب را برای مخاطب ما معرفی میکنید؟
شیرینترین خاطره معرفی کتاب برای خودم پیامهایی است که از بعضی نویسندههای مطرح ایرانی در صفحه کتابفروشیمان دریافت میکردیم. چند بار نویسندگان مطرح پیام دادند و از معرفی کتابشان توسط ما تشکر کردند و اظهار میداشتند که ما تابهحال چنین معرفی پروپیمان و مفید و حرفهای از کتابمان نخوانده بودیم.
جوایز کتابخوانی به نظر شما تا چه اندازه درست طراحی شدهاند و میتوانند به کتابخوانی افراد بهخصوص کودکان و نوجوانان کمک کنند؟
هر گونه رویداد کتابخوانی بسیار مبارک و مفید است؛ اما گاهی نحوه اجرا به فلسفه کتاب و کتابخوانی ضربه میزند مثلا کتاب در مورد قهرمانی است که جان خود را که باارزشترین دارایی هر کسی است فدا کرده و مسابقه جوری طراحی شده که فقط سه نفر برتر آن هم با قرعهکشی جوایز نقدی میگیرند و هر کس در این مسابقه شرکت کند باید دعا! کند قرعه به نام بقیه نیفتد! خب این نقض قرضی است که قهرمان داستان کتاب دارد. رویدادهایی که به همدلی و صمیمیت بیشتر میانجامد بهتر هستند.
معرفی کتاب برای والدین و مربیان جهت تهیه آن کتاب برای کودکان، چه تفاوتی با معرفی همان کتاب برای کودکان و نوجوانان دارد؟
معمولا برای والدین و مربیان کارکرد کتاب مهم است این که این کتاب چطور به اهداف تربیتی آنها کمک میکند؛ اما بچهها میخواهند نیازهایشان و علایقشان تأمین شود و پر از ماجراجویی و قصهپردازی باشد. حتی گاهی نسبت به معرفیهایی که پر از نصیحت و نگاه والدگرانه است گارد میگیرند.
وضعیت کتاب کودک در ایران بیشتر به نفع کتابهای ترجمه است یا تألیفی؟ شما کدام را بیشتر معرفی میکنید؟
در گرانی کاغذ و پرهزینه بودن مراحل تولید کتاب مسلما تألیف روزگار سختی میگذراند هر چند ناشران تلاش میکنند تألیف را سرپا نگه دارند و نویسندگان سعی میکنند مخاطب را راضی نگه دارند؛ اما باتوجهبه تولیدات گسترده و متنوع و با کیفیتی که از آثار خارجی صورت میگیرد ترجمه رونق بیشتری دارد. من با هر دو موافقم به نظرم ترجمه و تألیف در کنار هم مهم و مفید هستند. گاهی موضوعاتی وجود دارند که کتاب تألیفی خوبی برایش تولید نشده در عوض کتاب ترجمه در آن موضوع بهتر و بیشتر یافت میشود.
حضور کودکان و نوجوانان در کتابخانههای عمومی چه فرصتهایی را در کنار کتابخوانی و آشنایی با کتاب به همراه دارد؟
تورق کتابها، آشناشدن با تنوع و تکثری که بین موضوعات و فرمها وجود دارد. آشناشدن با گروههای کتابخوانی و آدمهای کتابخوان و علاقهمند شدن به تولید و فعالیت در حوزه نشر از برکات کتابخانههای عمومی است.
به کودکان و نوجوانان توصیه میکنید کتاب را خرید کنند یا از کتابخانه عمومی بگیرند؟
هر دو لازم هستند. بعضی کتابها را باید در خانه داشت و هر چند وقت به آنها مراجعه کرد و بعضی کتابها برای یکبار خواندن مفید هستند. کتابخانه گروهی و خرید کتاب گروهی هم کار جالبی است که کمتر صورت میگیرد. اینکه چند نفر با هم کتاب بخرند تا هزینه کاهش پیدا کند و بتوانند هر زمان که خواستند به کتاب دسترسی داشته باشند.
