جستجو
رویداد ایران > رویداد > ورزشی > فاتح آرزوهای بزرگ

فاتح آرزوهای بزرگ

من حتی وقتی برای نوجوانان نفت بازی می‌کردم خوابگاه نداشتم.

جایی نداشتم که شب‌ها بخوابم. برای خواب حدود سه ماه خانه عمه‌ام بودم ولی خب بیشتر از این نمی‌شد آنجا ماند، چون اذیت می‌شدند. بعد از اینکه از خانه عمه‌ام بیرون آمدم، به خاطر اینکه جایی برای خواب داشته باشم، رفتم برای یک کارواش کار کردم. بعد از کارواش به یک پیتزافروشی می‌رفتم و کار می‌کردم. من حتی در تهران رفتگری هم کردم. همیشه و همه‌جا این‌ها را می‌گویم و هیچ وقت فراموش نمی‌کنم، مخصوصا رفتگری‌م را. من افتخار می‌کنم که این کارها را انجام دادم و خدا را شکر خداوند مزد زحمات و زجرهایی را که کشیدم به من داد. این‌ها را مردی می‌گوید که حالا جایگاهش، آرزوی بسیاری از جوانان این سرزمین است. مردی از لرستان که روزگاری در نوجوانی به عشق فوتبال راهی تهران شد و سختی‌هایی کشید که در حرف‌هایش خواندید. دروازه‌بان رعنای فوتبال ایران حالا بی‌تردید، در اوج آن چیزی است که تمام عمر برایش تلاش کرده است. علیرضا بیرانوند که تا همین چند سال پیش، در تهران به سختی روزگار می‌گذراند حالا و پس از حضوری درخشان در جام جهانی فوتبال، به ویژه بعد از مهار ضربه پنالتی کریستین رونالدو، به نامی جهانی بدل شده است. همان کسی که حتی تا واپسین روزهای پیش از آغاز جام جهانی، بسیاری از ما برای مواجهه او با بزرگان فوتبال اسپانیا و پرتغال، طنز و فکاهی می‌ساختیم و او را ناتوان جلوه می‌دادیم. او اما فارغ از این فضای لودگی و تمسخر، راه خود را رفت و در شبی به یادماندنی، در تاریخ فوتبال ایران خاطره‌ساز شد. حالا او بر بلندای همان جایی است که روزی آرزویش را داشت. کسی چه می‌داند. شاید وقتی توپ مهار شده از ضربه پنالتی با آرزویش لذت می‌برد. رونالدو را در آغوش کشید، داشت از هم آغوشی 

برچسب ها
نسخه اصل مطلب