میتواند زندگی خود شما هم باشد!
با کمال تأسف و در نهایت سوگمندی اعلام میشود که دختری در ۲۲ سالگی مادرش را از دست میدهد و در چهار سال بعدی، به دلیل غم فقدان مادرش در زندگی و ازهمپاشیدن خانواده به مسیر تجربههای مخاطرهآمیز و اشتباه میافتد و زندگی کاری و خانوادگیاش کاملا در معرض نابودی قرار میگیرد. به این جا که مقام کبابی رسید، نزدیک بود گریهام بیفتد. آن هم از نوع گریههای مردانه! که سبیل گربه هم میلرزد! گفتم این دیگر از من وضعش بدتر است! من فقط شاگرد کبابی هستم و تنم باید هر روز از دستورات صادره شده مثل بیشتر مردم بلرزد. مستأجر هستم و ... ولی با همه اینها من فکر میکنم از این دختر شرایط بهتری دارم درست مانند شرایط بهتر یک مرغ خانگی در مقابل حمله روباه و یا شغال در مقابل یک پرنده و یا حیوان غیر اهلی! مقام کبابی که دگرگونی حال درونی من را فهمیده بودند گفتند: همه قصه را بشنو و بعد اگر مایل بودی، احساساتی شو! و من که حرفی برای گفتن نداشتم بهتر دیدم که ساکت باشم تا ایشان ادامه بدهند و بگویند: کتاب وحشی اثر شرل استرید به ۳۰ زبان دنیا ترجمه شده است و به مدت ۱۲۶ هفته در فهرست پرفروشترین آثار دنیا بوده است. این کتاب توسط میعاد بانکی ترجمه شده و در اختیار مخاطبان قرار گرفته است. این کتاب سفر تنهایی شخصی برای شناخت خودش است و میتواند به کسانی که سفر را برای شناخت هویت خود انتخاب میکنند کمک کند. کتاب وحشی برای خواننده یک شناخت جدید است با استفاده از تجربیات دیگران بدون قرارگرفتن در موقعیت خطر. کتاب وحشی با عنوان فرعی از گمشده تا پیدا شده در مسیر پاسفیک کرست اثر شریل استرید، زاده ۱۷ سپتامبر ۱۹۶۸ رماننویس، مقالهنویس و مجری مقیم آمریکاست. اولین رمان وی «مشعل» در سال ۲۰۰۶ چاپ شد که نظر مثبت منتقدان را به همراه داشت. کتاب دومش یعنی کتاب وحشی که سرگذشتنامه خود اوست، در سال ۲۰۱۲ به چاپ رسید و به اثری پرفروش در سطح جهان بدل گردید و باعث شهرتش شد. شریل استرید باقدرت بیانی که دارد کاملا صادقانه و وفادارانه بهپیش میرود. صداقت همهجانبه نویسنده بهشدت خواننده را به وی نزدیک میکند. داستان بهقدری بیتعارف و راحت بیان میشود که شما فکر میکنید میتواند زندگی خود شما هم باشد! و از همه مهمتر چقدر شخصیت اصلی داستان شبیه به زندگی واقعی است: یک انسان کامل با تمام مزایا و معایبش. به اینجا که رسید تصمیم گرفتم من هم بروم و تمام تجربیات خودم را بهعنوان یک اهلی زیر اشعه ایکسی به نام روایت بگذارم و یک روز نهچندان دور شاید در همین ستون فاخر به همه خوانندگان، قالب کنم درست مانند قالبهای پلاستیکی و یکبارمصرف. همان ظرفهای یکبار مصرفی که محیطزیست را پرکرده است و جان همه حیوانات بخصوص نوع وحشی و غیر وحشی آن را به خطر جدی انداخته است.