ایمانی:تندروها در آینده ایران موثر نخواهند بود/ ظریفیان: تندروها اصلاح طلبان را خانهنشین، و اصولگرایان میانه رو را حاشیه نشین کردند
مهرشاد ایمانی: اعتراضات کنونی ریشههای متعدد دارد و برخلاف آنچه به ظاهر دیده میشود، به نظر میرسد مطالبات انباشته کنونی صرفا محدود و معطوف به مقوله حجاب نیست و شاید بتوان علت اصلی پدیدآمدن چنین اعتراضاتی را علاوه بر برخی تحریکها، انباشتی از مطالبات سیاسی، اقتصادی و البته فرهنگی دانست. حالا پرسش آن است که در مواجهه با مطالبات عمومی چه باید کرد؟ و تصمیمسازان در دوران پسااعتراضات به کدامین سمت میروند؟ سه حالت متصور است؛ نخست آنکه برخی نیروها سعی بر بستهکردن فضای سیاسی داشته باشند و با رادیکالکردن شرایط امکان طرح هر نوع نقد و مطالبهای را ببندند تا به زعم خود از بروز مجدد چنین اعتراضاتی جلوگیری کرده باشند، فرض دوم آن است که تصمیمسازان به سمت تلطیف فضای سیاسی بروند و بکوشند صدای منتقدان را بشنوند و راهکارهایی برای پاسخگویی به مطالبات بیابند تا از این رهگذر مشکل را حل و نه لزوما جمع کنند و فرض سوم آن است که بخواهند نه به سمت ایجاب و نه سلب حرکت کنند و شرایط را با همان وضعیتی که سابق بر این وجود داشت به همان شکل و با همان کیفیت نگاه دارند؛ یعنی نوعی وضعیت سکون سیاسی را حاکم سازند. برای بررسی فروض مذکور در مجال پیش رو «خبرگزاری خبرآنلاین» در گفت و گو با ناصر ایمانی، فعال سیاسی-رسانه ای و تحلیلگر اصولگرا و غلامرضا ظریفیان، فعال و تحلیلگر اصلاحطلب و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران به گفتوگو پرداختیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
*دستهایی در کارند تا صداهای متعدد شنیده نشود؟
غلامرضا ظرفیان در پاسخ به این پرسش که فضای سیاسی موجود را چگونه ارزیابی میکنید، به «خبرآنلاین» گفت: «من تصور میکنم نرم به آن معنا که تصمیمسازان به معنای واقعی برای اصلاح رویهها و پاسخ دهی عمیق به مطالبات به میان آیند، در کار نخواهد بود و همچنان با ناشنودگی تاریخی مواجه هستیم. دستهایی در کار است تا اجازه ندهند صداهای متعدد شنیده شوند و میخواهند این ناشنودگی را عمیقتر کنند که طبیعی است اگر چنین روندی ادامه یابد، بیاعتمادی عمومی هم بیشتر میشود و خطراتی بزرگ هم به وجود خواهد آمد. متأسفانه تصمیمسازان اعتقادی به یافتههای جدید علومی مانند جامعهشناسی، روانشناسی و اقتصاد ندارند و تقریبا توصیههای مورخان را هم جدی نمیگیرند و بنایی هم ندارند که در جامعه فضایی متعادل ایجاد کنند و همین میشود که با کلافی سردرگم روبهرو میشوند. با کوتاهآمدنهای اجباری هم مشکل حل نمیشود؛ یعنی بگویند حالا یک مدتی در موضوعی فشار را کمتر میکنیم تا مشکل حل شود، خیر این طور نخواهد شد».
*رادیکالها از کجا خط میگیرند؟
او در پاسخ به این پرسش که رادیکالها در دوران بعد از اعتراضات چه مسیری را میپیمایند، از کجا خط میگیرند و چه تأثیری در فضای سیاسی خواهند داشت گفت: «دو نوع رادیکالسیم داریم؛ یکی که از سوی بیگانگان پیگری میشود؛ برای مثال آنچه در شبکه اینترنشنال میبینیم که عملا توصیه میکنند هرچه کشته بیشتر شود به براندازی نزدیکتر میشویم. نگاهی خشن و تند در این شبکه وجود دارد و عملا نماد رادیکالسیم خارج از کشور است، اما به موازات برخی هم سعی میکنند فضا را در داخل رادیکال و مردم را عصبی کنند که برخی میگویند نیروهای رادیکال داخلی ممکن است نفوذی باشند. دقیقا رادیکالها یا تندروهای داخلی و خارجی یک مسیر را طی میکنند و آن به خطر انداختن فضای کلی سیاسی در ایران است. آن ها دو لبه یک قیچی هستند که جامعه را به سمتهای خطرناکی میبرند و متأسفانه آن ها در بعضی نهادهای تصمیمساز هم حضور دارند. به هر حال دلسوزان نظام خانهنشین شدند، نیروهای تندرو در ارکان تصمیمگیری مسئولیت گرفتند و حتی اصولگرایانی که متوجه مشکلات شده بودند میکوشیدند مشکلات ریشهای حل شود نیز به حاشیه رانده شدند».
*چه می توان کرد؟
ظریفیان در پایان درباره اینکه در مقطع کنونی چه باید کرد و مسئولان باید چه رویکردی را در دوران آرامشدن فضای اجتماعی در پیش بگیرند، گفت: «به هر حال اعتراضات اخیر اولین رخداد سیاسی-اجتماعی بعد از انقلاب نیست، و وقتی به دو-سه دهه گذشته نگاه میکنیم، میبینیم که موارد متعددی از اعتراضات البته با گستره کمتری وجود داشته است. متأسفانه تصمیمسازان باور ندارند اعتراضات واقعیتهای عینی جامعه بوده و باید درمانش کرد نه اینکه جمعش کرد. درست است که همواره دشمنانی مانند آمریکا و اسرائیل میخواهند ایران در تلاطم باشد اما مسئولان هم باید توجه داشته باشند که بخشی از ناآرامیها به دلیل بیتوجهیهایی است که بر اساس گسست نسلی، شکاف طبقاتی، انباشت نارضایتیها و بسیاری عوامل دیگر ایجاد است. در تمام دنیا نیاز به تغییر رویهها به وجود میآید؛ حالا دو راه در قبال تغییر وجود دارد. یکی آنکه تغییر شیوهها و ساختارها را به عنوان امر واقع بپذیریم و نگاهی هوشمندانه تغییر را مدیریت کنیم و دوم آنکه تغییر را نفهمیم، با آن مقابله کنیم که در این صورت تغییر ما را مدیریت میکند که امیدوارم حالت دوم رخ ندهد».
۲۱۶
منبع: khabaronline-1687885