جستجو
رویداد ایران > رویداد > روحاني حق ندارد منفعل باشد

روحاني حق ندارد منفعل باشد

نوسانات شديد بازار ارز و خروج امريكا از برجام از جمله مشكلاتي است كه اين روزها دولت روحاني با آن دست و پنجه نرم مي‌كند. در چنين شرايطي برخي از رسانه‌هاي جناح راست و چهره‌هاي سياسي اين جريان از پيشبرد طرح عدم كفايت سياسي رييس‌جمهور در مجلس شوراي اسلامي سخن گفته‌اند يا از گوشه و كنار مساله استعفاي روحاني را مطرح مي‌كنند. پيش‌ترها نيز برخي چهره‌هاي اصولگرا بر لزوم روي كار آمدن يك چهره نظامي به عنوان رييس قوه مجريه مي‌گفتند.
محمد نعيمي‌پور، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران معتقد است كه در شرايط فعلي روحاني نياز به ترميم بخش اقتصادي كابينه‌اش دارد و بايد افراد قوي‌تري را جايگزين كند. اين فعال سياسي اصلاح‌طلب بيان مي‌كند كه «اگر آقاي روحاني مي‌خواهد كار جدي بكند، تيم اقتصادي‌اش را متحول كند و احيانا اگر فكر مي‌كند شرايط براي اين كار مناسب نيست، افرادي را به عنوان دستيار در كنار تيم اقتصادي خود قرار دهد.»

 

نوسانات بازار ارز باعث بروز اعتراضاتي در كشور شد. برخي رسانه‌ها از ناتواني و بي‌تدبيري دولت در حل مشكلات موجود نوشتند. دولت چه راهكارهايي براي حل مشكلات كنوني دارد؟ كليد اين مشكل در حوزه سياست خارجي نهفته است؟

بالاخره تحريم و سياست خارجي در به وجود آمدن مشكلات موجود موثر است. اين كليات را همه مي‌دانيم. اما مساله اين است كه همان زمان كه آقاي روحاني تيم اقتصادي‌شان را معين كردند، همه گفتند كه اين تيم توانايي مديريت اقتصاد كشور در شرايط كنوني را ندارد. اين موضوع قبل از بحث برجام و اقدام ترامپ مطرح شد. آقاي روحاني هيچ توضيحي ندادند كه چرا چنين تيم اقتصادي‌اي را روي كار آوردند. سازمان برنامه و بودجه به افراد بسيار توانا‌تر از آقاي نوبخت نياز دارد؛ نسبت به آقاي نهاونديان كه مسائل اقتصادي را به ايشان سپردند، افرادي قوي‌تري موجود بودند؛ آقاي كرباسيان گزينه مناسبي براي وزارت اقتصاد و دارايي نبودند، نهايتا ايشان در كارهاي اجرايي مثل گمرك توانايي داشتند درحالي كه اين وزارتخانه جاي افرادي است كه نظريات كلان اقتصاد دارند؛ فرد قدرتمندتري نسبت به آقاي سيف در شرايط كنوني مي‌توانست انتخاب بشود تا در حوادث اينچنيني بتواند مديريت مناسبي داشته باشد. به هر حال اين يك واقعيت است كه آقاي روحاني به هر دليلي از جمله توصيه‌ها يا اطمينان نداشتن به ديگر افراد، تيم اقتصادي ضعيفي را انتخاب كرد كه عاقبت آن الان بروز پيدا كرده است. اگر اكنون آقاي روحاني بخواهد كاري بكند، بايد براي اين مشكلات چاره‌انديشي كند. بخشي از مشكلات امروز مربوط به جريانات داخلي و خارجي است اما بخش زيادي هم مربوط به سوء‌‌مديريت است. اگر آقاي روحاني مي‌خواهد كار جدي بكند، تيم اقتصادي‌اش را متحول كند و احيانا اگر فكر مي‌كند شرايط براي اين كار مناسب نيست، افرادي را به عنوان دستيار در كنار تيم اقتصادي خود قرار دهد. موضوع و مشكل فعلي تماما مربوط به برجام يا مخالفان جدي داخلي نيست بلكه آقاي روحاني هم لازم بود كه تحركات لازم را انجام دهد.

