حدودا 100 روز از فاجعه دلخراش جانباختن كيان پيرفلك كودك ۹ ساله ايذهاي و تير خوردن ميثم پيرفلك پدر كيان در جريان اعتراضات اين شهر گذشته است. 100روزي كه نه تنها باعث كاهش داغ و آلام اين خانواده نشده است؛ بلكه براساس اعلام سجاد پيرفلك عموي كيان به دليل روشن نشدن ابعاد موضوع، عدم دستگيري قاتلان و رفتارهاي غيرعادي از سوي برخي مسوولان، هنوز داغ اين فاجعه براي اين خانواده، شهر ايذه و شايد تمام ايران تازه باقي مانده است.
2بهمنماه بود كه عموي كيان پيرفلك در گفتوگوي اختصاصي با «اعتماد» اعلام كرد به زودي شكايت خانواده پيرفلك در پرونده قتل كيان به جريان ميافتد. حدود 1ماه پس از اين گفتوگو، ديروز سجاد پيرفلك عموي نوجوان كشتهشده در ايذه، در صفحه توييتر خود از دادن وكالت به داود شاهولي وكيل دادگستري و ارايه شكايت در دادسراي ايذه بابت تيراندازي به خودروي برادرش و قتل كيان خبر داد. با توجه به اينكه هنوز ابهامات فراواني در خصوص نحوه پيگيري اين شكايت و روند پيگيري حقوقي اين پرونده در افكار عمومي وجود دارد سجاد پيرفلك در گفتوگويي اختصاصي با «اعتماد» ابعاد تازهاي از وضعيت اين روزهاي پدر و مادر كيان و همچنين روند پيگيريهاي حقوقي و قضايي پرونده را تشريح كرده است. سجاد پير فلك با اشاره به اينكه هنوز چشماندازي از روند حقوقي مشخص نشده، اظهار اميدواري ميكند اين پرونده در بستر قانون دنبال تا حق اين خانواده داغدار اعاده شود.
ديروز خبر تشكيل پرونده قتل كيان را منتشر كرديد. ميفرماييد اين پرونده را با چه اهدافي پيگيري ميكنيد؟
در حال حاضر با توجه به حساسيتي كه پرونده دارد، خانواده تصميم گرفته است، اطلاعرساني درباره جزييات پرونده به صورت مرحله به مرحله انجام شود. درباره اينكه از چه افراد يا جرياناني شكايت شده و مسوول اين فاجعه متوجه چه فرد يا جرياني است در آينده صحبت خواهد شد. در حال حاضر اطلاعات پرونده در همان حدي است كه اطلاعرساني شده است. در واقع تصميم گرفتيم با وكالت دادن به يكي از وكلاي باسابقه و خوشنام ايذهاي به نام داود شاهولي، در مورد حادثه تيراندازي به ماشين برادرم، ميثم پيرفلك و قتل برادرزادهام جاويد نام كيان پيرفلك، در دادسراي ايذه شكايت كنيم. در حال حاضر در همين حد درباره جزييات اين پرونده ميتوانم اطلاعرساني كنم. من قبلا هم به شما گفتم كه بلافاصله پس از آرامتر شدن فضا شكايت ميكنيم كه اين اتفاق افتاد.
زماني كه اقدام به طرح شكايت براي پرونده كرديد، بحثي درباره چرايي تاخير در تشكيل پرونده مطرح نشد؟
تاخير در تشكيل اين پرونده دو دليل مهم دارد. نخست اينكه جدا از قتل كيان كه خانواده را درگير كرده بود، موضوع درمان برادرم هم در ميان بود. از سوي ديگر فضا در ايذه به اندازهاي ملتهب بود كه امكان پيگيري پرونده را ناممكن كرده بود. از يك طرف خانواده بايد به روند خاكسپاري كيان و به درمان پدر كيان ميپرداختند و از سوي ديگر فضا در ايذه به اندازهاي ملتهب بود كه امكان وقوع هر رخدادي وجود داشت. در آن زمان تصميم گرفتيم تا زمان آرامتر شدن نسبي فضا دست نگه داريم و بلافاصله پس از آن اقدام به شكايت براي قتل كيان و تشكيل پرونده كرديم.
در برخي رسانهها اخباري درباره بهبودي كامل ميثم پيرفلك پدر كيان منتشر ميشود و مدتي بعد اين اخبار هم تكذيب ميشود. شما ميفرماييد روند درمان ميثم پيرفلك پدر كيان چطور دنبال ميشود؟
از نظر حركتي پزشكان تلاش خود را ميكنند و روند درمان ميثم دنبال ميشود، ولي از نظر زخمها، هنوز زخمهاي ميثم باز است و نشانهاي از بهبودي مشاهده نميشود.
درمان پدر كيان هزينههاي بالايي دارد. براي تامين اين هزنيههاي نجومي كمكي به شما شده است؟
اگر منظور شما كمك نهادها، ارگانها، نهادها و سازمانهاي مسوول است، تا به امروز يك ريال كمك به خانواده نشده است. مسوولان ما را تنها گذاشتند و سراغ كارشان رفتند. البته ما هم هرگز تقاضايي براي كمك مطرح نكرده و نه قبول كرديم اما مردم ايران، جامعه پزشكي، داروسازي و پرستاري و… در ايران به اندازهاي شريف و مهربان هستند كه هر بار سنگيني با لبخند آنها آسان ميشود.
