آذربایجان غربی| اینجا هنوز نفس تنگ است
صدای مردمان زخمی سردشت همچون هیروشیما و ناکازاکی در گوش جهان طنین انداز شده است جنایت بمباران شیمیایی سردشت هم از ابعاد حقوق انسانی و هم از ابعاد حقوق بین الملل محکوم و غیرقابل دفاع است
آمار قربانیان شیمیایی محل بحث و گاهی اختلاف نظرهای غیر ضروری است اما تاکنون 118 نفر شهید و حدود 1600 نفر جانباز از نظر قانونی شناسایی شده اند
بمباران سردشت به عنوان سندی معتبر در دیپلماسی خارجی کشور ما در مذاکره با سازمانهای بینالمللی و کشورهای اروپایی مورد استفاده بوده است
از نگاه بین المللی کسی نمیتواند از بمباران شیمیایی دفاع کند و از نظر همه اين اقدام محکوم است
کلینیک بمباران مصدومان شیمیایی در اختیار بنیاد شهید است و دانشگاه علوم پزشکی و همین امر موجب مشکلاتی شده است
به لحاظ قانونی داشتن مدارک و مستنداتی برای جانباز شناختن این افراد مورد نیاز است که در قالب کمیسیون های پزشکی بررسی خواهند شد
به غیر از برخی فعالیتها آنهم غیر دولتی، شاهد تعهد رفتاری خاصی در نظام بین الملل و عملکرد کشورهای اروپایی نسبت به سردشت نبوده ایم
فرماندار سردشت، صدای خس خس سینه سرزمین سلطان سرفه ها را می شنود و خود را همنوا با تاول های نترکیده مردمان این شهر شیمیایی می داند. «نژاد جهانی» سردشت را نماد مظلومیت در دوران رژیم دیکتاتور بعثی قلمداد می کند و معتقد است صدای مردمان زخمی این شهر همچون هیروشیما و ناکازاکی در گوش جهان طنین انداز شده است؛ اما انتظارات و مطالبات در دادگاه لاهه همچنان مفتوح است که امید می رود دستاوردهاي لاهه مرهمی بر زخم همیشه دردناک سردشت شود. شهردار سابق بانه که امروز در سمت فرمانداری سردشت، پرده از جنایت رژیم بعث و سینههای مالامال از گاز خردل برمیدارد. گفت و گوی «قانون» را با نژاد جهانی، فرماندار سردشت پیرامون آغاز دهه 40 سالگی جنایت سردشت بخوانید.
امسال سی و یکمین سالگرد بمباران شیمیایی سردشت است؛ سردشتی که هنوز نفس های آن بوی گاز خردل می دهد و خس خس سینه جانبازان آن، سمفونی دلخراش جنایت بعثی است، حال هر سال برنامه سمبلیکی برگزار می شود که مرهمی بر زخمهای تاول زده جانبازان نمی نهد. شما در سمت فرماندار و نماینده عالی دولت در این شهرستان، فاجعه تاریخی سردشت را از بُعد حقوقی و سیاسی چگونه تحلیل میکنید؟
بدیهی است هر انسانی با شنیدن خبر بمباران شیمیایی بهشدت دردمند و متاثر خواهد شد؛ چه برسد به مردم مظلومی که خود مقصر چنین جنایتی واقع می شوند. بر کسی پوشیده نیست جنایت بمباران شیمیایی سردشت هم از ابعاد حقوق انسانی و هم از ابعاد حقوق بین الملل کاملا محکوم و غیر قابل دفاع است، اما توجه به د و نکته بسیار حائز اهمیت است؛ اول اینکه این مواد شیمیایی از طریق چه منبع و کشورهایی در اختیار رژیم صدام قرار گرفته است و آيا بعد از چند دهه هنوز زمان آن نرسیده است که عذر خواهی شفاهی از این مردم و حتی ملت های جهان داشته باشند؟! دوم اینکه صدام چرا و به چه دلیل سردشت را بررسی این رفتار روان پریشانه و جنایتکارانه خود انتخاب کرد؟ به نظر می رسد حتی پاسخ های متفاوت و متنوعی که به این سوالات ممکن است داده شود، مرهمی ذهنی و روانی در تسکین نسبی آلام فراموش نشدنی این جنایت خواهد بود.