دلیل کم خواندن کتاب در بین مردم و بهخصوص نوجوانان چیست؟ سهم نویسندگان در اين ميان چقدر است؟
بچهها کم کتاب نمیخوانند. اما از این بیشتر هم میتوانند کتاب بخوانند من والدین و نظام آموزشی و مدرسه را در دلزده شدن بچهها از کتاب مؤثر میدانم. والدینی که برای هر چیزی حاضر هستند هزینه کنند الا کتاب. والدینی که دوست دارند خودشان تعیین کنند چه کتابی بچهها بخوانند چه کتابی نخوانند. والدینی که کتابخوانی را مانع درسخواندن میدانند و مدرسه که اصلا برای بچههای کتابخوان طراحی نشده و بچهها را از کتاب زده میکند.
قصهگویی مادربزرگها و مادرها چه نقشی در کتابخوان افراد دارد؟
قصهگویی توسط هر کسی صورت بگیرد (چه مادر، مربی مهد، معلم، تلویزیون و...) در رویآوردن کودکان و نوجوانان به کتاب بسیار مؤثر است. مادر و مادربزرگ و پدر و پدربزرگ به دلیل رابطه عاطفی ای که با کودک دارند از ابزار قصه برای رابطه بهتر و صمیم تر بر مبنای کتاب میتوانند استفاده کنند.
سه نویسنده خارجی که کارهایشان را در حوزه کودک و نوجوان دوست دارید با آثارشان نام ببرید؟
باب گراهام، میشائیل انده و شرلی هیوز
فکر میکنید نویسنده کتاب کودک چه دانشهایی در کنار مهارت نوشتن باید داشته باشد؟
دنبال رشد جهانبینی خودش باشد. هیچگاه فکر نکند تمام ایدهها و عقاید او درست هستند و در صدد بهبود شخصیت فردی و اجتماعیاش باشد یک نوع مراقبه از اندیشه و روح و ذهن. سعی کند مخاطب را بشناسد و دنیا را از زاویه دید او نگاه کند. اخبار روز را دنبال کند؛ اما تحتتأثیر رسانهها و پروپاگاندا قرار نگیرد و سطحی با مسائل روز برخورد نکند. متون کهن را بخواند و در آنها تحمل کند حتی اگر نمیخواهد در حیطه بازنویسی وارد شود.
سه نویسنده کتاب کودک نوجوان ایرانی که کارهایشان را بیشتر از دیگران پسندیدهاید را معرفی کنید؟
فریبا کلهر، کلر ژوبرت و معصومه میرابوطالبی
تا کنون کارگاههایی مانند بلندخوانی کتاب برای بچهها داشتهاید؟ کارگاههای دیگر اگر داشتهاید را بفرمایید؟
بله. بلندخوانی و جمعخوانی کتاب از کارهایی است که ما در کتابفروشی ابرک انجام میدهیم. کارگاههایی برای مربیها و معلمها داریم که چگونه کتاب را به کلاس درس ببرند و از آن استفاده کنند. دورههایی برای مادران و پدران داریم تا بتوانند کتاب باکیفیت انتخاب کنند و بدانند چگونه از کتاب در خانه و در جریان زندگی بهره ببرند. کارگاه قصهگویی و کارگاه داستاننویسی و نویسندگی و کارگاههای هنری بر مبنای کتاب از دیگر فعالیتهای ماست.
