بازگشت بهروز وثوقی به سینمای ایران؟
بسياري از بازيگران فعال در زمان رژيم گذشته، پس از انقلاب روانه خارج کشور شده و هر يک سرنوشتي داشتند اما اکثر آنها تمايل داشته و دارند که به وطن بازگردند. ترديدها بازگشت آنها را به تاخير انداخته و نميدانند در صورت بازگشت چه سرنوشتي دارند.
رئيس پيشين سازمان سينمايي و مشاور کنوني وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در نامهاي به وزير کنوني فرهنگ و ارشاد اسلامي، تاکيد کرده هيچ محدوديتي براي فعاليت بازيگران پيش از انقلاب در سينما به صرف سوابق سينماييشان در سالهاي پيش از انقلاب وجود ندارد؛ بنابراين، همه بازيگران پيش از انقلاب ميتوانند فعاليت کنند؛ نامهاي که اکنون براي نخستين بار پس از هجده ماه منتشر ميشود. مهدي خرمدل؛ پس از آنکه در روزهاي اخير همزمان با انتشار خبرهايي درباره حضور بهروز وثوقي بازيگر سينما در سالهاي پيش از انقلاب در فيلم «آشغالهاي دوست داشتني اصل»، محسن اميريوسفي در نامهاي خطاب به حسين انتظامي رئيس سازمان سينمايي درباره مشروعيت بازي او در اين فيلم، به نامهاي با شماره 15/276047 مورخ 13/4/97 استناد کرد، حيدريان تاکيد کرده بهروز وثوقي هيچ منع قانوني براي بازي در سينماي ايران ندارد. پيگيريها در نهايت منجر به دسترسي نامه شد؛ نامهاي که از سوي محمدمهديحيدريان، رئيس پيشين سازمان سينمايي و مشاور کنوني وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، صادر و در آن به صراحت تاکيد شده محدوديتهايي که در سالهاي ابتدايي انقلاب بوده، رفع شده و هيچ يک از بازيگران پيش از انقلاب به دليل سوابق سينمايياش در پيش ازانقلاب ممنوعالفعاليت نيست و حتي طرح اين موضوع را نوعي آدرس غلط دادن، خوانده است! نامه مدير پيشين سينما به وزير فرهنگ: تمامي بازيگران پيش ازانقلاب ميتوانند فعاليت کنند! در متن اين نامه خطاب به وزير فرهنگ و ارشاد آمده است: در پاسخ به درخواست شوراي مرکزي کانونکارگردانان در نامه شماره 97/262297 بهاستحضار ميرساند هيچکس به دليل بازيگري در قبل ازانقلاب ممنوع از کار نيست و اصولاً طرح چنين موضوعي، آن هم از سوي کانون کارگردانان که بيشترين بهرهمندي از هنرپيشگان و بازيگران قبل از انقلاب را داشته و دارند اسباب تعجب و آدرس غلط در حوزه فرهنگ و هنر و نسبت ناروا به انقلاب اسلامي است.
فشاري براي خروج از کشور نبود
انقلاب اسلامي باعث شد که روند هنر از ابتذال خارج شود و همان بازيگران و فعالاني که بعضاً در مسيري غلط به فعاليت مشغول بودند، از همان روزهاي آغازين پيروزي انقلاب اسلامي کار خلاق انجام دهند. خيل عظيم هنرپيشگان نامدار حال حاضر سينما از اساتيد گرانقدري نظير انتظامي، مشايخي، کشاورز، نصيريان، راد و... و دهها بلکه صدها بازيگر حال حاضر سينماي کشور گواه اين مدعاست. لذا اعمال محدوديتهايي که با هدف سالمسازي فضاي سينما در سالهاي آغازين پيروزي انقلاب اسلامي براي برخي بازيگران که شهرت به بازي در آثار نامناسب و مبتذل وجود داشت، با گسترش حضور جوانان با استعداد و ارائه الگويي مناسب از سينماي پس از انقلاب، به مرور برداشته شده و در حال حاضر به صرف بازي در آثار قبل از انقلاب، محدوديتي براي هنرمندي وجود ندارد.» نامه محمدمهدي حيدريان از آن جهت بااهميت است که از سوي رئيس، متولي و مسئول اصلي سينماي ايران اعلام شده و به عنوان سند قابل استناد سينماگران است و آنها از اين پس با استفاده از همين سند، ميتوانند سراغ بازيگراني بروند که تاکنون تصور ميشد غيررسمي ممنوعالفعاليت هستند؛ اما از نظر مرجع سينماي ايران، فعاليتشان آزاد است و ميتوانند همچون انتظامي، کشاورز، مشايخي، نصيريان و... فعاليت داشته باشند. از منظر حقوقي، اين سند چنين کارکردي را دارد که اگر سينماگري سراغ اين بازيگران رفت و يکي از نقشهاي فيلمش را به اين بازيگران پيش از انقلاب داد اما در زمان صدور پروانه نمايش از سوي سازمان سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ممانعتي به عمل آيد، صاحبان فيلمهايي که متضرر ميشوند با استناد به اين نامه، ميتوانند از وزارت فرهنگ و ارشاد در مراجع قضايي شکايت و درخواست غرامت نمايند.
فشاري براي خروج از کشور نبود
انقلاب اسلامي باعث شد که روند هنر از ابتذال خارج شود و همان بازيگران و فعالاني که بعضاً در مسيري غلط به فعاليت مشغول بودند، از همان روزهاي آغازين پيروزي انقلاب اسلامي کار خلاق انجام دهند. خيل عظيم هنرپيشگان نامدار حال حاضر سينما از اساتيد گرانقدري نظير انتظامي، مشايخي، کشاورز، نصيريان، راد و... و دهها بلکه صدها بازيگر حال حاضر سينماي کشور گواه اين مدعاست. لذا اعمال محدوديتهايي که با هدف سالمسازي فضاي سينما در سالهاي آغازين پيروزي انقلاب اسلامي براي برخي بازيگران که شهرت به بازي در آثار نامناسب و مبتذل وجود داشت، با گسترش حضور جوانان با استعداد و ارائه الگويي مناسب از سينماي پس از انقلاب، به مرور برداشته شده و در حال حاضر به صرف بازي در آثار قبل از انقلاب، محدوديتي براي هنرمندي وجود ندارد.» نامه محمدمهدي حيدريان از آن جهت بااهميت است که از سوي رئيس، متولي و مسئول اصلي سينماي ايران اعلام شده و به عنوان سند قابل استناد سينماگران است و آنها از اين پس با استفاده از همين سند، ميتوانند سراغ بازيگراني بروند که تاکنون تصور ميشد غيررسمي ممنوعالفعاليت هستند؛ اما از نظر مرجع سينماي ايران، فعاليتشان آزاد است و ميتوانند همچون انتظامي، کشاورز، مشايخي، نصيريان و... فعاليت داشته باشند. از منظر حقوقي، اين سند چنين کارکردي را دارد که اگر سينماگري سراغ اين بازيگران رفت و يکي از نقشهاي فيلمش را به اين بازيگران پيش از انقلاب داد اما در زمان صدور پروانه نمايش از سوي سازمان سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ممانعتي به عمل آيد، صاحبان فيلمهايي که متضرر ميشوند با استناد به اين نامه، ميتوانند از وزارت فرهنگ و ارشاد در مراجع قضايي شکايت و درخواست غرامت نمايند.