هنوز بعد از گذشت سال ها برسر آمار دقیق مصدومان وقربانیان بمباران شیمیایی سردشت از سوی تحلیلگران و اعضای انجمن مصدومان شیمیایی سردشت بحث و جدل است، گفته می شود که مرحوم هاشمی رفسنجانی، ریاست وقت مجمع تشخیص مصلحت نظام درخطبه نماز جمعه سال 81 به صراحت از مصدومیت و قربانی شدن هشت هزار و 24 نفر خبر داده و حتی حدود 9 ماه بعد از بمباران شیمیایی سردشت، سرهنگ « ملو پانین»، کارشناس تسلیحات شیمیایی که سرپرستی هیات اعزامی شورای امنیت سازمان ملل در پرونده حادثه سردشت را برعهده داشته است، شمار قربانیان را به اسم و فامیل به سازمان ملل اعلام کرده است در حالی که مسئولان بنیاد شهید و امور ایثارگران استان آذربایجان غربی تاکنون برای حدود دو هزارنفر طبق آمار کارت جانبازی صادر کرده اند؛ درنهایت شما آمار دقیق مصدومان و جانبازان را چگونه تحلیل میکنید؟
در خصوص آمار قربانیان شیمیایی که محل بحث و گاهی اختلاف نظرهای غیر ضروری است، باید دو نگاه انسانی و قانونی داشته باشیم و صد البته هر چقدر تلاش کنیم این دو زاویه دید همراستا شوند، بهتر است. از نظر اینجانب همه کسانی که اهل و ساکن سردشت بوده اند قربانیان این جنایت هستند. حتی کسانی که درآن روز خاص در سردشت نبودهاند و خانواده و اقربای آنها مصدوم شده اند، قربانی هستند اما تاکنون 118 نفر شهید و حدود 1600 نفر جانباز از نظر قانونی شناسایی شده اند اما به هر حال از نظر قانونی داشتن مدارک و مستنداتی برای جانباز شناختن این افراد مورد نیاز است که در قالب کمیسیون های پزشکی بررسی خواهند شد. هر چند سال یکبار کمیسیون پزشکی برگزار شده و تاکنون هفت بار کمیسیون در شهرستان برگزار شده است و آخرین مرحله آن در سال 94 به عنوان خاتمه رسیدگی اعلام شده است. در این کمیسیون 12000 نفر مورد معاینه و بررسی قرار گرفتهاند. با پیگیریهایی که در سال 96 انجام شد دوباره مسیر کمیسیون پزشکی احیا شد و مدعیان به صورت موردی در صورتی که مدارک پزشکی کافی داشته باشند و تاکنون در کمیسیونها مطرح نشده باشند، معرفی می شوند. با اینحال انتظار می رود انجمن حمایت از مصدومان با رویکرد ورود به پیشنهادات اصلاحی در قانون در صورت لزوم از جمله نیاز به صورت صانحه و ... پیگیری كند یا در زمينه ورود حمایتی و حقوقی به صورت موردی از کسانی که توان و دانش پیگیری موضوع خود را ندارند و رویکرد فضا سازی کلی به هیچ وجه مناسب نیست چرا که بنیاد شهید و کمیسیون های مربوطه نیز خدمات زیادی انجام داده اند .
شمار زیادی از جانبازان شیمیایی سردشت معتقد هستند که در هنگام درصد جانبازی به آنان ظلم شده است و درصد جانبازی واقعی برای آنان در بنیاد شهید و امور ایثارگران لحاظ نشده است؛ در حالی که از سال 82 تاکنون چندین کمیسیون پزشکی تعیین درصد جانبازی تشکیل شده اما تاثیر چندانی در افزایش شمار درصد جانبازان ودریافت کارت جانبازی نداشته است و تنها جانبازان بالای 25 درصد مشمول آن شده اند؛ نظر شما چیست؛ باید جانبازان سردشتی مظلوم برای احقاق حقوق خود چه کار کنند؟
اعتراض به درصد جانبازی تايید شده کمیسیون، شرايط ویژه خود را در بنیاد شهید و امور ایثارگران دارد و به عنوان فعالیت تخصصی آن سازمان مطرح است و به نظر می رسد این فرآیند برای درخواست کاملا مفتوح است و تصمیم هم درمورد صلاحیت کمیسیون های تخصصی و مربوطه وجود دارد.
