جستجو
رویداد ایران > رویداد > اجتماعی > پیدا شدنِ سوگل ٩ساله که ۵ ماه قبل ربوده شده بود

پیدا شدنِ سوگل ٩ساله که ۵ ماه قبل ربوده شده بود

پیدا شدنِ سوگل ٩ساله که ۵ ماه قبل ربوده شده بود
دختری که در اواسط خردادماه سال جاری، به طرز مرموزی ناپدید شده بود، پس از ۵ ماه به دست یک پیرزن نجات یافت.
دختربچه ٩ساله باغملکی، بعد از پنج‌ماه اسارت، در یک گاوداری پیدا شد.
یک پیرزن فرشته نجات این بچه بود. دختری که اواسط خردادماه در مرقد امام خمینی (ره) در تهران به طرز مرموزی ناپدید شد. یک کارتن‌خواب فراری تنها سرنخ این پرونده معمایی بود. هیچ ردی از مظنون شماره یک این پرونده وجود نداشت تا اینکه سرانجام یک پیرزن دست آدم‌ربا‌ها را رو کرد و این دختربچه به آغوش خانواده‌اش بازگشت.



حدود پنج‌ماه پیش بود یک کارتن‌خواب سوگل سبزعلی‌زاده ٩ساله را در حرم امام (ره)، ربود. این دختربچه به همراه پدرش از خوزستان به تهران آمده بود و دو سه‌روزی در مرقد امام (ره) رفت‌وآمد داشتند. در همین چند روز بود که پدر سوگل با دو مرد که ظاهرا کارتن‌خواب بودند، هم‌صحبت شد. دو مردی که در ربوده‌شدن سوگل نقش داشتند.
صدیقه، مادر سوگل درباره جزئیات بیشتر ناپدیدشدن دخترش به «شهروند» گفته بود: «دوسال بود که از شوهرم به دلیل اختلافات خانوادگی جدا شدم. آن زمان سوگل هفت‌ساله بود و دادگاه حضانتش را به پدرش داد، اما از آنجایی که شوهر سابقم خانه نداشت، در خانه پدری‌اش زندگی می‌کردند، تا اینکه شوهر سابقم با پدرش اختلاف پیدا می‌کند. همین باعث می‌شود او دست دخترم را بگیرد و به تهران برود. روزی که دخترم گم شد، پدرش گفت در مرقد امام خمینی (ره) و درشلوغی جمعیت سوگل ناپدید شد. اما گویا پیش از ناپدیدشدن دخترم، دو مرد کارتن‌خواب پیش او و پدرش می‌روند. سر صحبت را باز می‌کنند و با شوهر سابقم دوست می‌شوند. دوربین‌های مداربسته مرقد نشان می‌دهد که یکی از آن دو مرد کارتن‌خواب، دخترم را با خودش برده است. بعد از این ماجرا دوست آن کارتن‌خواب دستگیر می‌شود، ولی اظهار بی‌اطلاعی می‌کند و می‌گوید که خبری از کودک‌ربایی ندارد و نمی‌داند دوستش کجاست.»
پنج‌ماه از این ماجرا گذشت و هیچ رد و نشانی، نه از سوگل و نه از کودک‌ربا پیدا شد. خانواده سوگل عکس دخترشان را همه جا منتشر کردند، ولی خبری نبود، تا اینکه دختربچه در یک گاوداری در منطقه‌ای از تبریز پیدا نشد. ماجرا از این قرار بود که پنجشنبه هفته گذشته همان مردی که سوگل را ربوده بود، این بچه را به یک گاوداری می‌برد تا او را به صاحب گاوداری بدهد. این دختربچه در آن گاوداری زندانی می‌شود.
زمانی که دو مرد برای خرید به بازار می‌روند، سوگل پیش پیرزنی در گاوداری می‌ماند. پیرزن وقتی سوگل را ناراحت می‌بیند، به او می‌گوید: «دخترم نگران نباش پدرت الان برمی‌گردد»، اما سوگل به او می‌گوید که این شخص پدرش نیست و او را دزدیده‌اند و به اینجا آورده‌اند. همین مسأله باعث می‌شود که پیرزن موضوع را به پلیس گزارش دهد. با اطلاع پلیس مأموران به این گاوداری می‌روند و همزمان با ورود آن دو مرد، آن‌ها را دستگیر می‌کنند. پس از دستگیری کودک‌رباها، سوگل ابتدا تحویل اداره بهزیستی و پس از بررسی‌های لازم تحویل خانواده‌اش می‌شود.

برچسب ها
نسخه اصل مطلب