تب کرد و مرد
همانطور که شما خواننده عزیز بهتر از من مانده در گوشه این کبابی میدانید، پسري پدرش از دار دنيا رفت و او در مرگ پدر به سوگواري نشست. سوگواری که مثل طنز نیست تا ایستاده و خوابیده هم داشته باشد و لاجرم فرد باید در حال نشسته آن را دنبال کند! روزهاي اول هرکس میرسید و سبب مرگ پدرش میپرسید، پسر با آبوتاب از ابتداي بيماري پدر تا لحظه مرگ را تعريف میکرد که ناچار اگر صبح بود دنباله تعريف به ظهر میکشید و مجبور بود ناهار بدهد و اگر بعدازظهر بود دنباله صحبت به شب میکشید و مجبور میشد به مهمانان شام بدهد. رندان اين خبر را شنيدند هر روز يک عده قبل از ظهر و يک عده بعدازظهر براي عرض تسليت به خانه پسر میرفتند و از او سبب مرگ پدرش را میپرسیدند او هم طبق معمول با آبوتاب تعريف میکرد و رندان را شام و ناهار میداد. بالاخره پسر از اين وضعيت عاصي شده و با بزرگتری مشورت میکند و او دستور میدهد که ازاینپس هرکسي علت مرگ پدرت را پرسيد یککلام بگو: خدابیامرز تب کرد و مُرد. حالا این ضربالمثل به ما هیچ ربطی ندارد الا این که بدانید نویسنده کتاب هم تب کرد و مرد و رفت تا عوالم بعد از مرگ را ببینید و ببینید چه تفاوتهایی با نوشتههای خودش دارد. البته چون برنگشته دقیقا نمیدانیم وی چه تفاوتهایی را دیده است؟! «دانته آلیگیری» شاعر برجسته ایتالیایی در حدود سال 1265 در شهر فلورانس به دنیا آمد. او تحصیلاتش را در دانشگاه بولونیا به سرانجام رساند. او تنها یک شاعر نبود، او از جوانی به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی نیز مشغول بود و سیاست آن دوره از ایتالیا را تحتتأثیر قرارداد. از سوی مقامات دولتی محکوم و از حقوق مدنی محروم شد. در این دوران آواره شد و نتوانست خانوادهاش را ملاقات کند. وی نوشتن سهگانه کمدی الهی را در سال 1308 آغاز و بیش از ده سال از عمرش را وقف آن کرد. این اثر یکی از اولین آثار مکتوب ادبی ایتالیا است که باوجود گذشت چندین قرن همچنان موردتوجه است و در دانشگاههای سراسر جهان تدریس میشود. این شاعر برجسته در سال 1321 که تنها پنجاه و شش سال داشت، بر اثر تبی شدید درگذشت. لطفا بیشتر درباره نحوه فوت او پرسش نفرمایید و ادامه ستون را بخوانید. کتاب «کمدی الهی» را میتوان یکی از مهمترین آثار ادبی جهان در طول تاریخ انسان به شمار آورد. این کتاب سفرنامهای خیالی و تمثیلی در موضوعات دین و فلسفه است. در این کتاب دانته به دنیای مردگان رفته و با دوزخ، برزخ و بهشت مواجه میشود؛ سه عالمی که بنا به اندیشههای مسیحی، هر یک تأثیر بسزایی در سرنوشت آدمی بعد از مرگ دارند. دانته در این سفر خیالی به بازگویی مراحل مختلف و طبقات و شرایط بهشت و دوزخ و برزخ میپردازد. او در حین گذر از این سه مکان اصلی، باشخصیتهای مختلفی برخورد میکند و با آنها به گفتگو میپردازد. برخی از این شخصیتها عبارتاند از: ابنسینا، جالینوس، بقراط، ابن رشد، ویرژیل، هومر، سقراط، ارسطو، افلاطون و حتی اسکندر مقدونی! دانته آلیگیری تمام روایتهای برخوردش با آدمها و مکانهای مختلف را بهصورت نظم بیان کرده است.