سال هاست که پرونده حادثه سردشت در دادگاه لاهه هلند مطرح است، این پرونده درنهایت به کجا رسیده است ؟
پر واضع است که از نگاه بین المللی کسی نمی تواند از بمباران شیمیایی دفاع کند و از نظر همه محکوم است، بمباران شیمیایی سردشت نیز به عنوان سندی معتبر در دیپلماسی خارجی کشور ما در مذاکره با سازمان های بین المللی و کشورهای اروپایی مورد استفاده بوده است اما به غیر از برخی فعالیت ها، آنهم غیر دولتی، شاهد تعهد رفتاری خاصی در نظام بین الملل و عملکرد کشورهای اروپایی نسبت به سردشت نبوده ایم .
یکی از مواردی که سال هاست مورد مناقشه است ساختمان فعلی کلینیک بیماران یا همان مصدومان شیمیایی سردشت است که دارای امکانات و تجهیزات مدرن پزشکی است؛ اما فاقد نیروی انسانی متخصص پزشکی از جمله چشم پزشک ، متخصص اعصاب و روان و پوست مقیم در شهر سنندج است این نگرانی جانبازان پایان ناپذیر است و تحمیل هزینه های درمان برای رفتن به استان های همجوار هر روز سنگین تر می شود چرا این مشکل را دانشگاه علوم پزشکی آذربایجان غربی حل نمی کند؟
کلینیک بمباران مصدومین شیمیایی در اختیار بنیاد شهید است و دانشگاه علوم پزشکی و اتفاقاً شاهد همین امر موجب مشکلاتی شده است 0 به نظر اینجانب و برابر بازدیدهایی که انجام شده است. خدمات بسیار خوبی به جانبازان شیمیایی داده می شود ، اما کمبود حضور پزشک متخصصص نه در کلینیک بلکه در سطح شهرستان انکارناپذیراست که تاحدودی در سال گذشته پیگیری شد وتعداد متخصصان شهرستان با پیگیریهای شهرستانی وحمایتهای نماینده محترم مجلس، جناب آقای دکتر خضری که خود پزشک هستند، تعداد متخصصان از 11 نفر به 21 نفر درسطح شهرستان افزوده شد وبه صورت قرار دادهای پاره وقت درکلينیک از این متخصصان نیز استفاده میشود . ماهم مدعی هستیم که علاوه بر بیماری های جدی ناشی از بمباران ، نوعی نیاز روانی مراجعات پزشکی هم براثر همین فاجعه وجود دارد ؛ لذا تقویت این کلنیک تخصصی ضروري دارد .
اول اينكه محله سهرچاوه(سرچشمه) که چند سال قبل با هدف نصب المان تخریب شده است، بنا به روایت مردم محلی و انجمن مصدومان شیمیایی همچنان مخروبه است و هیچ کاری صورت نگرفته است چرا؟ دوم اينكه المانی که در میدان ورودی شهر سنندج نصب شده هیچ تناسبی با موضوع مصدومان شیمیایی سردشت ندارد؛ شما که افزون بر تجربه فرمانداری، سال ها در کسوت شهرداری بانه بودهاید ؛ چرا این نماد مهم ورودی شهر را به یک طراح متخصص نمی دهید تا اینقدربرای جانبازان به لحاظ روحی و روانی دل آزار نباشد؟
میدان سرچشمه و طراحی آن با برخی الزامات ناشی از استقرار تاسیسات شهری غیر قابل جایگزین ازجمله (تامین بخشی ازآب شرب که کماکان مورد استفاده است) حداقل درکوتاه مدت بهصورت اساسی ممکن نیست اما با وجود نامناسب بودن سیما ومنظر موجود طی سالهای متمادی اقدامی صورت نگرفته بود . در سال گذشته با توجیه شهرداری فضای قبلی تخریب شد وطراحی آن طی سه مرحله فراخوان عمومی به مسابقه گذاشته شد که درنهایت به صورت نسبی طرحهای منتخب تعیین شدند و شهرداری درحال حاضر مشغول ساماندهی میدان است .ما نیز در کمیته برنامه ریزی شهرستان مبلغ 150میلیون تومان به عنوان کمک به شهرداری در این رابطه تصویب ودر اختیارشان قرار گرفته است .
