از این ستون به آن ستون
پروسهای انتخاب سرمربی تیم ملی وارد مرحله خستهکنندهای شده و هرروز تاریخ جدیدی برای رونمایی از جانشین کی روش اعلام میشود. پروسهای حدودا چهارماهه که مشخص نیست این دستبهدست کردنها برای چه بوده است. یک روز سراغ کی روش میروند تا بلکه با او کار را ادامه دهند اما وقتی میبینند این پیرمرد پرتغالی قطر را بهجای ایران انتخاب کرده دچار سردرگمی میشوند. بعد گوشه و کنار سراغ میگیرند بلکه کسی را پیدا کنند و کلید تیم ملی را تحویلش دهند. البته آن شخص تاکنون پیدا نشده و حالا وعده شنبه هفته آینده را دادهاند تا آن مربی خوشبخت را معرفی کنند. جالب اینکه در این میان یک از هفت مربی لیگ برتری برنامه خواستهشده بود. شوی خندهداری که استقبالی هم از آن نشد تا بهظاهر مربیان ایرانی را بهاداده باشند. مربیانی که مشخص نبود با چه متر و معیاری شایسته هدایت تیم ملی تشخیص داده بودند. پروژهای در همان مرحله ابتدایی شکست خورد و همه به آن انتقادهایی جدی وارد کردند. در این میان اظهارنظرهای گوناگون هم از سوی مسئولان فدراسیون فوتبال بر گمانهزنیها دامن زده و البته همچنان میزند؛ اما حقیقت ماجرا این است که باید یک مربی خارجی را بروی نیمکت تیم ملی تصور کرد و شلوغکاریهای پیشآمده هم نمایشی بیش نبوده و نیست؛ اما پروسه انتخاب سرمربی برای تیم ملی ایران حداقل در چند سال اخیر بهاندازهای عجیبوغریب بوده که بعید است اتفاق تازهای بیفتد. مان گونه که فدراسیون فوتبال در یک حرکت دور از انتظار از هفت مربی لیگ برتری برنامه خواست و نامهایی در این فهرست جا گرفته بودند که با هیچ متر و معیاری شایسته نشستن بروی نیمکت تیم ملی را نداشتند. تازه برخی مربیان معترض شدند که چرا نام آنها در میان گزینهها نیست. همین موضوع نشاندهنده چرخه معیوب انتخاب سرمربی تیم ملی است که چه ماجراهای که نیافریده است. ازجمله انتخاب ویلموتس با آن غرامت سنگین و یا رفتن سراغ کی روش برای یک دوره کوتاه چندماهه. پروسهای که صدای همه را درآورد و البته پاسخها به این اعتراضها بیش از آنکه روشنگری باشد، سفسطه بود و بس. حالا دوباره همان تسلسل خستهکننده دوباره آغازشده و ظاهرا قرار است ادامه پیدا کند. تکلیف این وضعیت کاملا مشخص است که چیزی جز فرصت سوزی و یک انتخاب پر مناقشه نخواهد بود. این در حالی است که در فوتبال روز دنیا و بهویژه تیمهای ملی به فاصله بسیار کوتاهی پس از پایان کار یک سرمربی، جایگزین او مشخصشده و حتی در برخی موارد پیش از پایان کار سرمربی مشغول کار فرد جایگزین آماده آغاز به کار است. بههرروی ظاهرا پروسه انتخاب تیم ملی هم مصدق همان ضربالمثل از این ستون به آن ستون را پیداکرده و مسئولان فدراسیون فوتبال با امروز و فردا کردن تنها زمان میخرند. این در حالی است که حقیقت ماجرا چیز دیگری است و از این روند تنها میتوان فرصت سوزی را استنباط کرد. فرصت سوزی که سال آینده در جام ملتهای آسیا گریبان تیم ملی را خواهد گرفت چراکه ارزش وقت را ندانسته و نمیدانیم.
نیازمند نقطه اتکای مورایس مقابل هوادار
پیام نیازمند یکی از عوامل اصلی شکست نخوردن سپاهان در مصاف با شاگردان مهدی رحمتی بود. پیام نیازمند در هفته دوم رقابتهای لیگ برتر بهعنوان خریدی غیرمنتظره راهی سپاهان شد و بلافاصله در سه دیدار برابر گلگهر، فولاد خوزستان و ذوبآهن جای رشید مظاهری که تصور میکرد سنگربان اول سپاهان در فصل بیست و دوم خواهد بود را گرفت. این دروازهبان اما به دلیل حضور در فیفادی شهریورماه با تصمیم مورایس مصاف با هوادار را از روی نیمکت مشاهده کرد و این رشید مظاهری بود که در جریان پیروزی 2 بر یک سپاهانیها در دستگردی اکباتان مقابل شاگردان ساکت الهامی در چارچوب دروازه قرار گرفت. بااینحال از هفته هشتم نیازمند بار دیگر به سنگربان یک سپاهان تبدیل شد و عملکردی بی اشتباه ارائه کرد تا رشید مظاهری را در پنجره تابستانی متقاعد به ترک سپاهان و حضور در تیم دیگری کند تا فرصت بازی به دست بیاورد.