پدران همپای مادران
مطب چشمپزشک پر است از نوزادان چندروزه و چندماههای که پدر و مادرهای جوانشان آنها را برای چکاپ آوردهاند. زنی جوان با چهرهای خسته نوزادش را در آغوش گرفته و در مطب راه میرود و آرام در گوش او نجوا میکند. زن جوان دیگری مدام لباس نوزاد را چک میکند تا سردش نشود. مادر جوان دیگر با لبخند به چهره خواب فرزندش نگاه میکند، منشی هم هر چند دقیقه یکبار به اتاق پزشک میرود و بعد میآید و در چشم نوزادی قطرهای میریزد و بیماری را که نوبتش است صدا میکند تا وارد مطب شود. چیز جالبی که در کنار این مهر و گذشت مادرانه در مطب جلبتوجه میکند حضور پدران جوانی است که در کنار همسران حواسشان به نوزاد است. برای منی که مردان خانواده، فامیل و دوستان را چندان یاریگر همسرانشان در بچهداری و امور خانه ندیدهام؛ بلکه نظارهگرهمان نقش سنتی مرد بودهام که نانآور است و مسئولیت بیرون خانه با اوست، دیدن این مردان جوان که رفتاری متفاوت از پدرانشان دارند جالبتوجه است و نویدگر خانوادههایی همراهتر و برابرتر. صدای نوزادی بلند میشود و نگاه همه در مطب به سمت او و مادرش میرود. دو نوزاد دوقلو هستند که یکی در آغوش مادر است و دیگری در کریر نوزاد که روی زمین در کنار پدر گذاشته شده. مرد با گوشی مشغول حرفزدن است، صدای بچه که بلند میشود تماس را تمام میکند، کودک را از سبد برمیدارد و در مطب راه میرود، کودک آرام میشود.
مرد جوان دیگری چند قاشق شیرخشک در شیشه نیمه پرازآب میریزد و آن را تکان میدهد تا در دهان فرزندش بگذارد. پدر جوان دیگری چشم از نوزاد که در آغوش همسرش خوابیده برنمیدارد و با نگاه پرمهر پدرانه به او خیره شده. مادران و پدران جوان خستهاند و بیخوابی را میشود در چشم هردویشان دید؛ اما یاریگر هم هستند و پابهپای هم کودکشان را بزرگ میکنند، آرزوهای زیبا و سرشار از خوشی، سلامتی و موفقیت برای فرزندانی دارند که هرکدام برای وطنشان سرمایهای هستند و میتوانند در آینده بهتر این سرزمین ایفاگر نقش مفید خود باشند. امید که شرایط اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی هم بهگونهای بهپیش رود که نوزادان در خواب آرام رفته، آینده زیباتر، شادتر، سالمتر و مرفهتری از پدران و مادران خود داشته باشند.