یکی از درخواست هايی که سالیان متمادی است جانبازان یا همان قربانیان شیمیایی سردشت آرزو دارند، ثبت ساختمان مخروبه نریمانی و تبدیل آن به موزه جنگ است که تا کنون در حد رویا باقی مانده است آیا امیدی است که در دوران سمت فرمانداری شما این رویا محقق شود؟
البته در سال 96 بعد از کشمکش های فراوان در خصوص معارضان زمین پیشنهاد شده برای موزه صلح، در نهایت زمین مناسبی اختصاص یافته واز طرح موزه صلح رونمایی شد که در صورت تخصیص منابع بودجه ای عملیات اجرایی آن آغاز ميشود. اما ساختمان مخروبه نریمانی ازمنظر حقوقی وتملک وتبدیل به موزه جنگ نیاز به همکاری ورثه ومالکان وهمچنین اهتمام بنیاد حفظ آثا ردر سطوح استانی وملی است . اگر چه این موضوع را رویا وآرزو نمی دانم اما هرگونه تسهیل وهمکاری فرمانداری با موضوع بدیهی خواهد بود .
یکی دیگر از مواردی که در 10 سال گذشته نفسهای جانبازان را به شماره انداخته است، پدیده گرد و غبار یا همان ریزگرد های عراقی است، برای سلامت جانبازان چه برنامه ای دارید؟
واضح است که پدیده ریزگردها یک مساله ملی وحتی بینالمللی است و نمی توان در سطح شهرستان برای آن کاری انجام داد ، اما به نظر می رسد احداث و آبگیری سد سردشت هم در تعدیل هوای منطقه تاثیر داشته است .
در بازنمایی روایت فاجعه سردشت هیجان و پروپاگاندای مطرح شدن چهره های سودجو، یکی از مشکلات بمباران شیمیای سردشت است که این نوع نگاه و منظر تحلیل پدیده فاجعه از خود فاجعه ، فاجعهآمیز تر است. این چند قطبی شدن و اینکه شماری از جانبازان دیگر اعتمادی ندارند و دچار یک نوع شعار زدگی شده اند چرا مدیریت نمی شود و به نظرمن ارسال پیام های مسئولان استانی وسران قوه های کشوری هیچ دردی را دوا نمی کند به نظر شما راهکار برون رفت از این وضعیت نابسامان چیست؟
بسیار درست است از نظر بنده باید به عنوان سرمایه نمادین این سند، مظلومیت مردم شهرستان حفظ شود وبرنامه های سالگرد و... در نوع خود اجتناب ناپذیر است اما در موضوع سردشت لازم است انجمن ها ونهادهای حمایتی بخشی از رویکرد خود را فقط ازحالت معرفی ونمایش موضوع شیمیایی تغییر دهند و به مصادیق میدانی، عملیاتی وحمایتی مستقیم بپردازند و نیز همه تلاش کنیم تا آلام مردم این منطقه کاهش یابد و ظرفیت ها و پتانسیل های متعدد اين شهرستان در حوزه های متعدد ازجمله گردشگری طبیعی، ثروتهای منابع طبیعی و موقعیت استراتژیک جغرافیایی آن بارور شود و همه باهم بامعرفی سردشت بهعنوان نگین سبز گردشگری غرب کشور امید و نشاط را جایگزین رویکرد تسلیم در برابر سرنوشتی رقمخورده از بمباران شیمیایی كنيم که در این راستا نقش مردم در تمرین باور به توسعه نقش سازمانهای مردم نهاد در جهت دهی منطقی به مهارت های حرفه ای و اجتماعی طی کردن مسیر توسعه، نقش سرمایه داران در اهتمام به پیگیری فرآیند توسعه با ترکیب نگاه عاطفی و احساصی خود به منطقه با نگاه سرمایهای و ارزش افزایی ودر نهایت بستر سازی حاکمیت برای شتاب در توسعه منطقه حائز اهمیت اساسی است.
