جستجو
رویداد ایران > رویداد > چرا اعتراضات تمام نمی شود؟/آیا دولت و مجلس فهم درستی از اعتراضات دارند؟ /چرایی کاربرد زبان زور علیه معترضان

چرا اعتراضات تمام نمی شود؟/آیا دولت و مجلس فهم درستی از اعتراضات دارند؟ /چرایی کاربرد زبان زور علیه معترضان

در حالی ٧٠روز از آغاز اعتراضات سراسری می‌گذرد که تئوریسین های دولت و مجلس نظریات متفاوتی درباره چرایی اعتراضات بیان کردند. خبرآنلاین عدم شناخت صحیح دولت و مجلس از دلایل واقعی اعتراضات و استمرار آن را در گزارشی بررسی کرده است.

رسول سلیمی: بیش از دوماه از آغاز اعتراضات سراسری می گذرد و تحلیل های مختلفی از چرایی این اعتراضات منتشر شده است. چه آن‌که به نظر می رسد برخی تحلیل گران تفکیک درستی بین دلایل و انگیزه های اعتراضات و معترضان قائل نیستند و در سطح تحلیل کلان، دلایل اقتصادی و معیشتی را جایگزین انگیزه های سیاسی می کنند اما آنچه می تواند ذهن هر تحلیلگری را به ابعاد واقعی اعتراضات رهنمون کند، ارزیابی اعتراضات سراسری بعد از فوت مهسا امینی در زمینه و زمانه دست کم یکسال گذشته است.

در صورتی که حتی سیاستگذار سیاسی و امنیتی چنین نگاه گسترده ای به اعتراضات به مثابه یک رفتار جمعی نداشته باشد، دچار خطای تحلیل شده و راهکارهای متناسب برای اصلاح وضع موجود را در نظرگاه خود قرار نخواهد داد. این مسئله از یک سو، تحلیلگر را از مولفه های درونی اعتراضات دور خواهد کرد و نقش مولفه های بیرونی را به اشتباه نزد او برجسته خواهد کرد. در نتیجه شناخت نادرست لایه های اجتماعی و مولفه های داخلی در حوزه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، هر یک به صورت جداگانه خواهد توانست به صورت همه جانبه، تحلیلگر را به تصویری واقعی از جامعه برساند.

از سوی دیگر، هر چارچوب تحلیلی اعتراضات سراسری با درنظر گرفتن مرزهای جغرافیایی استان‌های کشور حائز تفاوت در فرهنگ و آداب و رسوم و در نهایت وابسته به میزان اجرای برنامه پیشرفت و توسعه آن استان خواهد بود. اینکه دولت ها چه میزان در رسیدن به اهداف توسعه ای خود موفق بودند ارتباط مستقیمی با میزان محرومیت مردم هر منطقه دارد. در نهایت ارائه تصویری واقعی از نقش تحریم ها بر پیشرفت کشور برای اجرای برنامه های توسعه ای و چشم اندازهای بلند مدت، می تواند نقش مهم سیاست خارجی و پیامدهای آن بر مولفه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی داخل کشور را بیش از پیش آشکار کند.

از این رو از سال۱۳۸۸، به صورت کاملا هدفمند، متغیرهای خارجی بر مولفه های اقتصادی و سیاسی کشور اثرگذار شد. بی تفاوتی نسبت به تحریم های خارجی و سیاست خارجی تنش زا از مهمترین دلایل ورود متغیرهای خارجی به سیاست داخلی بود. در این دوره بسیاری از نارضایتی‌ها حول مسائل اقتصادی شکل گرفت.

اما رای‌دهندگان در خرداد ۱۳۹۲ به شعارهای سیاسی حسن روحانی رای دادند. حتی جمله اثرگذار «هم چرخ سانتریفیوژ بچرخد هم چرخ زندگی مردم» که شیخ دیپلمات در مناظره‌های تلویزیونی بر زبان آورد نیز سیاسی بود، هر چند بر چرخیدن چرخ زندگی مردم تاکید داشت. گویی مردم هنوز هم ‌ریشه مشکلات را در سیاست خارجی دولت می‌دیدند و هم کلید حل مشکلات را در تغییر دولت‌ها جست‌وجو می‌کردند. موضوعی که سعید جلیلی به درستی نتوانست آن را تحلیل کند.

