جستجو
رویداد ایران > رویداد > در مورد کم خواندن کتاب، همه ما مقصریم

نویسندگان پاسخ می‌دهند-2

در مورد کم خواندن کتاب، همه ما مقصریم

نویسندگان و مؤلفان آثار مکتوب، دلیل این بی‌توجهی ما را به کتاب و کتاب‌خوانی از دیدگاه خودشان بیان می‌کنند و از سوی سهم نویسنده را در این توجه نشان می‌دهند. با هم پاسخ‌های این عده‌ای از نویسندگان را می‌خوانیم:



خواندن و نخواندن کتاب، گاهی دغدغه است و گاهی تنها یک پرسش عادی و نخ‌نماشده؟ این که کتاب و رجوع به آن و اصلا کتاب‌خوانی در خانه و خانواده ما چه نقشی دارد و ما در سرجمع چقدر سراغ کتاب می‌رویم و نسل بعد را کتاب‌خوان بار می‌آوریم را باید از تک‌تک کارشناسان مرتبط با این حوزه پرسید و به یک نقشه راه جدی رسید، در این میان نویسندگان و مؤلفان آثار مکتوب، دلیل این بی‌توجهی ما را به کتاب و کتاب‌خوانی از دیدگاه خودشان بیان می‌کنند و از سوی سهم نویسنده را در این توجه نشان می‌دهند. با هم پاسخ‌های این عده‌ای از نویسندگان را می‌خوانیم:


 علی باباجانی وفسی

 
 به‌خاطر کم‌توجهی مدیران فرهنگی به مقوله کتاب‌خوانی، کتاب نخواندن والدین، خالی بودن خرید کتاب در سبد خانواده، مشکلات اقتصادی و همه‌گیرشدن فضای مجازی است که در هر مورد می‌توان بحث کرد. نویسنده برای نوشتن و خلق اثر و چاپ آن زحمت می‌کشد؛ اما این دست‌اندرکاران فرهنگی هستند که باید کتاب را به دست مخاطب برسانند. البته نویسنده هم باید برای معرفی کتاب و بازاریابی‌اش تلاش کند و با حضور در مدارس و مراکز فرهنگی و دیگر مراکز و همچنین در فضای مجازی به معرفی کتابش بپردازد و برای دیده‌شدن خود و کتابش تلاش کند. 



مهدی کرد فیروزجایی


 دلایل متفاوت است، اولا اینکه ما مردمی هستیم که از خطابه و قصه گوش‌کردن بیشتر لذت می‌بریم تا خواندن، این یک ویژگی تاریخی است. بعدش هم در دنیای جدید خواستن ما را کتاب‌خوان بار بیاورند گرفتار روش آموزش‌وپرورش کردند که به‌گونه‌ای افراطی آموزش را صرفا با مستقیم‌گویی پی گرفتند و این  روش خسته‌کننده افراد را از هرآنچه مرتبط با آموزش بود خسته کرده که از جمله آنها متن و کتاب بوده. گرانی کتاب هم یکی از دلایل است. فضای مجازی هم تیرخلاص را زد.




حامد امامی

 
دلیل کم کتاب‌خواندن در درجه اول افت کیفی آثار است. دلیل دوم جایگزینی روش‌ها و ابزارهای جدید است. مخاطب امروز آنچه که می‌خواهد با مطالعه کتاب و صرف زمان به دست بیاورد، با ده‌ها ابزار ساده از جمله شنیدن و دیدن کسب می‌کند. من پیشنهاد می‌کنم خیلی روی کتاب تعصب نداشته باشیم. هرچند که خودم هنوز دارم. ولی بیاییم واقعیت‌ها را بپذیریم. رفته‌رفته بیاییم و مفهوم مطالعه را تغییر بدهیم و مثلا شنیدن یک داستان صوتی یا دیدن عمیق یک فیلم یا تئاتر را هم جزء ساعات مطالعه به‌حساب بیاوریم.




حسین عباس‌زاده

 
من مشکل اصلی را در اقتصاد می‌دانم وقتی نابسامانی اقتصادی وجود دارد نمی‌شود از مردم توقع مطالعه داشت.




حسینعلی جعفری

 
علاوه بر وجود رسانه‌های دیگر همچون تلویزیون و فضای مجازی باید سخنم را تکرار کنم که ضعف در توزیع و تبلیغ و معرفی کتاب هم اثر زیادی داشته و دارد. انتشار کتاب‌های ضعیف و به‌نوعی کتاب‌سازی تاجرمآبانه هم خوانندگان زیادی را از مطالعه فراری داده و می‌دهد. به‌آسانی می‌توانید ببینید که در موضوعی خاص از بس کتاب ضعیف چاپ شده خواننده دیگر رغبتی به آن موضوع نشان نمی‌دهد درحالی‌که کتاب‌های خوب و قدری هم در آن حوزه نوشته شده است.