بمباران سردشت به عنوان سندی معتبر در دیپلماسی خارجی کشور ما در مذاکره با سازمانهای بینالمللی و کشورهای اروپایی مورد استفاده بوده است
از نگاه بین المللی کسی نمیتواند از بمباران شیمیایی دفاع کند و از نظر همه اين اقدام محکوم است
کلینیک بمباران مصدومان شیمیایی در اختیار بنیاد شهید است و دانشگاه علوم پزشکی و همین امر موجب مشکلاتی شده است
به لحاظ قانونی داشتن مدارک و مستنداتی برای جانباز شناختن این افراد مورد نیاز است که در قالب کمیسیون های پزشکی بررسی خواهند شد
به غیر از برخی فعالیتها آنهم غیر دولتی، شاهد تعهد رفتاری خاصی در نظام بین الملل و عملکرد کشورهای اروپایی نسبت به سردشت نبوده ایم
فرماندار سردشت، صدای خس خس سینه سرزمین سلطان سرفه ها را می شنود و خود را همنوا با تاول های نترکیده مردمان این شهر شیمیایی می داند. «نژاد جهانی» سردشت را نماد مظلومیت در دوران رژیم دیکتاتور بعثی قلمداد می کند و معتقد است صدای مردمان زخمی این شهر همچون هیروشیما و ناکازاکی در گوش جهان طنین انداز شده است؛ اما انتظارات و مطالبات در دادگاه لاهه همچنان مفتوح است که امید می رود دستاوردهاي لاهه مرهمی بر زخم همیشه دردناک سردشت شود. شهردار سابق بانه که امروز در سمت فرمانداری سردشت، پرده از جنایت رژیم بعث و سینههای مالامال از گاز خردل برمیدارد. گفت و گوی «قانون» را با نژاد جهانی، فرماندار سردشت پیرامون آغاز دهه 40 سالگی جنایت سردشت بخوانید.
امسال سی و یکمین سالگرد بمباران شیمیایی سردشت است؛ سردشتی که هنوز نفس های آن بوی گاز خردل می دهد و خس خس سینه جانبازان آن، سمفونی دلخراش جنایت بعثی است، حال هر سال برنامه سمبلیکی برگزار می شود که مرهمی بر زخمهای تاول زده جانبازان نمی نهد. شما در سمت فرماندار و نماینده عالی دولت در این شهرستان، فاجعه تاریخی سردشت را از بُعد حقوقی و سیاسی چگونه تحلیل میکنید؟
بدیهی است هر انسانی با شنیدن خبر بمباران شیمیایی بهشدت دردمند و متاثر خواهد شد؛ چه برسد به مردم مظلومی که خود مقصر چنین جنایتی واقع می شوند. بر کسی پوشیده نیست جنایت بمباران شیمیایی سردشت هم از ابعاد حقوق انسانی و هم از ابعاد حقوق بین الملل کاملا محکوم و غیر قابل دفاع است، اما توجه به د و نکته بسیار حائز اهمیت است؛ اول اینکه این مواد شیمیایی از طریق چه منبع و کشورهایی در اختیار رژیم صدام قرار گرفته است و آيا بعد از چند دهه هنوز زمان آن نرسیده است که عذر خواهی شفاهی از این مردم و حتی ملت های جهان داشته باشند؟! دوم اینکه صدام چرا و به چه دلیل سردشت را بررسی این رفتار روان پریشانه و جنایتکارانه خود انتخاب کرد؟ به نظر می رسد حتی پاسخ های متفاوت و متنوعی که به این سوالات ممکن است داده شود، مرهمی ذهنی و روانی در تسکین نسبی آلام فراموش نشدنی این جنایت خواهد بود.
