ناگفتههای امین زندگانی درباره وزیری که بازیگرها را از روی فالوور دعوت میکرد
در کنار نگاهی به کارنامه امین زندگانی با او درباره الگوگیریهای غلط جامعه از بازیگران به گفتگو نشستهایم.
بازیگر سینما و تلویزیون است؛ در سال ۱۳۷۰ با ورود به دانشگاه هنر و تحصیل در رشته تئاتر وارد عرصه هنر شد و به ترتیب در نمایشهای "همسرایی مختار"، "خروسک پریشان"، "بازی تابلوی آخر"، "به من دروغ بگو"، "دو مرد و یک نیمکت"، "سرخ سوزان"، "مرغ دریایی" به فعالیت پرداخت.
از سال ۱۳۷۴ با بازی در سریال "وکلای جوان" بهرام کاظمی کار در مقابل دوربین را آغاز کرد و در سریالهای "به سوی پیروزی" سیروس مقدم، "راه سوم" قاسم جعفری، "روزگار جوانی" اصغر توسلی، "همسفر" قاسم جعفری، "چند دقیقه زندگی" حسینیخواه، "معصومیت از دست رفته" داود میرباقری، "نوعروس" بیژن میرباقری، "طلسمشدگان" داریوش فرهنگ به ایفای نقش پرداخت. او همچنین در فیلمهای سینمایی "زن شرقی"، "آدمکها" و "بازیگر" حضور یافت.
"امین زندگانی" در سال ۱۳۷۴ جایزه بهترین بازیگر مرد را از جشنواره تئاتر فجر دریافت کرد و در سال ۱۳۸۰ دومین بازیگر منتخب مردم از بین سریالهای پخش شده در طول چهار سال از شبکه سوم سیما شد. او فارغ از ایفای نقش در مسلمبنعقیل سریال "مختارنامه"، حضرت سلیمان فیلم "ملک سلیمان" شهریار بحرانی بود. از آخرین کارهای او میتوان به "چرخ فلک"، "خانواده دکتر ماهان" و "پناه آخر" اشاره کرد.
در کنار نگاهی به کارنامه "امین زندگانی" با او درباره الگوگیریهای غلط جامعه از بازیگران و الگوشدن اشتباهی برخی از به اصطلاح هنرپیشهها که عمدتاً به خودنماییهای آنچنانی در فضای مجازی روی آوردهاند، صحبت کردیم.
گفتوگو با این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون را در ادامه بخوانید:
دچار دو گانگی بزرگی در نوع پوشش و لباسمان شدیم
*بگذارید در ابتدا به سراغ همان موضوع اصلیمان، ماجرای الگوگیری بازیگران و سوءتفاهمهایی که در جامعه ایجاد شده است برویم؛ وجود فضای مجازی و اتفاقات شبکههای اجتماعی این فضا را برای مردم فراهم کرده که "امین زندگانی" با چه کسی ازدواج کرده است، چه شلوار و لباسی میپوشد و در کدام میهمانیها حضور دارد و آیا به فرش قرمز آمده است که تصاویرش را ببینند؛ از طرفی این انتظار میرود که به سراغ نظامنامهای دارای چارچوب و قاعدهمند برویم همچون کمپانیهای سریالسازی، چون نتفلیکس که برای بازیگرانشان درنظر میگیرند و بر اساس این نظامنامه رفتار میشود اینجا هم باید چنین چارچوبها و نظامنامههایی حاکم شود؛ شاید این مسیر را صداوسیما بهتر بتواند فراهم کند که مخاطب فراگیرتری دارد.
اگر این نظامنامه، چارچوبها و ضوابط را بخواهیم فراهم کنیم شاید اگر از امروز و فردا هم شروع کنیم حداقل به این نسل از بازیگران نمیرسد. متأسفانه بهدلیل شرایطی که فضای عمومی جامعه دارد و تضاد بسیار زیاد با فضای خصوصی جامعه در اکثر مقاطع مختلف فرهنگی و حتی بخشهای مختلف زندگی دچار دوگانگی بزرگی در نوع پوشش و لباسمان شدیم؛ در مجامع عمومی به صورتی عمل میکنند و در محافل خصوصی به شکل و شمایلی دیگری درمیآیند.
خیلی سریع صاحب فضای مجازی شدیم
هنوز تکلیفمان روشن نشده است که میخواهیم چه بپوشیم و چگونه رفتار کنیم؛ بر اساس موقعیتمان رفتار میکنیم به همین خاطر از صداقت رفتاری در جامعه دور شدهایم. با نگاهی به آمار پروندههای کلاهبرداری و سایر مواردی که از سن پایین شروع شده است، ما مجرمین پلیس فتایی داریم که زیر سن قانونیاند و میلیاردی پول جابهجا و حتی سیستمهای مالی را هک میکنند؛ چون صاحب تکنولوژی شدیم که خیلی سریع در یکدهه رشد و گستره پیدا کرد و شغلهای منسوب به فضای مجازی هم شکل گرفت.
