میزبانی قطر از جام جهانی؛ شمشیر دو لبه
شاید از همان روزی که فیفا کشور قطر را بهعنوان میزبان جام جهانی فوتبال در سال ۲۰۲۲ انتخاب کرد برخی مسئولان در ایران به فکر استفاده بهینه چه ازلحاظ گردشگری چه ازنظر اقتصادی از این موقعیت همسایگی بودند. در اولین گام گفته شد در جام جهانی مشارکت میکنیم و چند بازی را در ایران برگزار میکنیم. حتی به دلیل شباهت آب و هوایی کیش و قطر از مهیاکردن این جزیره برای میزبانی تیمهای مطرح جهان قبل از آغاز جام جهانی گفتند. همچنین هتل داران در کیش برای پذیرش مسافران اعلام آمادگی کردند؛ اما همه این رؤیاها بر باد رفت؛ چراکه این ورزش پرطرفدار این روزها مانند تمامی بخشهای دیگر جامعه، اقتصاد، سیاست، فرهنگ ایران، تحت تأثیر مسائل سیاسی قرار دارد و جام جهانی 2022 برای ایران شکلی دیگر به خود گرفت.
باید گفت با توجه به وضعیت فعلی در کشور تنها شانس ایران برای حضور در جام جهانی این است که میزبانی این بازیها در کشوری است که هماکنون دوست و متحد بهحساب میآید و مقامات دوحه نمیخواهند خاک کشورشان به مأمنی برای عرض اندام مخالفان حکومت ایران تبدیل شود. دلیل این امر هم واضح است قطریها در سالهای اخیر برخی تحولات سیاسی خود را مدیون جمهوری اسلامی ایران میدانند. مقامات دوحه به یاد دارند که چگونه کمک ایران موجب ناکامی محاصره کنندگان قطر شد. ضمن اینکه دوحه اکنون درآمد سرشاری از منابع نفت و گاز دارد و با داشتن یک منبع مشترک مهم گازی با عنوان پارس جنوبی نمیخواهد با جمهوری اسلامی روابطی متشنج داشته باشد؛ بنابراین در حال حاضر شرایط بهگونهای است که در کشور قطر مخالفان و معاندان جمهوری اسلامی ایران جایگاه و پایگاهی ندارند تا به تبلیغات و سیاه نمایی بپردازند. جلوگیری از بردن پرچمهایی با عناوین سیاسی به داخل ورزشگاه، ممانعت کشور قطر از ورود خبرنگاران ایران اینترنشنال به خاک این کشور برای پوشش برنامهها و بازیهای جام جهانی هم در این راستا قابل ارزیابی است. خبرها حاکی از آن است هرچند فیفا برای سه خبرنگار ایران اینترنشنال آیدی کارت صادر کرده است اما قطر برای خبرنگاران این شبکه ویزا صادر نکرده تا جایی که این اقدام مقامات دوحه با اعتراض کمیته حفاظت از روزنامهنگاران مواجه شد. گفتنی است چندی پیش وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، ایران اینترنشنال را به دلیل فضاسازیهای مخرب در حوادث اخیر در ایران و تهییج و تحریک معترضان، در لیست سازمانهای تروریستی قرارداد و به نظر میرسد که همین مسئله در رویکرد دولت قطر در نوع مواجهه با این شبکه تأثیرگذار بوده است.
اگر بخواهیم در مقام تحلیل، میزبانی قطر در جام جهانی را بررسی کنیم باید به چالشهای این مسئله هم اشاره داشت. طبق آنچه گفته شد شاید سیاستها و عملکرد دولت قطر برای ایران در شرایط کنونی یک مزیت باشد اما این میزبانی بدون چالش هم نخواهد بود. تماشاگران ایرانی با ورود به خاک قطر و مشاهده کشوری کوچک با جمعیتی بومی اندک به این نتیجه میرسند که چگونه کشوری که تا چندی پیش بادیهنشین بوده میتواند میزبان جام جهانی میشود اما ایران باآنهمه قدمت و وسعت و جمعیت نتوانسته حتی میزبان بازیهای کشورهای اسلامی باشد چه برسد میزبانی جام جهانی. همین مسئله میتواند نوعی احساس ناکارآمدی از برخی مسئولان به ذهن افکار عمومی القا کند. در این میان دشمنان و رسانههای پرشمار فارسیزبان هم مطمئنا بیکار ننشسته و احتمالا به مدد جلوههای تصویری و تقطیع حقیقت این مفهوم را نهادینه کنند که قطر و دیگر کشورهای منطقه در آبادی، تنعم و رفاه و البته تعادل در محیط بینالمللی قرار دارند و این جمهوری اسلامی ایران و مردمش هستند که گرفتار مشکلات، فقر، نابرخورداری هستند که القای چنین تفکراتی در ذهن افکار عمومی میتواند خطرناک باشد. از سوی دیگر بحث حضور زنان در استادیومها بحث دیگری است که میتواند به یک چالش برای کشورمان تبدیل شود. حضور آسان و راحت بانوان در ورزشگاههای قطر برای مشاهده بازیهای جام جهانی بهعنوان یک کشور اسلامی و مقایسه آن با شرایط و تصاویر تلاش بانوان برای حضور در ورزشگاهها میتواند بازی دوگانه سازی و مقایسه را در ذهنیت مخاطب داخلی و البته خارجی بیشتر کند.