هنوز بعد از گذشت سال ها برسر آمار دقیق مصدومان وقربانیان بمباران شیمیایی سردشت از سوی تحلیلگران و اعضای انجمن مصدومان شیمیایی سردشت بحث و جدل است، گفته می شود که مرحوم هاشمی رفسنجانی، ریاست وقت مجمع تشخیص مصلحت نظام درخطبه نماز جمعه سال 81 به صراحت از مصدومیت و قربانی شدن هشت هزار و 24 نفر خبر داده و حتی حدود 9 ماه بعد از بمباران شیمیایی سردشت، سرهنگ « ملو پانین»، کارشناس تسلیحات شیمیایی که سرپرستی هیات اعزامی شورای امنیت سازمان ملل در پرونده حادثه سردشت را برعهده داشته است، شمار قربانیان را به اسم و فامیل به سازمان ملل اعلام کرده است در حالی که مسئولان بنیاد شهید و امور ایثارگران استان آذربایجان غربی تاکنون برای حدود دو هزارنفر طبق آمار کارت جانبازی صادر کرده اند؛ درنهایت شما آمار دقیق مصدومان و جانبازان را چگونه تحلیل میکنید؟
در خصوص آمار قربانیان شیمیایی که محل بحث و گاهی اختلاف نظرهای غیر ضروری است، باید دو نگاه انسانی و قانونی داشته باشیم و صد البته هر چقدر تلاش کنیم این دو زاویه دید همراستا شوند، بهتر است. از نظر اینجانب همه کسانی که اهل و ساکن سردشت بوده اند قربانیان این جنایت هستند. حتی کسانی که درآن روز خاص در سردشت نبودهاند و خانواده و اقربای آنها مصدوم شده اند، قربانی هستند اما تاکنون 118 نفر شهید و حدود 1600 نفر جانباز از نظر قانونی شناسایی شده اند اما به هر حال از نظر قانونی داشتن مدارک و مستنداتی برای جانباز شناختن این افراد مورد نیاز است که در قالب کمیسیون های پزشکی بررسی خواهند شد. هر چند سال یکبار کمیسیون پزشکی برگزار شده و تاکنون هفت بار کمیسیون در شهرستان برگزار شده است و آخرین مرحله آن در سال 94 به عنوان خاتمه رسیدگی اعلام شده است. در این کمیسیون 12000 نفر مورد معاینه و بررسی قرار گرفتهاند. با پیگیریهایی که در سال 96 انجام شد دوباره مسیر کمیسیون پزشکی احیا شد و مدعیان به صورت موردی در صورتی که مدارک پزشکی کافی داشته باشند و تاکنون در کمیسیونها مطرح نشده باشند، معرفی می شوند. با اینحال انتظار می رود انجمن حمایت از مصدومان با رویکرد ورود به پیشنهادات اصلاحی در قانون در صورت لزوم از جمله نیاز به صورت صانحه و ... پیگیری كند یا در زمينه ورود حمایتی و حقوقی به صورت موردی از کسانی که توان و دانش پیگیری موضوع خود را ندارند و رویکرد فضا سازی کلی به هیچ وجه مناسب نیست چرا که بنیاد شهید و کمیسیون های مربوطه نیز خدمات زیادی انجام داده اند .
شمار زیادی از جانبازان شیمیایی سردشت معتقد هستند که در هنگام درصد جانبازی به آنان ظلم شده است و درصد جانبازی واقعی برای آنان در بنیاد شهید و امور ایثارگران لحاظ نشده است؛ در حالی که از سال 82 تاکنون چندین کمیسیون پزشکی تعیین درصد جانبازی تشکیل شده اما تاثیر چندانی در افزایش شمار درصد جانبازان ودریافت کارت جانبازی نداشته است و تنها جانبازان بالای 25 درصد مشمول آن شده اند؛ نظر شما چیست؛ باید جانبازان سردشتی مظلوم برای احقاق حقوق خود چه کار کنند؟
اعتراض به درصد جانبازی تايید شده کمیسیون، شرايط ویژه خود را در بنیاد شهید و امور ایثارگران دارد و به عنوان فعالیت تخصصی آن سازمان مطرح است و به نظر می رسد این فرآیند برای درخواست کاملا مفتوح است و تصمیم هم درمورد صلاحیت کمیسیون های تخصصی و مربوطه وجود دارد.