کتابفروشی ابرک چه زمانی، چگونه و با چه هدفی شکل گرفت؟ الان به اهداف رسیدهاید یا جلوتر هستید؟ افق الان ابرک برای سالهای آینده چیست؟
زمانی که مروج و کارشناس کتاب بودم در دورهها و جلساتی که برگزار میکردم و کتابهای مفید و خوب را معرفی میکردم ثابتترین سؤال این بود که این کتاب را از کجا تهیه کنیم؟ این سؤالات و رؤیای کتابفروش بودن که از نوجوانی با من بود قلقلکم دادند تا با اولین پولی که دستمان رسید یک کتابفروشی مجازی به اسم ابرک راه بیندازم. اما مجازی بودن باهدف من که ارتباط مستقیم و بیواسطه با کتابخوانان بود سازگار نبود؛ لذا عزم را جزم کردیم و به همراه دوست عزیزم خانم ملیحه عیدی جایی اجاره کردیم و همسرم برای کمشدن هزینهها دو هفته تمام بدون تجربه قبلی قفسههای کتاب را طراحی کرد و ساخت و ما از مهر 1400 کتابفروشی حضوریمان را افتتاح کردیم و تازه بعد از افتتاح این مکان متوجه شدیم چقدر هر محله به کتابفروشی و کتابخانه نیاز دارد و چقدر نیاز داریم به سروکله زدن با خانوادهها و بچهها و اهالی کتاب. افق فعلی ابرک این است که سرپا بماند و به گرفتاری بقیه کتابفروشیها دچار نشود و با زور اسباببازیهای رنگبهرنگ نخواهد خودش را از تعطیلی برهاند.
مهمترین وجه تمایز ابرک نسبت به نمونههای دیگر خودش چیست؟
کتابفروشی ابرک سعی دارد کتابهای باکیفیت دست مخاطبش بدهد. ما گروه ارزیاب داریم. نمیگویم همه اما درصد بالایی از کتابها را مطالعه کردهایم. برای هر کتاب معرفی حرفهای مینویسیم. وجه ادبی و هنری کتابها برایمان مهم هستند و به بچهها و مخاطبانمان نگاه از بالابهپایین نداریم. سعی میکنیم چیزهایی که از دنیای ادبیات کودک و نوجوان بلدیم به کسانی که بهعنوان خریدار وارد ابرک میشوند یاد بدهیم و از آنها هم بیاموزیم. در کتابفروشی ابرک اسباببازی وجود ندارد ما فضای امنی سعی کردیم ایجاد کنیم که والدین وقتی وارد میشوند دلشان نلرزد که اگر فرزندم این اسباببازی را بهجای کتاب خواست چه کنم!
ابرک از لحاظ مالی و تشکیلاتی یک مجموعه کاملا خصوصی است یا تحت پوشش نهاد و یا سازمان فرهنگی خاص دیگری فعالیت میکند؟
ابرک یک مجموعه وابسته به لطف و عنایت مردم و بچههایی است که عاشق کتاب هستند. وابسته به والدین و مربیانی است که به فکر رشد و بالندگی فرزندانشان هستند. ابرک از لحاظ مالی و تشکیلاتی به هیچ ارگان و نهادی وابسته نیست.
و البته هر چه درباره ابرک دوست دارید که من نپرسیدهام.
ابرک به دنبال گستری تفکر خودش است. تفکری که دوست دارد کتاب باکیفیت دست هر بچهای با هر بضاعت مالی باشد. هر بچهای بتواند وارد دنیای قصهها و دانستنیها بشود. دوست دارد بچههای ایران فقط مصرفکننده نباشند و روزی وارد دنیای نشر بشوند و خودشان کتابهایی تولید کنند که جایشان در دنیا خالی است.
و سخن آخر:
فقط میخواستم از دوستانی که بدون چشم داشت مالی در ابرک کنارمون هستند تشکر کنم: خانمها طیبه مُهری، معصومه سادات صدری، معصومه میرابوطالبی، مریم قاروبی، فاطمه آخوندمهدی، فاطمه ماجد، مریم کمالیپور، محمدحسین راهنورد، زینب آقایی، هاجر دارابی، فاطمه صبور و همسر پرتلاش و حمایتگرم مهدی خوجهگی و احتمالا کسانی که از قلم افتادهاند. این دوستان در امر تهیه کتابهای خوب، ارزیابی کتابها، فضای مجازی و بلندخوانی و کارگاههای ابرک و سایر کارهای فکری و اجرایی کنار ما هستند.