اين روزها مسائلي مثل طرح عدم كفايت رييس‌جمهور يا استعفاي روحاني مطرح مي‌شود. اين نوع راهكارها مي‌تواند مشكلات كشور را حل كند؟

بايد ديد كه اراده آقاي روحاني چيست. اگر رييس‌جمهور اخيرا منفعل شده‌اند، مشكل خودشان است. چون ايشان مي‌داند كه وارد چه كارزاري شده و حق ندارد كه انفعال پيشه كند. آقاي روحاني بايد مي‌دانست و مي‌داند كه جريان داخلي دلش مي‌خواهد وضعيت به شكل سابق شود و پشت سر اينها مافياهاي قدرتمند سياسي و اقتصادي هستند. اين مساله جديدي نيست. آقاي روحاني بايد براي اين موضوع تدبيري بينديشد. در شرايط كنوني هم دولت مي‌تواند تدبير كند. اگر جرياني در داخل كشور كمر همت بسته كه آقاي روحاني را استيضاح يا بركنار كند، ايشان بايد رسالت تاريخي خود را در همين زمين بازي انجام دهد. ايشان بايد به مردم بگويد كه چه كساني دخالت كرده و مشكلات را افزون مي‌كنند، چه كساني و با چه منافعي به دنبال عدم كفايت آقاي روحاني هستند. بالاخره اگر آنها چنين تصميمي دارند، باعث مي‌شود كه آقاي روحاني رييس‌جمهور نباشد. چرا قبل از اينكه ديگران دولت را به انفعال بكشانند، مشكلات كشور را به مردم نمي‌گويند؟ بالاتر از سياهي كه رنگي نيست. نهايتا عدم كفايت آقاي روحاني اعلام شود. اما شرايط كشور بحراني‌تر از اين حرف‌ها‌ست كه تا اين حد منفعلانه با موضوع برخورد شود. بخشي از چيزي كه در جريانات چند روز اخير اتفاق افتاده به اين موضوع بر‌مي‌گردد كه هيچ‌كس در اين كشور نمي‌خواهد تا تصميم قاطع و درست بگيرد و مردم را آگاه كند. مردم را بين زمين و هوا نگه داشته‌اند و كسي پاسخگوي‌شان نيست. من البته واكنش‌هاي مردم را تاييد نمي‌كنم. اين روش‌ها مناسب نيست. چون آينده آن خيلي تيره و تار است اما حق مردم است كه از مديريت كشور سوال كنند. اينكه دوگانگي در كشور وجود دارد، درست است اما چرا كسي به مردم نمي‌گويد كه كشور چه مشكلاتي دارد. اگر به طور واضح مسائل به مردم گفته شود، مردم هم مي‌دانند كه بايد چطور نقش ايفا كنند. تا زماني كه در انفعال، سردرگمي و محافظه‌كاري به سر مي‌بريم، طبيعي است كه مشكلاتي به وجود بيايد و مردم اعتراض كنند.

چقدر احتمال مي‌دهيد كه شرايطي مبني بر استعفا يا عدم‌كفايت رييس‌جمهور اتفاق بيفتد يا شاهد آمدن رييس‌جمهور نظامي در كشور باشيم؟ برخي چهره‌هاي سياسي اصولگرا معتقدند كه رييس‌جمهور نظامي بيشتر مي‌تواند مشكلات مردم را حل كند چرا كه توانايي اتخاذ تصميمات قاطع را دارد. 