سال هاست که پرونده حادثه سردشت در دادگاه لاهه هلند مطرح است، این پرونده درنهایت به کجا رسیده است ؟
پر واضع است که از نگاه بین المللی کسی نمی تواند از بمباران شیمیایی دفاع کند و از نظر همه محکوم است، بمباران شیمیایی سردشت نیز به عنوان سندی معتبر در دیپلماسی خارجی کشور ما در مذاکره با سازمان های بین المللی و کشورهای اروپایی مورد استفاده بوده است اما به غیر از برخی فعالیت ها، آنهم غیر دولتی، شاهد تعهد رفتاری خاصی در نظام بین الملل و عملکرد کشورهای اروپایی نسبت به سردشت نبوده ایم .
یکی از مواردی که سال هاست مورد مناقشه است ساختمان فعلی کلینیک بیماران یا همان مصدومان شیمیایی سردشت است که دارای امکانات و تجهیزات مدرن پزشکی است؛ اما فاقد نیروی انسانی متخصص پزشکی از جمله چشم پزشک ، متخصص اعصاب و روان و پوست مقیم در شهر سنندج است این نگرانی جانبازان پایان ناپذیر است و تحمیل هزینه های درمان برای رفتن به استان های همجوار هر روز سنگین تر می شود چرا این مشکل را دانشگاه علوم پزشکی آذربایجان غربی حل نمی کند؟
کلینیک بمباران مصدومین شیمیایی در اختیار بنیاد شهید است و دانشگاه علوم پزشکی و اتفاقاً شاهد همین امر موجب مشکلاتی شده است 0 به نظر اینجانب و برابر بازدیدهایی که انجام شده است. خدمات بسیار خوبی به جانبازان شیمیایی داده می شود ، اما کمبود حضور پزشک متخصصص نه در کلینیک بلکه در سطح شهرستان انکارناپذیراست که تاحدودی در سال گذشته پیگیری شد وتعداد متخصصان شهرستان با پیگیریهای شهرستانی وحمایتهای نماینده محترم مجلس، جناب آقای دکتر خضری که خود پزشک هستند، تعداد متخصصان از 11 نفر به 21 نفر درسطح شهرستان افزوده شد وبه صورت قرار دادهای پاره وقت درکلينیک از این متخصصان نیز استفاده میشود . ماهم مدعی هستیم که علاوه بر بیماری های جدی ناشی از بمباران ، نوعی نیاز روانی مراجعات پزشکی هم براثر همین فاجعه وجود دارد ؛ لذا تقویت این کلنیک تخصصی ضروري دارد .
اول اينكه محله سهرچاوه(سرچشمه) که چند سال قبل با هدف نصب المان تخریب شده است، بنا به روایت مردم محلی و انجمن مصدومان شیمیایی همچنان مخروبه است و هیچ کاری صورت نگرفته است چرا؟ دوم اينكه المانی که در میدان ورودی شهر سنندج نصب شده هیچ تناسبی با موضوع مصدومان شیمیایی سردشت ندارد؛ شما که افزون بر تجربه فرمانداری، سال ها در کسوت شهرداری بانه بودهاید ؛ چرا این نماد مهم ورودی شهر را به یک طراح متخصص نمی دهید تا اینقدربرای جانبازان به لحاظ روحی و روانی دل آزار نباشد؟
میدان سرچشمه و طراحی آن با برخی الزامات ناشی از استقرار تاسیسات شهری غیر قابل جایگزین ازجمله (تامین بخشی ازآب شرب که کماکان مورد استفاده است) حداقل درکوتاه مدت بهصورت اساسی ممکن نیست اما با وجود نامناسب بودن سیما ومنظر موجود طی سالهای متمادی اقدامی صورت نگرفته بود . در سال گذشته با توجیه شهرداری فضای قبلی تخریب شد وطراحی آن طی سه مرحله فراخوان عمومی به مسابقه گذاشته شد که درنهایت به صورت نسبی طرحهای منتخب تعیین شدند و شهرداری درحال حاضر مشغول ساماندهی میدان است .ما نیز در کمیته برنامه ریزی شهرستان مبلغ 150میلیون تومان به عنوان کمک به شهرداری در این رابطه تصویب ودر اختیارشان قرار گرفته است .