از نظر پوشش باید نظامنامه داشته باشیم
همه میدانیم درصد بالایی از جامعه و سلبریتیها چه در زمینه ورزش و چه هنر میخواهند با استاندارد روز دنیا زندگی کنند؛ اینکه درست است یا غلط، من در جایگاهی نیستم که نظر بدهم، اما از نظر پوشش باید نظامنامه داشته باشیم، در وهله اول باید زیرساخت فرهنگیمان را درست کنیم، متأسفانه صنوف ما هیچ ابتکار عملی ندارند که از ورود یکسری که هنرپیشه و آدم فرهنگی نیستند و آمدهاند فقط شاغل فرهنگی باشند، جلوگیری کنند.
فقط اسم خودشان را بازیگر میگذارند
با احترام به همه عزیزانی که جلوی دوربین میروند و اسم خودشان را بازیگر میگذارند ناچارم بگویم که درصد بالایی از آنها حتی برداشت درستی از بازیگری ندارند؛ یعنی به واسطه علاقه شخصی و از روی شانس و اقبال ورود کردند و در نتیجه فرهنگ را نمیشناسند و نمیدانند که ما به شخصیت حقوقی و شخصیت حقیقی قائلیم، اما آنها میخواهند با شخصیت حقیقیشان از حواشی شخصیت حقوقیشان استفاده کنند و این تضادها را ایجاد میکند.
به نسل بازیگران امروز نمیرسد
در نتیجه فکر نمیکنم از فردا هم که شروع کنیم خیلی سریع به نتیجه برسیم؛ آنقدر باید زیرساخت عمیقی برای این اتفاق فراهم کنیم، حداقل به زمان و نسل بازیگران امروز نمیرسد که از نتایج و دستاوردهای آن بهره ببرند.
مسئولین فرهنگی ما نتوانستهاند وحدت ایجاد کنند
مسئله بعدی لباس و نوع پوشش است؛ وقتی لباس ملی نداریم و متأسفانه وارد این ماجراهای طراحی مد و لباسملی میشویم آنقدر روابط جای تخصص را میگیرد و محدودیتها میآید، برای همین نمیدانیم چگونه جامه عمل بپوشانیم؛ باید هرچه زودتر فکری به لباس ملی کنیم که کشورهای دیگر برای خودشان چارچوب و قواعدی دارند و لباس ملی طراحی کردهاند و ما هنوز به دوگانگی دچاریم! من همیشه سؤالم این بوده است که کدام از ما پرچم ایران را در خانهمان داریم و سردرخانهمان میگذاریم و به آن افتخار میکنیم. متأسفانه مسیر اشتباهی را آمدهایم به درست و غلط آن کار ندارم، اما این نشانه تعصب ملیمان نه در ماشینهایمان است و نه در خانههایمان! تمام دنیا پرچمهایشان را میزنند و اینجا اگر کسی چنین کاری کند انگار کار عجیب و غریبی کرده است. چون هنوز مسئولین فرهنگی ما نتوانستهاند این وحدت را ایجاد کنند.
بر این باورند که هنرپیشهاند باید پوز بدهند!
فرزندان و سلبریتیهای ما در چنین فرهنگی بزرگ میشوند و احساس میکنند باید با هم رقابت کنند؛ چون هنرپیشه و مطرحند باید پوز بدهند و فخرفروشی کنند.
ماجرای وزیری که بازیگرها را از روی فالوور، دعوت میکرد
جالب است بدانید یکی از وزاری ما در میهمانی افطاری بر اساس تعداد فالوور هنرپیشهها، آنها را دعوت کرده بود؛ واقعاً مسئولیت سکان هدایت بخشی از این ممکلت برعهده این مدیر است که آن را اداره کند و جای تأسف دارد. این بحث مالیات هنرمندان هم به ابزاری تبدیل شده برای جذبشان در انتخابات که ابزار تهدید است و اگر حرفی بزنیم مالیات برقرار میشود؛ کما اینکه چنین تهدید و ارعابی را یکی از مدیران درباره مالیات هنرمندان کرده است.
امروز همه به دنبال حاشیهاند، متن فراموش شده!
من میگویم این مد شده است؛ حاشیه و هیاهو ایجاد کردن! هیچوقت حاشیه از متن مهمتر نبود و الان همه به دنبال حاشیهاند و کسی سراغ اصل قضیه را نمیگیرد؛ همه جامعه درگیر حاشیه است و چرا فرصت اختلاس بهوجود آمده است؟ چرا فرصت رانت ایجاد شد؟ خودمان به حاشیه معتاد شدیم. نمیگردیم کجای کارمان خلأ داشت که دلار آنقدر شد و کجای قوانینمان خلأ داشت که من نوعی برای گرفتن امکان دولتی و مرکز فرهنگی باید کفش آهنی بپوشم و برخی بدون پرداخت هزینهای، ساختمان چند طبقه ۹۹ ساله میگیرند.