اخيرا فيلمي از حوادث ايذه در فضاي مجازي منتشر شده كه در آن تصويري هم از كيان و پدرش روي تحت بيمارستان وجود دارد.
من از وجود اين فيلم بيخبر بودم، يكي از دوستانم اين فيلم را براي من ارسال كرد. اين فيلم داغ ما را تازه و همه آن تصاوير را يك بار ديگر براي ما تداعي كرد. من در روز حادثه در بيمارستان حضور داشتم و همه اين فجايع را از نزديك تجربه كردم.
حال و هواي شهر ايذه در آن روز خاص چطور بود؟
روز تلخي بود. بسياري از خانوادههاي ايذهاي روبهروي بيمارستان حضور داشتند تا از عزيزانشان خبر بگيرند. هر كس دنبال عزيزش ميگشت. در و ديوار بيمارستان را هم خون گرفته بود. ايذه شهر كوچكي است و همه با هم ارتباط دارند. تقريبا اكثر مردم ايذه درگير اين ماجرا بودند. سياووش كسرايي در شعري ميگويد: «هيچكس روي ديگري نميخندد.» حال و هواي ايذه در آن شبهاي شوم اينگونه بود. هر فردي كه در خانه جواني داشت يا عزيزي را از دست داده بود؛ يا زخمي شده بودند و تير خورده بودند يا اينكه دستگير شده بودند.
طي روزهاي اخير بحث عفو برخي متهمان و محكومان در جامعه مطرح شده است. آيا زندانيان ايذهاي آزاد شدهاند؟
راستش برخي اخبار درباره آزادي برخي افراد در شهر شنيده ميشود اما به صورت مستند و دقيق اطلاعي ندارم.
موضوع كار كادر كيان چه سرانجامي پيدا كرد. هنوز ممنوعالكار هستند؟
پس از مصابهاي كه در «اعتماد» كار شده، مسوولان آموزش و پرورش بحث منع ورود به مدرسه مادر كيان را تكذيب كردند، اما به ما اعلام كردند اداره كل آموزش و پرورش استان اجازه حضور ايشان در كلاسهاي درس را صادر نكرده است. مادر كيان درخواست دادند كه اين اخراج به صورت كتبي اعلام شود، اما هنوز برگه اخراج به ايشان داده نشده است.
درخواست شما از مسوولان براي پيگيري اين پرونده چيست؟
ما هيچ درخواستي از هيچ نهادي نداريم. موضوع پرونده كيان و ميثم پيرفلك به اندازهاي روشن است كه يك ساختار قضايي عادلانه ميتواند به راحتي قاتل را شناسايي كرده و مقصران را معرفي كند. اميدوارم اين پرونده دچار مصلحتسنجيهاي مرسوم و نگاههاي سياسي نشود و حق خانواده پيرفلك و شهر ايذه استيفا شود. يك فرد و جرياني به روي ماشين برادرم آتش گشودهاند و بايد اين افراد و جريانات شناسايي شده و معرفي شوند. پس از صدور راي صادر شده بايد راستيآزمايي هم صورت بگيرد.
درباره متهم ماجراي چابهار كه مسوول انتظامي بود و رفتاري غيراخلاقي و غيرانساني مرتكب شده بود، اخيرا حكمي صادر شد و اين مامور، متهم شناخته شد. فكر ميكنيد درباره اين پرونده هم اين روند پيگيري شود؟
بدون ترديد اگر يك چنين اتفاقي رخ دهد و قاتلان و مسببان قتل شناسايي و مجازات شوند، مردم از آن استقبال ميكنند. براي كم كردن تبعات اين فاجعه ابتدا سيستم بايد اصل موضوع را قبول كند. هم در ماجراي چابهار و هم در ماجراي ايذه و… ميشد بهتر عمل كرد. براي ما كه حاشيههاي فراواني ايجاد كردند. حتي برخي از اقوام و نزديكان ما را به عنوان متهم معرفي كردند كه واقعيت نداشت. اين نوع خبرسازيهاي جعلي ممكن است منجر به فجايع ديگري شود. ايذه يك شهري است كه همه با هم آشنا هستند. اين نوع خبرسازيها ممكن است باعث وقوع درگيريها شود كه با هوشمندي مردم اين فاجعه رخ نداد. دوبار درباره اين پرونده اطلاعرساني كذب صورت گرفت. ابتدا اعلام شد كه داعش در اين پرونده دخيل بوده و برخي افراد در ماكو هم دستگير شدند و پس از آن هم برخي بچههاي ايذه معرفي شدند. هر دو روايت هم جعلي بوده است.
فكر ميكنيد چرا اين نوع خبرسازيها انجام شد؟
برخي افراد و جريانات به جاي پيگيري حقوقي موضوع، تصور ميكردند از طريق خبرسازيهاي جعلي و فعاليتهاي رسانهاي ميتوانند موضوع را جمع كنند. به همين دليل است كه دو بار اعلام كردند قاتلان دستگير شدهاند اما در ادامه اطلاعات تكميلي ارايه نشد. موضوع قتل كيان و زخمي شدن برادرم روشن است، در خيابان محل حادثه دوربينهاي متعددي وجود دارند و با بررسي دقيق دوربينها به راحتي ميشد موضوع را روشن كرد. اين پرونده نيازي به خبرسازي و جعل خبر ندارد. اگر ارادهاي براي نمايان كردن حقيقت باشد به راحتي ميتوان اين روند را برنامهريزي كرد.
انتهای پیام