جستجو
رویداد ایران > رویداد > نیست اندر جهان!

نیست اندر جهان!

نوشابه، نیست اندر جهان! این ستون ربطی به مواد غذایی و از جمله نوشابه و کمبود آن در بازار ندارد! و البته باید اعتراف کرد که نوشابه به‌اندازه کافی و شاید بیشتر از تقاضای واقعی در بازار ایران و از جمله در کبابی جناب مقام کبابی وجود دارد

نوشابه، نیست اندر جهان! این ستون ربطی به مواد غذایی و از جمله نوشابه و کمبود آن در بازار ندارد! و البته باید اعتراف کرد که نوشابه به‌اندازه کافی و شاید بیشتر از تقاضای واقعی در بازار ایران و از جمله در کبابی جناب مقام کبابی وجود دارد. زرد یا نارنجی آن که نوعی نوشابه موردپسند زنان محترم است (این را بر حسب بررسی کارشناسی آماری در مغازه عرض می‌کنم) و مشکی آن که رنگ عشق بر تن کرد و موردپسند مردان عاشق است (و این را بر حسب بررسی کیفی مردان دور و برم، می‌گویم). خلاصه حضور نوشابه درهرصورت بازمی‌گردد به حضور زن! اما نوشابه قهرمان کیست؟ بله کیست نه چیست! نوشابه شیرزن آذربایجانی در «اسکندرنامه» جناب «حکیم نظامی» است. نظامی درباره وی می‌نویسد: «زنی از بسی مرد چالاک‌تر/ زگوهر به دریا بسی پاک‌تر/ قوی رأی و روشن‌دل و سرفراز/ به هنگام سختی رعیت‌نواز». شاعر هنگامی که اسکندر را که خود به‌جای ایلچی به دربار برده آمده با نوشابه روبرو می‌سازد. نوشابه از فرط کیاست، هوش، فراست و  دانایی او را می‌شناسد. آن‌ها دو بدو به مکالمه و بحث می‌پردازند. نوشابه نظامی خود را به اسکندر چنین معرفی می‌نماید: «اگرچه زنم، زن سیر نیستم/ زحال جهان بی‌خبر نیستم . . ./ منم شیرزن، گر تویی شیرمرد/ چه ماده چه نر شیر وقت نبرد . . ./ تو آن گه که بر من شوی دستیاب/ زنی بیوه را داده باشی جواب/ من ار بر تو چربم به هنگام کین/ بوم قایم انداز روی زمین...». می‌بینید که یک زن ایرانی به‌طورکلی یک زن خیالی بنام نوشابه باتدبیر عاقلانه و منطق قوی و خردکننده خود، اسکندر را باآن‌همه قدرت و غرور چگونه مرعوب و معنا مغلوب می‌سازد و از تجاوز به خاک ایران و درگیری و جنگ ستیز احتمالی بعدی منصرف می‌نماید. نوشابه نظامی به این هم بسنده نمی‌کند و به سر کرده متکبر و پیروز مقدونی درس تازه ای می دهد. نگاهی که موقع خوردن غذا و صرف ناهار می شود به دستور و اشاره نوشابه در جلو اسکندر به جای خوراک ظرف هایی پر از لعل، جواهر و مملو از یاقوت حمرا می گذراند . اسکندر متحیر می شود و علت این کار را می پرسد در پاسخ نوشابه چنین می گوید :«چرا از پی سنگ ناخوردنی/ کنی داوری های ناکردنی ؟!». زن قهرمان با دلائل منطقی اسکندر را قانع می سازد که نباید بر سر این سنگ ها الوان و غیر مأکول که میراث صدها اسکندر است جهانی را به خاک و خون کشید و کشورها را به ویرانه ای مبدل ساخت. سخنان او در اسکندر چنان اثر می کند که لب به تحسین این بانوی خردمند می گشاید :«هزار آفرین بر زن خوب رأی/ که ما را به مردی شود رهنمای/ ز پند توای بانوی پیش بین/ زدم سکه زر چو زر بر زمین». اسکندر هنگام خروج از بردع در برابر کاردانی و تدبیر و خرد و دانش نوشابه متحیرانه بخود می گوید:«بدل گفت این کاردان گر زن است/ به فرهنگ و مردمی دلش روشن است». خوب گوش کنید و فراموش نکنید که استاد گنجه سه داستان از پنج داستان خود را به موضوع مهر و محبت زن منحصر کرده است، در سه مثنوی «خسرو و شیرین»، «لیلی و مجنون» و «هفت پیکر» موضوع عشق و دوست داشتن به بهترین وجهی بیان شده  است و جلوه نموده است. چهره های زن داستان های نظامی که آفریده فکر بلند، ذوق سلیم و هنرمندی بی همتا و طبع روان و قلم و اندیشه توانای اوست چهره هایی استثنایی و جاودانی است به جرأت می توان گفت که در تاریخ ادبیات جهان نظایر این چهره های فروزان کمتر آفریده شده است. نظامی در منظومه حماسی و رزمی « اسکندر نامه»، نیز درباره آفریدن چهره زن نمونه، قدرت نمایی نموده است . چهره های تاریخی یا خیالی چند تن از زنان: فارس، ترک، عرب، هندو و غیره را شکوهی ابدی بخشیده، از آن جمله است چهره های: روشنک، نوشابه، پری دخت، نیست اندر جهان  و غیره. یکی از زیبایی های داستان های نظامی، همین نام هایی است که انتخاب کرده است. البته بسیاری از این نام ها از داستان های مبداء مانند داستان های عامیانه و یا متن های دیگر و یا وقایع تاریخی آمده است ولی به هر حال در متن نظامی خوش نشسته است.

برچسب ها
نسخه اصل مطلب
نویسنده
سعید آقایی جشوقانی
سعید آقایی، بیش از همه یک "دوست کتاب" به حساب می‌آید.
او کارشناسی ارشد هنر دارد، ۴ مجموعه شعر و ۱ مجموعه داستان و ۲ کتاب نثر ادبی منتشر کرده. ۱۲ نمایشگاه انفرادی نقاشی داشته و نوشتن را در گونه های مختلف تجربه کرده است.