گاهی بساط عیش خودش جور میشود
فوتبال ایران گاهی در تنگناها نشانههایی از خودباوری را بروز داده که در شرایط عادی از ارائه آن ناتوان بوده است. نمونه اخیر آن بازی فولاد با الهلال در لیگ قهرمانان آسیا بود. جدالی که اغلب کارشناسان و صاحبنظران اندکی شانسی هم برای برد نماینده ایران قائل نبودند اما فولادیها با یک نمایش درخشان همه را انگشتبهدهان کردند. تیمی که تنها سه روز قبل از این بازی سرمربی خودش را از داده و به نظر میرسد در حساسترین مقطع فصل دچار شوک غیرقابلتحملی شده باشد؛ اما آنچه در زمینبازی دیده شد خلاف پیشبینیها بود. فولاد آماده و سرحال که اگر اندکی خوششانس بود چهبسا پرافتخارترین تیم آسیا را شکست میداد و شگفتی بزرگی را رقم میزد. آنها که باوجود ماهها انتظار درنهایت با اختلافاتی عمیق به دوحه رفته بودند و بعد از پیروزی مقابل الفیصلی میتوانستند با روند عادی مقابل الهلال به برتری نیز بیندیشد، اما تصمیم عجیب نکونام در استعفا و ترک اردوی تیم، اتفاقی که هرگز در حافظه تاریخی علاقهمندان به فوتبال مشابهی ندارد، همهچیز را تغییر داد. اگرچه بازیکنان فولاد با همان روش و ترتیبی باز کردند که نکونام از آنها میخواسته و قطعا تلاش خود را کردند تا به قول فوتبالیها برای سرمربی سابق خود مایه بگذارند اما تردیدی نیست که حضور خود نکونام در کنار خط میتوانست برای این تیم مؤثر واقع شود. بهواقع اینیک فرصت بزرگ و تاریخی بود که طبق معمول از دستش دادیم. همانطور که وقتی به گذشته نگاه میکنیم، چه بسیار افتخارات بزرگی که فوتبال ایران آنها را بهواسطه ندانمکاریها و تصمیمهای اشتباه لحظهای ازدستداده است، وگرنه چه رده باشگاهی و ملی پرافتخارترین تیم آسیایی بودیم. ما در جام ملتهای آسیا از سال 1976 به بعد هرگز به فینال این رقابتها نرسیدیم، درحالیکه حداقل در چهار یا پنج دوره شانس نخست قهرمانی این تورنمنت بودهایم و در رقابتهای جام قهرمانی و لیگ قهرمانان نیز فرصتهای زیادی را برای قهرمانی از کف دادهایم که مهمترین آن به دو دورهای برمیگردد که استقلال بهعنوان نماینده ایران میزبان دور پایانی مسابقات آسیایی بود و کاملا در شرایط قهرمانی قرار داشت. بههرحال فولادیها مقابل الهلال فراتر از انتظار ظاهر شدند و از رقیب غیرقابل مقایسه خودشان هیچ کم نداشتند. رقیبی که چندی پیش تا فینال جام باشگاههای جهان هم پیش رفته و در بازی فینال با شکست مقابل رئال مادرید به نایبقهرمانی اکتفا کرده بود. البته این بازی افسوس بزرگی بر دل همه فوتبال دوستان ایران گذاشت. افسوس برای تیمی که لیاقت عبور از تیم عربستانی را داشت اما با ندانمکاری دوجانبه سرمربیاش را از دست داد تا در اوج ناامیدی، به دنبال شکوفههای امید باشد. باید بپذیریم در فوتبال دیمی ایران هر اتفاقی ممکن و میسر است و غیرممکنی وجود ندارد؛ مانند همان بلایی که بر سر تیم خوزستانی آمد و حالا آنها باید 10 هفته پایانی لیگ را با کمک جواد نکونام و یا یک مربی جایگزین ادامه دهند. شرایطی که اگر ازنظر انگیزشی بازیکنان را به اوج آمادگی روانی برساند احتمال دارد یک پایان غیرمنتظره را برای تیمی بحرانزده چون فولاد خوزستان رقم بزنند و حتی تاریخی شود. البته که چنین احتمالی را نمیتوان چندان قوی تلقی کرد و باید بیشتر بروی آنطرف ماجرا یعنی یک پسرفت تدریجی حساب باز کرد.