قاتل: فکر می‌کردم همسرم خیانت کرده است/شیشه ماشین را شکستم و با کلت شلیک کردم
مردی که متهم است پس از طلاق همسر دومش وی را با شلیک گلوله به قتل رسانده در جلسه دادگاه مدعی شد با تصور اینکه مقتول مرتکب خیانت شده دست به جنایت زده است.
رسیدگی به این پرونده از ۲۴ اسفندسال۹۷ و با قتل زنی جوان در شهرستان نظرآباد به جریان افتاد. با حضور پلیس مشخص شد زن جوان که متیرا نام داشت و معلم یکی از مدارس شهر بود، در حالی که پشت فرمان خودرو نشسته بود با شلیک گلوله به کام مرگ رفته است.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی، شوهر سابقش سلمان به عنوان مظنون بازداشت شد.
سلمان ۴۵ساله در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و گفت: «میترا، زن دومم بود، اما بعد از مدتی زندگی به خاطر اصرارهایش او را طلاق دادم. بعد از طلاق متوجه شدم او به من خیانت کرده‌بود، این شد تصمیم به قتل گرفتم و روز حادثه مقابل مدرسه‌ای که آنجا مشغول کار بود، رفتم و با شلیک گلوله او را کشتم.»
با اقرارهای متهم، وی روانه زندان شد و پرونده به شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده‌شد. صبح دیروز پرونده روی میز هیئت قضایی همان شعبه به ریاست قاضی حشمتیان قرار گرفت.
بیشتر بخوانید:
نظر جدید کارشناسان:شلیک محمد علی نجفی به همسرش مستقیم نبود
ماجرای یک قاتل خانوادگی؛ شوهرعمه‌ام گفت اگر غیرت داری عمه‌ات را بُکش!
ابتدای جلسه اولیای‌دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم در جایگاه ایستاد و در شرح ماجرا گفت: «۱۲سال از ازدواج با همسر اولم می‌گذشت و زندگی خوبی داشتیم تا اینکه همسرم دچار بیماری ام‌اس شد. او دیگر توان انجام کارهایش را نداشت به همین دلیل خودش اجازه داد تا همسر دیگری اختیار کنم. میترا، معاون مدرسه بود. او از همسر اولش که پسرعمه‌اش بود با داشتن یک فرزند شش‌ساله جدا شده بود.
بعد از آشنایی او را صیغه کردم، اما اصرار داشت عقد کنیم. سرانجام ازدواج کردیم و برایش یک ماشین و خانه خریدم.» متهم ادامه داد: «زندگی خوبی داشتیم تا اینکه بهانه‌جویی‌های میترا شروع شد و درخواست طلاق کرد. او می‌گفت به خاطر فرزندش می‌خواهد به زندگی قبلی‌اش برگردد. هر چه التماس کردم قبول نکرد تا اینکه از هم جدا شدیم. چند ماه گذشت تا اینکه متوجه شدم او با پسر ۲۰ ساله‌ای از آشنایان رابطه دارد و قصد ازدواج با او را داشت. وقتی ماجرا را فهمیدم شوکه شدم. به همین دلیل با او صحبت کردم و خواستم به زندگی‌اش برگردد، اما بی‌فایده بود. میترا از من شکایت هم کرده بود تا دیگر مزاحمش نشوم! آنجا بود که تصمیم به قتل گرفتم.» متهم در خصوص قتل گفت: «روز حادثه مقابل مدرسه میترا رفتم. او با فرزندش سوار ماشینی بود که خودم آنرا برایش خریده‌بودم. این شد که با تبر شیشه ماشین را شکستم سپس با شلیک گلوله او را کشتم.»
متهم در آخرین دفاعش گفت: «کلینیک ترک اعتیاد داشتم و معاون بهداشت در یکی از ارگان‌های نظامی بودم و حالا به خاطر کاری که کرده ام درخواست گذشت دارم.»
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی، شوهر سابقش سلمان به عنوان مظنون بازداشت شد.
سلمان ۴۵ساله در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و گفت: «میترا، زن دومم بود، اما بعد از مدتی زندگی به خاطر اصرارهایش او را طلاق دادم. بعد از طلاق متوجه شدم او به من خیانت کرده‌بود، این شد تصمیم به قتل گرفتم و روز حادثه مقابل مدرسه‌ای که آنجا مشغول کار بود، رفتم و با شلیک گلوله او را کشتم.»
با اقرارهای متهم، وی روانه زندان شد و پرونده به شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده‌شد. صبح دیروز پرونده روی میز هیئت قضایی همان شعبه به ریاست قاضی حشمتیان قرار گرفت.
بیشتر بخوانید:
نظر جدید کارشناسان:شلیک محمد علی نجفی به همسرش مستقیم نبود
ماجرای یک قاتل خانوادگی؛ شوهرعمه‌ام گفت اگر غیرت داری عمه‌ات را بُکش!
ابتدای جلسه اولیای‌دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم در جایگاه ایستاد و در شرح ماجرا گفت: «۱۲سال از ازدواج با همسر اولم می‌گذشت و زندگی خوبی داشتیم تا اینکه همسرم دچار بیماری ام‌اس شد. او دیگر توان انجام کارهایش را نداشت به همین دلیل خودش اجازه داد تا همسر دیگری اختیار کنم. میترا، معاون مدرسه بود. او از همسر اولش که پسرعمه‌اش بود با داشتن یک فرزند شش‌ساله جدا شده بود.
بعد از آشنایی او را صیغه کردم، اما اصرار داشت عقد کنیم. سرانجام ازدواج کردیم و برایش یک ماشین و خانه خریدم.» متهم ادامه داد: «زندگی خوبی داشتیم تا اینکه بهانه‌جویی‌های میترا شروع شد و درخواست طلاق کرد. او می‌گفت به خاطر فرزندش می‌خواهد به زندگی قبلی‌اش برگردد. هر چه التماس کردم قبول نکرد تا اینکه از هم جدا شدیم. چند ماه گذشت تا اینکه متوجه شدم او با پسر ۲۰ ساله‌ای از آشنایان رابطه دارد و قصد ازدواج با او را داشت. وقتی ماجرا را فهمیدم شوکه شدم. به همین دلیل با او صحبت کردم و خواستم به زندگی‌اش برگردد، اما بی‌فایده بود. میترا از من شکایت هم کرده بود تا دیگر مزاحمش نشوم! آنجا بود که تصمیم به قتل گرفتم.» متهم در خصوص قتل گفت: «روز حادثه مقابل مدرسه میترا رفتم. او با فرزندش سوار ماشینی بود که خودم آنرا برایش خریده‌بودم. این شد که با تبر شیشه ماشین را شکستم سپس با شلیک گلوله او را کشتم.»
متهم در آخرین دفاعش گفت: «کلینیک ترک اعتیاد داشتم و معاون بهداشت در یکی از ارگان‌های نظامی بودم و حالا به خاطر کاری که کرده ام درخواست گذشت دارم.»
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.