یکی از درخواست هايی که سالیان متمادی است جانبازان یا همان قربانیان شیمیایی سردشت آرزو دارند، ثبت ساختمان مخروبه نریمانی و تبدیل آن به موزه جنگ است که تا کنون در حد رویا باقی مانده است آیا امیدی است که در دوران سمت فرمانداری شما این رویا محقق شود؟
البته در سال 96 بعد از کشمکش های فراوان در خصوص معارضان زمین پیشنهاد شده برای موزه صلح، در نهایت زمین مناسبی اختصاص یافته واز طرح موزه صلح رونمایی شد که در صورت تخصیص منابع بودجه ای عملیات اجرایی آن آغاز ميشود. اما ساختمان مخروبه نریمانی ازمنظر حقوقی وتملک وتبدیل به موزه جنگ نیاز به همکاری ورثه ومالکان وهمچنین اهتمام بنیاد حفظ آثا ردر سطوح استانی وملی است . اگر چه این موضوع را رویا وآرزو نمی دانم اما هرگونه تسهیل وهمکاری فرمانداری با موضوع بدیهی خواهد بود .
یکی دیگر از مواردی که در 10 سال گذشته نفسهای جانبازان را به شماره انداخته است، پدیده گرد و غبار یا همان ریزگرد های عراقی است، برای سلامت جانبازان چه برنامه ای دارید؟
واضح است که پدیده ریزگردها یک مساله ملی وحتی بینالمللی است و نمی توان در سطح شهرستان برای آن کاری انجام داد ، اما به نظر می رسد احداث و آبگیری سد سردشت هم در تعدیل هوای منطقه تاثیر داشته است .
در بازنمایی روایت فاجعه سردشت هیجان و پروپاگاندای مطرح شدن چهره های سودجو، یکی از مشکلات بمباران شیمیای سردشت است که این نوع نگاه و منظر تحلیل پدیده فاجعه از خود فاجعه ، فاجعهآمیز تر است. این چند قطبی شدن و اینکه شماری از جانبازان دیگر اعتمادی ندارند و دچار یک نوع شعار زدگی شده اند چرا مدیریت نمی شود و به نظرمن ارسال پیام های مسئولان استانی وسران قوه های کشوری هیچ دردی را دوا نمی کند به نظر شما راهکار برون رفت از این وضعیت نابسامان چیست؟
بسیار درست است از نظر بنده باید به عنوان سرمایه نمادین این سند، مظلومیت مردم شهرستان حفظ شود وبرنامه های سالگرد و... در نوع خود اجتناب ناپذیر است اما در موضوع سردشت لازم است انجمن ها ونهادهای حمایتی بخشی از رویکرد خود را فقط ازحالت معرفی ونمایش موضوع شیمیایی تغییر دهند و به مصادیق میدانی، عملیاتی وحمایتی مستقیم بپردازند و نیز همه تلاش کنیم تا آلام مردم این منطقه کاهش یابد و ظرفیت ها و پتانسیل های متعدد اين شهرستان در حوزه های متعدد ازجمله گردشگری طبیعی، ثروتهای منابع طبیعی و موقعیت استراتژیک جغرافیایی آن بارور شود و همه باهم بامعرفی سردشت بهعنوان نگین سبز گردشگری غرب کشور امید و نشاط را جایگزین رویکرد تسلیم در برابر سرنوشتی رقمخورده از بمباران شیمیایی كنيم که در این راستا نقش مردم در تمرین باور به توسعه نقش سازمانهای مردم نهاد در جهت دهی منطقی به مهارت های حرفه ای و اجتماعی طی کردن مسیر توسعه، نقش سرمایه داران در اهتمام به پیگیری فرآیند توسعه با ترکیب نگاه عاطفی و احساصی خود به منطقه با نگاه سرمایهای و ارزش افزایی ودر نهایت بستر سازی حاکمیت برای شتاب در توسعه منطقه حائز اهمیت اساسی است.