بیات در ادامه این مصاحبه می‌گوید: «این خصایل، کاراکتر جدیدی به این اعتراضات داده است. به‌عبارت‌دیگر به لحاظ ذهنی یک تغییر پارادایم به وجود آمده، چیزی که در جنبش‌های انقلابی شاید کم‌نظیر است و آن مطرح‌شدن زن و کرامت او و اصولاً کرامت انسانی در مرکز آن قرار گرفته است. گویی مردم خواهان بازپس‌گیری جوانی‌های بربادرفته، زندگی‌های ناکرده، شادی‌های سرکوب‌شده و آرزومندی یک زندگی عادی و آبرومندانه هستند. به نظرم این خیزش زندگی را طلب می‌کند. معترضان احساس می‌کنند که تحقق یک زندگی عادی و انسانی به‌وسیله حاکمیت نقض شده که هیچ درکی از این آمال و آرزوها و دردهای مردمش ندارد. طلب کردن زندگی مفهومی بسیار عمیق است و بسیار پرقدرت.»

مقصود فراستخواه، دیگر جامعه‌شناس ایرانی، نیز در گفت‌وگوی اخیر خود با اکوایران همانند آصف بیات معتقد است که «اعتراضات اخیر را نمی‌توان به یک ساحت نسبت داد. جامعه امروزی ایران را نمی‌توان به خرده نظام‌ها تفکیک کرد، چراکه جامعه ایران یک اکوسیستم پیچیده، آشوبناک و غلتان است که گسست‌ها و تغییرات پارادایمی بسیاری داشته است. اقتصاد، فرهنگ، سیاست و اجتماع در یک محیط گسسته و درهم‌تنیده عمل می‌کنند».

برخی دیگر از تحلیلگران اما اثر گروه‌های اجتماعی را متفاوت می‌بینند. فاطمه صادقی پژوهشگر سیاسی در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد می‌گوید: «یکی از مهم‌ترین دلایل مشتعل‌شدن آتش اعتراضات را باید در حجاب اجباری و به دنبال آن حضور گشت‌ارشاد در خیابان‌ها دانست. نفس حضور گشت‌ارشاد در خیابان به اعتقاد من نوعی تحقیر و توهین است. طبعاً اینکه گشت باعث شود مهسا امینی یا دخترانی مثل او با ضرب و شتم و توهین و متاسفانه مرگ مواجه شوند موجب جریحه‌دار شدن جامعه و افکار عمومی می‌شود؛ آن هم در زمانی که این جامعه با انواع و اقسام مشکلات و بحران‌های اجتماعی و اقتصادی مواجه است. همان‌طور که می‌دانیم حجاب اجباری یکی از مهم‌ترین مسائل زنان در ایران بعد از انقلاب بوده است.»

وی در ادامه می‌گوید: «ماجرا به این مورد ختم نمی‌شود. آنچه ما شاهدش هستیم، این است که هر روز با طرح‌های مختلف زنان را تحقیر و سعی می‌کنند از حضور اجتماعی آنان بکاهند و به سمت خانه و نقش‌های سنتی سوق‌شان بدهند. از جمله طرح تعالی جمعیت را می‌شود مثال زد. در حوزه اشتغال نیز با تبعیض گسترده روبه‌رو هستیم. نرخ بیکاری زنان در ایران و بی‌ثبات‌کاری زنان بسیار بالاست. بر اساس آمارهای رسمی تنها حدود ۱۲ درصد از زنانی که از دانشگاه فارغ‌التحصیل می‌شوند امکان پیدا کردن شغل دارند. بسیاری از زنانی که در سن اشتغال قرار دارند، مجبورند به دلایل مختلف از جمله محدودیت‌هایی که برایشان وجود دارد و نیز بحران‌های اقتصادی و سوءمدیریت به مشاغل غیررسمی روی بیاورند.»

