جستجو
رویداد ایران > رویداد > سرنوشت  غم انگیز پیروز

سرنوشت  غم انگیز پیروز

خبر کوتاه بود و تلخ؛ مثل آواری بر سر افکار عمومی؛ افکار عمومی که این روزها تشنه خبرهای خوب و مثبت بود اما یکی پس از دیگری اخبار منفی از راه رسید و قلب مردم را به درد آورد.

خبر کوتاه بود و تلخ؛ مثل آواری بر سر افکار عمومی؛ افکار عمومی که این روزها تشنه خبرهای خوب و مثبت بود اما یکی پس از دیگری اخبار منفی از راه رسید و قلب مردم را به درد آورد.
ششم اسفندماه پیروز 10 ماهه به علت نارسایی حاد کلیوی در بیمارستان بستری شد. مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت حیات‌وحش سازمان محیط‌زیست همان روز گفت: با توجه به رادیولوژی، سونوگرافی و آزمایش‌هایی که انجام شد، بحث انسداد روده‌ها که قبلا مطرح‌شده بود منتفی شده، اما مشکل دفع در سیستم گوارش وجود دارد. پارامترهای خونی و دفع جانور نیز طی آزمایش‌های لازم بررسی شد و اشکالاتی در کلیه و پارامترهای خونی مشاهده شد که موضوع توسط تیم دامپزشکی بررسی و اقدامات لازم در حال انجام است.
 چندساعتی پس از انتشار خبر، فیلم‌ها و عکس‌های مختلف از پیکر نیمه‌جان یوزپلنگ ایرانی در فضای مجازی پخش شد و اشک در چشمان دوستداران محیط‌زیست حلقه زد.
روزهای بعد هم خبرهای خوشی به گوش نرسید تا صبح دیروز پسر ایران‌زمین جان دهد؛ اشک‌ها جاری شود و پروژه پیروز به شکست بیانجامد. پیروز در ناباوری جان داد مثل باران و مثل بسیاری دیگر از جانداران مظلوم و بی‌گناه حیات‌وحش که جان داده اند اما آن‌قدر مشهور و رسانه‌ای نبودند که اخبارشان منتشر شود.
امروز پیروز ازدست‌رفته است و آرزوی 10 ماهه احیای نسل یوز ایرانی تا حد زیادی بربادرفته است. هرچند خبرگزاری‌های وابسته به دولت به‌صورت ناشیانه همین دیروز خبر بارداری مجدد ایران را رسانه‌ای کردند اما بازهم سؤالات زیادی در ذهن دوستداران و فعالان محیط‌زیست و افکار عمومی پابرجاست.
دوستداران پیروز می‌خواهند بدانند دلیل اصلی مرگ پیروز چیست و چرا اقدامات پیشگیرانه انجام‌نشده است. اگر مشکل زمینه‌ای وجود داشته و پیروز مستعد بیماری کلیوی بوده چرا تاکنون خبری از این موضوع رسانه‌ای نشده بود و چرا افکار عمومی تا این حد به حفظ جان پیروز و سلامت کامل او امیدوار بود؟ از طرف دیگر درصورتی‌که بیماری وی تشخیص داده‌شده بود چرا اقدامات پیشگیرانه انجام نشد تا نارسایی کلیوی مهار شود و چرا پیکر نیمه‌جانش به بیمارستان منتقل گشت؟ افکار عمومی می‌داند مسئولین نمی‌توانند تقصیرها را بر گردن تیمارگر پیروز بیندازند که اتفاقا عاشقانه کنار پیروز ایستاد و ژست قهرمانانه بگیرند.
از طرف دیگر افکار عمومی اکنون حق دارد از خبر بارداری مجدد ایران خوشحال نباشد؛ مانند سایر اخبار شعارگونه که این روزها به گوش می‌رسد. مثل وعده‌های مسئولین برای کاهش قیمت‌ها و مهار تورم که هیچ‌گاه تحقق‌نیافته است.
افکار عمومی حالا نگران سرنوشت نوزادان زاده نشده «ایران» است. پیروز قصه ما نه شیر خشک مناسب خورد نه دانش کافی برای نگهداری از وی وجود داشت و نه حتی با امکانات کافی و بودجه مناسب زندگی کرد. پیروز و برادرانش حاصل یک سزارین زودهنگام و تولد ناقص بودند و هنوز هم مشخص نشد آیا به‌درستی زودهنگام سزارین شدند یا می‌شد با صبر بیشتر و استفاده از دانش سایر کشورها تصمیم بهتری گرفت. چرا این اتفاق افتاد و چه تضمینی وجود دارد که فرزندان دیگر «ایران» هم دچار همین قصه شوم نبود امکانات و دانش کافی شوند و آرزوها بر باد رود. از سوی دیگر هنوز بسیاری از کارشناس حیات‌وحش سؤالات و نقد جدی به روش تولد یوز در اسارت دارند که هیچ‌گاه پاسخ کافی به شبهات آن‌ها داده نشده است.
ماجرای روی دیگری هم دارد. اینکه تهدیدات یوز آسیایی در دامان طبیعت کماکان پابرجاست و همه‌ساله اخبار تلخی از مرگ یوزها براثر تصادف و غیره به گوش می‌رسد. به‌طورکلی می‌توان گفت دو تهدید برای یوز آسیایی وجود دارد؛ یکی چرای دام و وجود گله است که زیستگاه را ناامن می‌کنند و متأسفانه سگ‌های گله توله یوزها را می‌کشند و حتی چوپان‌ها به یوزها آسیب می‌رسانند که نمونه‌اش را اخیراً هم در خبرها خواندیم، علاوه بر این چرای دام منابع غذایی آهو و دیگر گیاهخواران را کم می‌کنند و باکم شدن آهوها منابع غذایی یوز هم کاهش پیدا می‌کند. مورد دوم ساخت جاده در زیستگاه این حیوان، از بین بردن محل زندگی او و تهدید تصادف با وسایل نقلیه است. حل کردن این مشکلات دست‌نیافتنی نبوده و اگر زیست‌گاه حفظ شود، یوز هم حفظ می‌شود. این جای شرمساری است که ما می‌دانیم مشکل چطور حل می‌شود اما کاری نمی‌کنیم. حالا دقیقا همین حالا وقت آن است که سازمان محیط‌زیست پاسخگوی سؤالات افکار عمومی باشد. سازمان محیط‌زیست و سایر ارگان‌های وابسته باید ضمن شفاف‌سازی درباره دلایل مرگ پیروز، پاسخگو باشد که چه تضمینی وجود دارد که فرزندان جدید ایران دوباره با چالش‌های قبلی مواجه نشوند. از سوی دیگر این سازمان باید بگوید چه برنامه‌ای برای حفظ یوزهای موجود در دل طبیعت و رفع تهدیدهای زندگی آنان دارد. مردم می‌خواهند جواب سؤال‌هایشان را بدانند. آن‌ها می‌خواهند بدانند دنبال ریشه‌های اشتباه مرگ پیروز هستیم و از آن‌ها درس گرفته‌ایم و امیدوارند قصه تلخ پیروز برای هیچ موجود جانداری تکرار نشود.

برچسب ها
نسخه اصل مطلب
نویسنده
ثنا روغنی
خبرنگار و دبیر سرویس روزنامه رویداد امروز