رضا کشمیری

 
در مورد کم خواندن کتاب، دلائل متعددی می‌تواند باشد که در جای خود باید بررسی شود؛ اما همه ما مقصریم. فرهنگ جامعه به سمتی رفته که همه گوشی به دست دنبال این هستیم که فلان بازیگر یا فلان ورزشکار چی گفته و چی پوشیده و چه‌کار کرده! کسی حوصله خواندن متن‌های بلند را ندارد تا چه رسد به کتاب و رمان. امروز باید نویسندگان آن‌چنان جذاب و پرکشش بنویسند که همان پاراگراف اول کتاب به‌قول‌معروف قلاب به یقه خواننده بیندازد و او را تا آخر دنبال خود بکشاند. پس سهم نویسندگان این است که هیچ‌گاه آموزش را رها نکنند بیشتر یاد بگیرند تا بتوانند فنی‌تر و حرفه‌ای‌تر داستان و رمان و خاطره بنویسند تا مخاطب آن‌چنان جذب شود که در دورهمی‌هایش از کتاب و داستان پرکشش آن بگوید و به دیگران کتاب را معرفی کند.


زینب بخشایش

 
دغدغه‌های زیادی که در این عصر تجربه می‌کنیم، فرصت و آسودگی خاطری برای مطالعه باقی نمی‌گذارند. در کنارش قطعا کسانی که فکر نان هستند، نه وقت و نه توانایی خرید کتاب را دارند. علاقه‌مندان به مطالعه هم در عصری زندگی می‌کنند که دسترسی به کتاب چه از طریق فضای مجازی، چه کتابخانه‌ها زیاد و راحت شده است. آن‌قدر آمار نویسنده و تولید کتاب زیاد شده که به‌جای خوشحالی و مسرت، بحث‌برانگیز است که این آثار چگونه می‌خواهند با محتواهای ضعیف و هزینه‌هایی که صرف تولیدشان می‌شود، مخاطب جذب کنند.


فرزانه مجتهدی

 
به نظرم یک شبکه‌ای از دلایل برای کم خواندن کتاب هست. شما برنامه‌های تلویزیون را نگاه کنید. در فیلم‌ها و سریال‌ها چند تا شخصیت کتاب‌خوان می‌بینید؟ در خانه‌هایشان کتابخانه می‌بینید؟ تابه‌حال دیدید در نمایش سریال‌ها، مادری را در حال کتاب‌خواندن برای بچه‌هایش نشان دهند؟ در پیام‌های بازرگانی چه؟ خود ما معلم‌ها و مربی‌ها چقدر کتاب می‌خوانیم؟ در فضای مدرسه‌ها کتابخانه‌ای نمی‌بینیم. روی درودیوار شهر تبلیغی برای کتاب‌خوانی نیست و هزار دلیل اقتصادی و فرهنگی دیگر. نویسنده‌ای که هشتش گروی نهش هست و باز هم می‌نویسد چه کاری می‌تواند انجام دهد؟ شاید بخشی از کم کتاب‌خواندن مربوط به داستان‌های کمتر جذاب باشد؛ ولی مسئله ریشه‌ای‌تر از این حرف‌هاست .


مرجان عالیشاهی

 
به‌عنوان نویسنده یک تجربه شخصی دارم در مورد جذب مخاطب برای خواندن کتاب. مخاطب عادی در دو صورت کتاب می‌خواند. منظورم از مخاطب عادی کسانی است که کتاب را به فضای مجازی و سرگرمی‌های دیگر ترجیح می‌دهند. مخاطب وقتی در کتاب پدیده جدیدی کشف کند که تاکنون آن را درک نکرده و با آن آشنایی ندارد؛ ولی برایش جذاب است، کتاب را می‌خواند و اگر مخاطب پدیده‌ای را در زندگی تجربه کرده آن را فهمیده و به‌نوعی درکش کرده و برایش آن‌قدر آشنا است که تصور می‌کند فقط خودش چنین احساس و درک و تجربه زیستی داشته وقتی در کتاب به این آشنایی می‌رسد دیگر کتاب را رها نمی‌کند. من برای جذب کسانی که اصلا کتاب‌خوان نیستند چیزی به ذهنم نمی‌رسد.

برچسب ها
نسخه اصل مطلب
نویسنده
سعید آقایی جشوقانی
سعید آقایی، بیش از همه یک "دوست کتاب" به حساب می‌آید.
او کارشناسی ارشد هنر دارد، ۴ مجموعه شعر و ۱ مجموعه داستان و ۲ کتاب نثر ادبی منتشر کرده. ۱۲ نمایشگاه انفرادی نقاشی داشته و نوشتن را در گونه های مختلف تجربه کرده است.