اعتراضات سراسری: پیامد تضعیف نهادهای مدنی مستقل

عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی، علت نقش‌آفرینی چهره‌های موسوم به سلبریتی در اعتراضات اخیر را نتیجه تضعیف نهاد سیاست و سیاست‌ورزی می‌داند و در یادداشتی می‌نویسد: «امروز در غیبت و به حاشیه رانده شدن سیاستمداران و سیاست‌ورزان حرفه‌ای، بار وظیفه آنان را کسان دیگری به دوش می‌کشند که شاید از بد حادثه و از روی اجبار یا مسوولیت مدنی در اینجا به پناه آمده‌اند. هیچ ساختار سیاسی نمی‌تواند این افراد را محکوم کند که چرا وارد سیاست شده‌اید؟ ساختاری که نتواند سیاست و سیاست‌ورزی را نهادینه کند، دچار چنین مشکلی خواهد شد.»

چرا اعتراضات تمام نمی شود؟/آیا دولت و مجلس فهم درستی از اعتراضات دارند؟ /چرایی کاربرد زبان زور علیه معترضان

در بیانیه پنج اقتصاددان که قبل از اعتراضات منتشر شد به نکات مهمی اشاره شده و در تحلیل تحولات جامعه ایران نوشته: «تحولات رفاهی جامعه ایران را این‌گونه شرح داده‌اند: «از نظر رفاهی، سطح رفاه خانوارهای ایرانی به‌طور متوسط، طی دهه ۱۳۹۰، حدود ۳۷ درصد کاهش پیدا کرده است و به‌طور خاص، ۱۰ درصد کم‌درآمد جمعیتی کشور، با حدود ۳۰ درصد کاهش سطح رفاه مواجه بوده است. طبقه متوسط شهری به‌عنوان نمادی از تحول‌خواهی اجتماعی، در سال ۱۳۹۰، بیش از ۶۰ درصد از جمعیت کشور را تشکیل می‌داده و در مقابل، قشر کم‌درآمد، جمعیتی حدود ۱۱ میلیون نفر داشته است.»

در بخش دیگری از این بیانیه نکته مهمی بیان شده است: «در نتیجه شواهد نشان می‌دهد که متاسفانه به دلیل سوءتدبیر، از مراحل کم‌خطر عبور کرده و وارد فاز خشم شده‌ایم. ممکن است تصمیم‌گیرندگان موفق شوند در مرحله خشم، آن را سرکوب کنند و به اشتباه تصور کنند که غائله به پایان رسیده اما با خشم فروخفته بخش‌های بزرگ و موثر جامعه، اداره کشور جز از طریق تداوم به‌کارگیری اجبارهای مختلف ناممکن می‌شود و این فرآیند، فاصله و قهری دائمی را میان جامعه و حکومت رقم می‌زند که نتیجه آن فقط تعمیق بیشتر فقر و فساد است.»

آنچه در یک سطح تحلیل می تواند مسیری برای فهم و شناخت اعتراضات را ارائه کند، موارد زیر است. چارچوبی که تصویر دولت و مجلس از اعتراضات را واقعی کرده و راهکارهای موثرتری را پیش روی سیاستگذار قرار می دهد. راهکارهایی که تصمیم مبتنی بر قدرت زور و خشونت را تبدیل به اصلاح سیاست ها خواهد کرد.

شناخت دلایل عدم موفقیت برنامه های توسعه و چشم انداز شناخت موانع پیشرفت برنامه های توسعه استان ها شناخت تغییرات نظام اجتماعی متاثر از تحول نسلی ارزیابی مولفه های اقتصادی موثر بر آسیب های اجتماعی هر استان شناخت پیامدهای سیاست خارجی دولت های نهم و دهم بر اقتصاد داخلی شناخت نقش تحریم های خارجی بر نظام اجتماعی و فرهنگی کشور ارزیابی ریشه های اعتراضات صنفی و معیشتی یکسال گذشته

۲۱۶۲۱۳

منبع: khabaronline-1701266

برچسب ها
نسخه اصل مطلب