جستجو
رویداد ایران > رویداد > عراقچی به صدای برگ‌ها گوش نمی‌کرد

عراقچی به صدای برگ‌ها گوش نمی‌کرد

عراقچی به صدای برگ‌ها گوش نمی‌کرد
چند روز قبل تصاویری از محمد جواد ظریف ، وزیر امور خارجه ایران و سید‌عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه منتشر شد که در یک رویداد هنری با نام «پاییز برگ» هدفون به گوش روی برگ‌های پاییزی قدم می‌زدند.
این روزها کاربران فضای مجازی رفتار و حرف‌های مسئولان دولتی را زیر نظر دارند و هر گونه عمل خلاف قاعده آنها با شدیدترین واکنش همراه خواهد بود. البته که شرایط اقتصادی و معیشتی امروز جامعه ایران هم به‌گونه‌ای است که مردم نیز رفتار و گفتار بی‌تناسب با احوالات خودشان را پذیرا نخواهند بود. چند روز قبل تصاویری  از محمد جواد ظریف ،  وزیر امور خارجه ایران و  سید‌عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه منتشر شد که در یک رویداد هنری با نام «پاییز برگ» هدفون به گوش روی برگ‌های پاییزی قدم می‌زدند. انتشار این تصاویر در رسانه‌ها و البته چهره خونسرد و سرد مردان دیپلمات، شروع یک اعتراض جدی از سوی کاربران فضای مجازی بود. ضمن اینکه زیر اکثر این تصاویر نوشته شده بود هدفون صدای خش‌خش برگ‌های پاییزی را پخش می‌کند و آقایان مسئول بی‌خیال از رنج اقتصادی مردم ایران هستند و گوش شنوایی ندارند.حرف و حدیث‌ها درمورد این پرفورمنس آرت که زیاد شد، برای اینکه اصل ماجرا را بدانیم، سراغ امیر وارسته، کارگردان این پرفرومنس رفتیم تا حرف‌هایش را درمورد این کار هنری بپرسیم، شاید برای خیلی‌ها جذاب باشد که از آن هدفون چه چیزی پخش می‌شد و اصلا مفهوم این کار چه بوده است؟ امیر وارسته بسیار تاکید داشت که او هنرمند است و کار هنری و اجتماعی انجام می‌دهد و به‌هیچ‌وجه به سیاست کاری ندارد و با این کارش می‌خواسته تا به مردان سیاست هشداری را گوشزد کند، هشدار درمورد فراموشی «مردم».
کمی راجع‌به این پرفورمنس آرت توضیح دهید؟ که چه اتفاقی در این کار هنری افتاده است و شاهد چه چیزی هستیم؟
آنچه در تصاویر دیده شده است، یک کار چیدمان تعاملی است، ارائه‌ای در هنر مفهومی. کج راهه‌ای بود در مسیر پیاده راه میدان مشق که با راه‌بندهای قرمز‌رنگ و برگ‌های قرمزفام، ساختار‌بندی شده بود و از مخاطب می‌خواست تا روی برگ‌ها راه برود و قدم بزند و میکروفن‌هایی که روی برگ‌ها کار گذاشتیم، به مثابه ضبط‌کننده صدای برگ‌ها بود و فرض را بر این می‌گذاشتیم که با هدفونی که روی گوش مخاطب می‌گذاریم، صدای برگ‌ها را به گوش مخاطب می‌رسانیم و درحقیقت یک فرآیند پارادوکسی بود از فانتزی‌های مرسوم و معمولی که انسان امروز از قدم زدن در خش‌خش برگ‌ها و فانتزی‌های عاشقانه مرتبط با آن دارد و واقعیتی که در باور من به‌عنوان کارگردان وجود دارد اینکه صدای برگ‌ها چیز دیگری است.برگ‌ها در این اثر برای من به مثابه فرودستانی هستند که روزی سایه بالاسر ما بودند، درحقیقت برگ‌ها از بالا به پایین افتادند. کل پرفورمنس این بود. به هرحال مخاطب عمومی و خاص زیاد داشتیم که داوطلبانه خواستند تا هدفون را روی گوش‌شان بگذارند و وقتی این اتفاق می‌افتاد، صدای فریاد و ناله مردمی را شنیدند که از هدفون پخش می‌شد.
اجرای این پرفورمنس برای اولین‌بار بود که اتفاق می‌افتاد؟
کلا کار هنری اجتماعی و مفهومی در دنیا یک‌بار اتفاق می‌افتد و اسمش هم گذر نئولیبرالیسم بود.
چرا اسم‌کار را  «گذر نئولیبرالیسم» گذاشتید؟
