چه کسی رضاخان را به زانو درآورد؟
حسن رحیم پورازغدی مدرس دانشگاه، از نقش مهم شهید مدرس در مقابله با استبداد زمانه گفت.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، حسن رحیم پورازغدی مدرس دانشگاه، در برنامه «مدرس؛ نماد نمایندگی» که در خانه موزه مدرس برگزار شد، گفت: ما در اینجا جمع شدیم تا به یاد بیاوریم روزی را که مدرس بودن و نام مدرس بردن خطرناک بود؛ اما امروز بعد از گذشت ۴۰ سال از شکوفایی انقلاب اسلامی در حسرت مدرس هستیم. قطعا انقلاب اسلامی مدیون مدرس است؛ زیرا شخص امام هم تحت تاثیر مدرس بود. او به عنوان نماینده مردم وارد مجلس شد و گاهی یک تنه در مجلس می جنگید. راز این امر حکمت معنوی، شجاعت روحی و کیاست او بود.
او اظهار کرد: مدرس تا آخر مستأجر بود. او حقوقی را که میگرفت، صرف تأمین کتابخانه مجلس و ساخت بیمارستان فیروزآبادی کرد. او در پاسخ به اینکه چرا از اینکه به تنهایی جلسات را به هم بریزی، نمی ترسی گفت: «من چیزی ندارم و چیزی نمیخواهم؛ پس نمیترسم». در همین خانه موزه مدرس بود که نماینده رضاخان را میشکند و تحقیر میکند. این خانه پناهگاه فقرا و مردم در مقابل دربار، ثروتمندان و اغنیا بود. در همین خانه، مدرس را پیش از بازداشت شدن میزنند و او در حین کتک خوردن در پاسخ به یک مامور که به او میگوید آخوند انگلیسی، میگوید خوشحالم که انگلیسی بودن به فحش تبدیل شده است. خانه موزه مدرس پناهگاه اقلیتهای مذهبی بود.
رحیم پورازغدی بیان کرد: مدرس تا آخر ملای حوزوی، کاملا مردمی و سیاسی و هوشمند باقی ماند. وی ملاحظه هیچ کس را نمیکرد و علیه همه قیام میکرد. تنها کسی که رضاخان را به زانو درآورد، مدرس بود. او فقط با قدرت روحی و نترسیدن کاری کرد که رضاخان چای جلویش گذاشت!
او ادامه داد: مدرس نمیگفت دین فدای قداست من. امام خمینی (ره) نیز بخشی از آموخته هایش را از مدرس آموخت. میرزا کوچک خان جنگلی نیز یکی از شاگردان مدرس بود.
رحیم پور ازغدی بیان کرد: نگاه مدرس به مجلس با چند نگاه رایج در آن زمان و امروز متفاوت است. گروهی تصور میکنند که مجلس ماشین قانون گذاری است. شما میدانید خادم و خائن از ابتدا در مجلس کنار هم نشسته اند. امروز هم افرادی هستند که با لباس انقلاب و مردمی وارد مجلس میشوند، اما پس از ورود به مجلس دغدغه مردمی، دینی و انقلابی ندارند. ما با نماینده فاسد کاری نداریم، اما مسئله این است که نماینده صالح داشتن کافی نیست؛ به قول مدرس درد دین داشتن لازم است. مدرس میگوید تفکیک دین از سیاست موجب تبدیل شدن کشورهای اسلامی به کشورهای به اصطلاح جهان سوم می شود. مدرس صالح و مصلح بود و قدرت تعقل، تفکر، اجتهاد دینی و سیاسی داشت. مدرس میگفت سیاست یعنی فهم زمان و مکان.
او افزود: مدرس میگفت کشور ما باید با سایر کشورها ارتباط داشته باشد، اما از آنها تبعیت نکند. او میگفت رابطه کشور با کشورهای دیگر نباید رابطه تحقیرآمیز باشد. مدرس میگفت اگر با استبداد و استعمار کنار بیاییم، هرگز تمدن سازی نخواهیم کرد. مدرس در عین حال میدانست که اگر بدون عقل و اخلاق سیاسی وارد عرصه سیاست شویم، شکست خواهیم خورد و اسیر میشویم. او می گفت مجلس جای اختلاف نظر است، اما خیانت جدای از اختلاف نظر است.
او اظهار کرد: مدرس تا آخر مستأجر بود. او حقوقی را که میگرفت، صرف تأمین کتابخانه مجلس و ساخت بیمارستان فیروزآبادی کرد. او در پاسخ به اینکه چرا از اینکه به تنهایی جلسات را به هم بریزی، نمی ترسی گفت: «من چیزی ندارم و چیزی نمیخواهم؛ پس نمیترسم». در همین خانه موزه مدرس بود که نماینده رضاخان را میشکند و تحقیر میکند. این خانه پناهگاه فقرا و مردم در مقابل دربار، ثروتمندان و اغنیا بود. در همین خانه، مدرس را پیش از بازداشت شدن میزنند و او در حین کتک خوردن در پاسخ به یک مامور که به او میگوید آخوند انگلیسی، میگوید خوشحالم که انگلیسی بودن به فحش تبدیل شده است. خانه موزه مدرس پناهگاه اقلیتهای مذهبی بود.
رحیم پورازغدی بیان کرد: مدرس تا آخر ملای حوزوی، کاملا مردمی و سیاسی و هوشمند باقی ماند. وی ملاحظه هیچ کس را نمیکرد و علیه همه قیام میکرد. تنها کسی که رضاخان را به زانو درآورد، مدرس بود. او فقط با قدرت روحی و نترسیدن کاری کرد که رضاخان چای جلویش گذاشت!
او ادامه داد: مدرس نمیگفت دین فدای قداست من. امام خمینی (ره) نیز بخشی از آموخته هایش را از مدرس آموخت. میرزا کوچک خان جنگلی نیز یکی از شاگردان مدرس بود.
رحیم پور ازغدی بیان کرد: نگاه مدرس به مجلس با چند نگاه رایج در آن زمان و امروز متفاوت است. گروهی تصور میکنند که مجلس ماشین قانون گذاری است. شما میدانید خادم و خائن از ابتدا در مجلس کنار هم نشسته اند. امروز هم افرادی هستند که با لباس انقلاب و مردمی وارد مجلس میشوند، اما پس از ورود به مجلس دغدغه مردمی، دینی و انقلابی ندارند. ما با نماینده فاسد کاری نداریم، اما مسئله این است که نماینده صالح داشتن کافی نیست؛ به قول مدرس درد دین داشتن لازم است. مدرس میگوید تفکیک دین از سیاست موجب تبدیل شدن کشورهای اسلامی به کشورهای به اصطلاح جهان سوم می شود. مدرس صالح و مصلح بود و قدرت تعقل، تفکر، اجتهاد دینی و سیاسی داشت. مدرس میگفت سیاست یعنی فهم زمان و مکان.
او افزود: مدرس میگفت کشور ما باید با سایر کشورها ارتباط داشته باشد، اما از آنها تبعیت نکند. او میگفت رابطه کشور با کشورهای دیگر نباید رابطه تحقیرآمیز باشد. مدرس میگفت اگر با استبداد و استعمار کنار بیاییم، هرگز تمدن سازی نخواهیم کرد. مدرس در عین حال میدانست که اگر بدون عقل و اخلاق سیاسی وارد عرصه سیاست شویم، شکست خواهیم خورد و اسیر میشویم. او می گفت مجلس جای اختلاف نظر است، اما خیانت جدای از اختلاف نظر است.