خانوادهها چگونه با افراد مبتلا به بیماری روانی برخورد کنند؟
یک روانشناس درباره چگونگی برخورد خانوادهها با افراد مبتلا به اختلال روانی توضیحاتی داد.
پریسا فرنودیان روانشناس و مشاور ، درباره تأثیر اختلالات روانی یکی از اعضای خانواده بر دیگران اظهار کرد: هـیچ انسانی در برابر امراض روانی مصونیت ندارد و در عصر حاضر اختلالات روانپزشکی بسیار شایع هستند که در صورت تشخیص و درمان به موقع قابل کنترل است.
این روانشناس بیان کرد: آموزش روانی نیاز مهم خانوادههایی است که از بیماران روان پریش و مزمن مراقبت میکنند که آنها را در درک فرآیند بیماری یاری میکند.
وی با بیان اینکه خانوادهها نیاز به آماده شدن برای برخورد با موضوعات فراوانی در ارتباط با امنیت، ارتباط برقرار کردن، دارو درمانی و مدیریت بیماری و علائم آن دارند، افزود: آموزش روانی باید بر روی کمک به خویشاوندان برای مقابله با فشار و بار ناشی از ارتباط با فرد مبتلا به بیماری روانی شدید و نیز بر رفتارهای آشفته فرد متمرکز شود.
فرنودیان گفت: آموزش روانی خانواده نگرشی است که در فرآیند توانبخشی به آموزش بیمار و خانواده وی در مورد بیماری روانی و مهارتهای مقابلهای که به زندگی اجتماعی موفقیت آمیز کمک خواهد کرد، حمایت میکند و به صورت فرآیند منتقل کردن اطلاعات در مورد مدیریت بیماری و علائم آن به روشی که توسط فرد درک و انجام شود، تعریف میشود.
این روانشناس با اشاره به اینکه هدف آموزش روانی خانواده پیشگیری از عود علائم شدید بیماری و تسهیل در بازگشت دوباره آنها به اجتماع خانوادگی شان در ارتباط با عملکرد اجتماعی و شغلی آنهاست، اضافه کرد: هدف دیگر مرتبط با این برنامهها حمایت از خانواده بیماران است. خانوادهها در خلال درمان و مراقبتهای طولانی مدت از بیمارشان درگیر مشکلات اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی میشوند.
وی ادامه داد: خانوادهها علاوه بر حمایت جسمی و عاطفی از فرد مبتلا، اثرات منفی ناشی از انزوا و جدایی از اجتماع را نیز متحمل میشوند و در واقع مانند فرد تنها مقداری آسیب را تجربه میکند، همچنین متأسفانه خیلی از افراد توانایی و مهارت لازم را برای روبرو شدن با کسی که از بیماری یا اختلال روانی رنج میبرد، ندارند، به همین دلیل ممکن است رفتاری با بیمار بکنند که به تشدید بیماری وی دامن بزند.
فرنودیان بیان کرد: نوع، روند درمان و نحوه برخورد با بیمار متفاوت است؛ رفتار با بیمار با توجه به ویژگیهای بالینی نوع بیماری روش خاصی را میطلبد، اما به طور کلی کارهایی که میشود برای فرد بیمار در خانواده انجام داد پذیرش بیماری گام نخست در درمان است.
این روانشناس اقزود: اصلاح و اطلاعات علمی درست درباره اختلالات روانی و تصحیح باورهای غلط درباره بیماریهای روانی نیز در اولویت قرار میگیرد و در برخی از خانوادهها به علت پایین بودن سطح سواد فرهنگی از عنوان برخی از بیماریهای روانی برای برچسب به بیمار استفاده میشود یا اختلال روانی فرد را مرتب به رخ وی میکشند که این مورد فرآیند درمان را مشکل، پیچیده و طولانی میکند
وی با بیان اینکه عشق و حمایت خانواده میتواند در درمان و بهبودی وی نقش مهمی داشته باشد، اضافه کرد: آگاهی از بیماری، امید دادن و تشویق، زیر نظر گرفتن علائم و شرکت در مشاورههای درمانی به فرد بیمار کمک میکند و خانوادهها با تشویق بیمار به خاطر کارهای مثبت و موفقیتهایی که به دست میآورد (هر چقدر هم کوچک باشد) به وی احساس عزت نفس میبخشند.
فرنودیان با بیان اینکه یکی از مهمترین حمایتهای دیگران از ما یا ما از دیگران «همدلی» است، ادامه داد: گفتوگو با بیمار باعث میشود تا او آزادانه سخن بگوید و این مسئله بین اعضای خانواده و بیمار صمیمیت به وجود میآورد و از سوی دیگر، سبب میشود تا بیمار خود را تنها احساس نکند و حس درک شدن داشته باشد.
این روانشناس خاطرنشان کرد: فشار آوردن به بیمار و گفتن جملاتی مانند اینکه آیا تو نمیخواهی خوب شوی؟ چرا آنقدر ادا در میاوری؟ تو همه ما را به ستوه آوردی؟ و غیره میتواند سبب واکنش منفی بیمار شود.