نئولیبرالیسم کج‌راهه معروف معاصر است، این به معنای تطهیر دیکتاتوری چپ‌ها در چین یا کثافت صهیونیسم در دنیا نیست. نئولیبرالیسم، درد امروز است و فراتر از مکاتب و خون‌آشام‌های دیگر تاریخ است. من خواستم تا هر یک از ما فرزندان زمین، قابیل درون‌مان را مراقبت کنیم تا استعداد خود را در فراموشی صدای فرودستان بشناسیم. حواس‌مان باشد، روزگاری را که به بهانه تکنوکرات دولتی بودن، بورژوای اجتماعی‌شدن یا آلوده رانت‌های سیاسی و اقتصادی شدیم، پا بر گرده تهیدستان نگذاریم. مسئولیتی هم اگر داشتیم ساختارهای مافیای ستم در جهان اطراف‌مان را برنتابیم و دلیل فربه شدن بالادستان نباشیم. یادمان باشد تا حرمت انسان را رعایت کنیم. «گذر نئولیبرالیسم» بهانه‌ای است برای نقد به فربه کردن بالادستان. خیلی‌ها به اشتباه این نقدی که من داشتم را نقد به حکومت عنوان کردند؛ در‌حالی‌که این طور نیست. بحث نظام سرمایه‌داری است. بحث بورژوایی است که وجود دارد.خیلی از کسانی که داوطلب بودند تا پا روی این برگ‌ها بگذارند، می‌دانستند که روی چه چیزی پا می‌گذارند. ترجیح‌مان این بود که با این کار یادآوری کنیم الان کجا هستیم و ممکن است روز دیگر کجا باشیم. همه ما این آسیب و این تهدید برایمان وجود دارد که اگر روزی از لحاظ تمکن مالی، تمکن اقتداری و جایگاه رانت سیاسی به سمت بورژوای اجتماعی نزدیک شویم، ما هم فریاد فرودستان را فراموش می‌کنیم و دیگر برایمان مهم نباشد این فاصله‌ای که در دنیا بین فرودستان و بالادستان در‌حال رخ دادن است. ما هم شاید از کارکردهای نئولیبرالیسم لذت ببریم، لذت ببریم از بستنی بهتر خوردن، ماشین بهتر سوار شدن و کلا فارغ از جامعه بودن، همه ما این ظرفیت را داریم.
در روزهای اخیر، برخی کاربران فضای مجازی می‌گفتند که از هدفون صدای خش‌خش برگ‌ها پخش می‌شد، اما روز گذشته آنچه شما در صفحه اینستاگرام‌تان منتشر کردید مونتاژ آن تصاویر با صدای ضجه‌ها و ناله‌های به‌قول شما طبقه فرودست بود. آیا آنچه شما پخش کردید مونتاژ تصاویر بود یا همانی بود که آقای عراقچی گوش کردند؟
نه، آنچه از هدفون پخش می‌شود صدای خش‌خش برگ‌ها نیست. همان چیزی است که در پستم اشاره کردم، صدای ناله فرودستان است.
کمی هم درمورد واکنش‌ها بعد از شنیدن صدایی که از هدفون پخش می‌شد، صحبت کنیم.
درمورد واکنش‌ها باید صادقانه بگویم انصافا توقع من این میزان واکنش صادقانه نبود، آقای عراقچی یک دیپلمات است و خیلی راحت می‌تواند واکنش غیرصادقانه داشته باشد. اما اول درمورد محیط‌زیست صحبت کرد که البته قبول کنیم این بخش به‌خاطر دیپلماتیک بودن او بود و بعد جمله معروفی که گفت؛ این صدای فرودستانی است که روزی سایه بالادست ما بودند و حالا زیر پای ما له می‌شوند. آقای ظریف گفت این کار خوب شما است که صدای مردم را به گوش ما می‌رسانید. اینها هیچ‌کدام به آنها دیکته نشده بود. ببینید من اصلا نمی‌خواهم این آقایانی را که اسم می‌برم، تطهیر کنم و نه می‌خواهم نقد کنم. من یک هنرمند هستم و به نقد سیاسی کاری ندارم، من با توجه به کار هنری که انجام می‌دهم، عملکرد و فرآیند و ایدئولوژی را در کارم نقد می‌کنم و معتقدم ما آدم‌ها می‌توانیم با نقد سازنده و مولد در این کشور کنار هم زندگی کنیم و به یک اتفاق خوب برسیم. خبرنگار بلومبرگ گزارشی را در رابطه با همین پرفورمنس آرت منتشر کرد و به سران کشورهای اروپایی که خودشان را مدعی حقوق‌بشر می‌دانند، کنایه‌ای زد که از ایرانی‌ها یاد بگیرید، شما به ایران نقد حقوق بشری می‌کنید اما یک هنرمند در جلوی در وزارت امور خارجه‌اش یک اثر هنری با این مضمون اجرا می‌کند و همه در این کار شرکت می‌کنند. شما کجای جهان ایستاده‌اید؟ خب این باعث افتخار است. من در راستای نشان دادن ظرفیت‌های داخل کشورم این کار را انجام دادم.

برچسب ها
نسخه اصل مطلب