هرچقدر اين مساله احتمال كمي داشته باشد، چون خطرات آن بزرگ است، بايد به همين احتمال هرچند اندك توجه كرد. آقاي رييس‌جمهور و هيات وزيران بايد به خاطر مردم بايستند و فعال باشند و محكم كار خود را انجام دهند. طرف مقابل ممكن است پرده دري كند و خيلي مستقيم وارد ميدان شود. در اين صورت ديگر حرجي نيست. در اين صورت به اين جريان بايد گفت كه اگر سرنيزه و سركوب و چنگ دندان نشان دادن در سياست خارجي تا الان براي‌شان كارآمد بود، از اين به بعد هم خواهد بود. يقينا اگر فشارها بر مردم افزايش پيدا كند، اتفاقي مي‌افتد كه نه از تاك نشان ماند و نه از تاك نشان.

اتفاقات دي ماه از نظر آقاي روحاني هشدار بود كه لااقل طبق گزارشات وزارت كشور مشكل بيكاري در آن پررنگ بود. چرا روحاني بعد از اين اتفاقات باز هم سكوت كرد و در مورد مشكلات دولت واضح با مردم سخن نگفت؟ اصلا سكوت كردند؟

ابعاد اتفاقات دي ماه چند‌گانه است و يكي از وجوه آن اقتصادي است. از آقاي روحاني بايد اين سوال را پرسيد. من فكر مي‌كنم در دي ماه احساس خطر لازم را نكردند. در حالي كه تحليل‌هاي قوي و راه‌حل‌هاي قابل توجهي پيشنهاد شد ولي ظاهرا هشدارها به اندازه كافي براي آقايان راهگشا نبود. شايد هم فكر مي‌كردند موضوع به اين سختي‌ها كه ديگران فكر مي‌كنند نيست. فقط هم اتفاقات دي ماه نبود. بعد از آن اعتراض كاميونداران را نيز شاهد بوديم. لذا به هر حال اينها سوء‌مديريت است. شايد هم خودشان را آچمز ديده‌اند و فكر مي‌كنند كاري نمي‌توانند انجام دهند. همچنين حكومت شايد اعتقادي به اين ندارد كه بحران از هر طرف بر كشور سرازير شده است. وقتي هم در مورد آشتي ملي و گفت‌وگوي ملي صحبت شود، پذيرفته نمي‌شود. همچنين من فكر مي‌كنم دستگاه‌هاي ذيربط مي‌دانند كه عمليات رواني جدي عليه نظام جمهوري اسلامي از طرف سرويس‌هاي خارجي و گروه‌هاي معاند و مسلح به راه افتاده است. نبايد با نيروهاي داخلي وفادار به جمهوري اسلامي برخورد كنند. به هر حال سرويس‌هاي خارجي و عمليات رواني براي حكومت كمتر خطر دارد تا امثال محمدرضا جلايي پور و خانم نسرين ستوده.

به نظر شما مشكلات سياست خارجي كشور چگونه بايد حل و فصل شود؟ سياست ما در مواجهه با امريكا بايد چه باشد؟

در حال حاضر سياست ما با امريكا پيچيده است و ساده انگاري است كه تصور كنيم راه‌حل‌هاي شعار‌گونه مطرح كنيم و فكر كنيم به نتيجه مي‌رسيم. كساني كه مي‌گويند الان بايد با امريكا به مذاكره بنشينيم، فقط به ترامپ امتياز مي‌دهند و شرايط مثبت براي كشور ايجاد نمي‌شود. اين شرايط طلب مي‌كند تا تمام كساني كه درك درستي از ديپلماسي دارند، راه‌حل‌هايي را پيدا كنند. حداقل نمايندگان سياست خارجي كشور به ديگر كشورها بروند و مسائل را مطرح كنند تا به هر حال راه‌حل‌هايي پيدا شود. در كنار اين كار بايد سياست استراتژيك و رويكرد اساسي در مورد امريكا هم مشخص شود. به هر حال نبايد با اين مساله پيچيده، به صورت سطحي برخورد بكنيم چرا كه ضرر جدي براي منافع ملي كشور خواهد داشت.

برچسب ها
نسخه اصل مطلب