سناریوهایی در خصوص هستهای شدن جنگ در اوکراین
نویسنده: Gideon Rachman
منبع: Financial Times
«جنگ هستهای را نمیتوان برد و هرگز نباید در آن جنگید». این بیانیه مشترک در ابتدای سال جاری توسط چین، فرانسه، روسیه، بریتانیا و ایالاتمتحده - پنج کشور رسمی دارای سلاح هستهای - صادر شد.
ماه بعد روسیه به اوکراین حمله کرد. از آن زمان، رهبران جهان با این تهدید دست و پنجه نرم میکنند که ممکن است واقعا در اوکراین جنگ هستهای رخ دهد.
ولادیمیر پوتین از همان ابتدا، این جنگ را برای روسیه وجودی توصیف کرد و اشاره کرد که ممکن است از سلاحهای هستهای برای پیروزی استفاده کند.
کمی بیش از یک هفته پیش، مقامات امنیتی غربی دچار نگرانی شدیدی شدند. نگرانی آنها این بود که اتهام زنی مسکو به اوکراین مبنی بر اینکه کییف آماده استفاده از «بمب کثیف» است بهانهای باشد تا مسکو از بمب هستهای استفاده کند.
اگرچه آن بحران فوری فروکش کرد، اما استفاده روسیه از سلاح هستهای همچنان در حال افزایش است. یکی از سناریوهایی که در دولت ایالاتمتحده مورد بحث قرار میگیرد این است که شکست تحقیرآمیز روسیه در نبرد خرسون ممکن است پوتین را متقاعد کند که از سلاحهای هستهای تاکتیکی علیه سربازان اوکراینی استفاده کند. برخی معتقدند که پوتین به دلیل ترس از آلوده کردن کشورش، از سلاح هستهای در اوکراینکه فاصله چندانی با خاک کشورش دارد استفاده نخواهد کرد؛ اما مقامات ارشد ایالاتمتحده اشاره میکنند که سلاحهای هستهای تاکتیکی فقط چند مایل مربع را ویران و آلوده میکنند.
به طور کلی، چهار سناریو اصلی برای بررسی این شرایط وجود دارد: عادیسازی هستهای، باجخواهی هستهای، اجتناب از جنگ و آرماگدون.
استفاده روسیه از سلاح هستهای میتواند به یک جنگ هستهای تمام عیار منجر شود چیزی که بایدن آن را «آرماگدون» نامیده است. واشنگتن هشدار داده است که اگر مسکو از سلاح هستهای استفاده کند، پاسخی با عواقب «فاجعهبار» به روسیه خواهد داد.
آمریکاییها علنا بیان نکردهاند که این پاسخ چه خواهد بود. بسیاری از مفسران فکر میکنند که این جنگ نظامی خواهد بود، اما غیرهستهای. ژنرال دیوید پترائوس، رئیس سابق سیا، از حمله نیروهای ناتو به نیروهای روسیه در اوکراین با سلاحهای متعارف و غرق کردن ناوگان دریای سیاه روسیه صحبت کرده است.
استدلال برای پاسخ نظامی غرب این است که اگر روسیه از سلاحهای هستهای استفاده کند آنگاه تابوی هستهای که از سال 1945 برقرار بود، شکسته خواهد شد.
اما دخالت مستقیم نظامی غرب احتمالا باعث واکنش بیشتر روسیه خواهد شد. پس از آن خیلی زود تنش بین غرب و روسیه تشدید میشود و احتمال جنگ هستهای همهجانبه افزایش مییابد.
ازآنجاییکه چشمانداز تشدید تنش و تبدیل آن به آرماگدون بسیار وحشتناک است، این احتمال واقعی وجود دارد که حتی استفاده از سلاح هستهای توسط روسیه پاسخ نظامی مستقیم غرب را به دنبال نداشته باشد در عوض ایالاتمتحده در تلاش برای سازماندهی انزوای کامل اقتصادی و دیپلماتیک روسیه قدم بردارد؛ اما این واکنش درها را به روی آینده نگرانکننده دیگری باز میکند: «عادیسازی هستهای.»
اگر غرب در برابر استفاده از سلاح هستهای توسط روسیه فقط به روشهای دیپلماتیک و اقتصادی متوسل شود روسیه و حتی چین ممکن است دوباره وسوسه شوند که باز هم در موارد مشابه از سلاح هستهای استفاده کنند. در این میان کشورهای غیرهستهای - مانند ژاپن، کره جنوبی، آلمان و تعدادی دیگر - برای محافظت از خود برای دستیابی به سلاح هستهای عجله خواهند کرد. جهان آشفته خواهد شد و مردم ممکن است در سراسر جهان دچار وحشت شوند و با جابجایی جمعیت در مقیاس بزرگ به خارج از شهرها روبرو خواهیم شد.
ترس از دو سناریوی آرماگدون و عادیسازی هستهای منجر به افزایش زمزمهها در موردنیاز به آغاز مذاکرات صلح با روسیه میشود؛ اما مقامات غربی اکنون به دلیل ترس از سناریوی سوم یعنی باجگیری موفق هستهای در برابر این حرکت مقاومت میکنند.
اگر روسیه متوجه شود که میتواند با تهدید به استفاده از سلاحهای هستهای در جنگهای تهاجمی موفق شود، مشکلات دیگری رقم میخورد. چه چیزی مسکو را از تهدیدات هستهای بیشتر، احتمالا در مورد اروپای شرقی بازمیدارد؟ چین یا کره شمالی در مورد درگیریهای آینده بر سر تایوان یا شبهجزیره کره چه نتیجهگیری خواهند کرد؟
سه سناریوی - آرماگدون، عادیسازی و باجگیری موفق هستهای - همگی بسیار محتمل است اما سناریوی محتملتری هم وجود دارد: اجتناب از جنگ هستهای.
در تمام بحرانهای هستهای قبلی از سال 1945، رهبران قدرتهای بزرگ از لبه پرتگاه عقبرفتهاند. آگاهی از اینکه یک حرکت نادرست میتواند باعث مرگ میلیونها نفر شود - یا حتی سیاره را نابود کند - بسیار هشیار کننده است و از سال 1945، جهان را از لغزش به سمت درگیریهای هستهای بازداشته است. شاید این بار هم مقامات روسیه از جنگ هستهای اجتناب کنند.