در معرفی بازیگران روابط جای ضوابط را گرفته است
*چقدر تهیهکنندگان امروزی که بیشتر اسپانسریاند و تجاری فکر میکنند تا هنری، تأثیرگذار بودند؛ برای آوردن این نابازیگرهایی که بیشتر زرق و برق ظاهری و مانیفست نشان میدهند تا هنر و هنرمندی و حتی پول از آنها گرفته میشود و کسانی هستند به خاطر یک نقش کوچک، حتی ۲۰ میلیون هم میدهند...
این اتفاقات برای این دهه و این روزها نیست و هیچوقت صحت و سقم آن موارد عنوان نشده است، اما در عین حال نیاز به نیروهای جدید داریم؛ اشکالی که وجود دارد در همه زمینهها تهیهکننده نوپا، کارگردان و بازیگر نوپا میخواهیم و همه را نیاز داریم؛ استاندارد فرهنگی باید داشته باشیم؛ ما باید صنوفمان قویتر عمل کنند و دستمان بازتر باشد و باید تعیینکننده باشیم. با اصول افراد را برای ورود به عرصه بازیگری انتخاب کنیم خیلی این مدارک تحصیلی قابل دفاع نیستند؛ چون سیستم آموزشیمان ضعییف است. آیا ما از آلمان در مسائل فرهنگ هنرهای نمایشی جلوتریم؟ چرا آلمان به اندازه انگشتان دست هنرمند میآورد و ما سالانه بیش از ۳ هزار هنرمند وارد میکنیم؟ وقتی تعداد بالا میرود و کمیت جای کیفیت را میگیرد یا به عبارتی دیگر، روابط جای ضوابط را میگیرد؛ این اتفاقات میافتند.
سینمای اکشن را دوست دارم
* به کدام ژانرها دلبستهاید؟
اگر سینمای اکشن بود دوست داشتم بازی کنم.
هنوز نمیدانم حضرت سلیمان (ع) هستم!
* نقشهای متنوعی دارید "اختاپوس" را بازی کردید و این روزها هم مشغول "شهر گربهها"یید.
تلاش میکنم همه فن حریف شوم.
* قرار نیست حضرت سلیمان (ع) سریال جدید باشید؟
اطلاع دقیقی ندارم.
در فصل دوم "ترور خاموش" هستم
* شنیدم سریالی با احمد معظمی قرار است کار کنید؟
این سریال در ادامه "ترور خاموش" است.
*از تلویزیونیها و سینماییها چه درخواستی دارید؛ انشاءالله شاهد کارهای خوب با کیفیت و بدون حاشیه باشیم.
من در جایگاهی نیستم خواهشی داشته باشم؛ خوشحالم دوستان در این شرایط فعالیت میکنند، قدر با هم بودن و کار کردن را بدانند.
از سال ۱۳۷۴ با بازی در سریال "وکلای جوان" بهرام کاظمی کار در مقابل دوربین را آغاز کرد و در سریالهای "به سوی پیروزی" سیروس مقدم، "راه سوم" قاسم جعفری، "روزگار جوانی" اصغر توسلی، "همسفر" قاسم جعفری، "چند دقیقه زندگی" حسینیخواه، "معصومیت از دست رفته" داود میرباقری، "نوعروس" بیژن میرباقری، "طلسمشدگان" داریوش فرهنگ به ایفای نقش پرداخت. او همچنین در فیلمهای سینمایی "زن شرقی"، "آدمکها" و "بازیگر" حضور یافت.
"امین زندگانی" در سال ۱۳۷۴ جایزه بهترین بازیگر مرد را از جشنواره تئاتر فجر دریافت کرد و در سال ۱۳۸۰ دومین بازیگر منتخب مردم از بین سریالهای پخش شده در طول چهار سال از شبکه سوم سیما شد. او فارغ از ایفای نقش در مسلمبنعقیل سریال "مختارنامه"، حضرت سلیمان فیلم "ملک سلیمان" شهریار بحرانی بود. از آخرین کارهای او میتوان به "چرخ فلک"، "خانواده دکتر ماهان" و "پناه آخر" اشاره کرد.
در کنار نگاهی به کارنامه "امین زندگانی" با او درباره الگوگیریهای غلط جامعه از بازیگران و الگوشدن اشتباهی برخی از به اصطلاح هنرپیشهها که عمدتاً به خودنماییهای آنچنانی در فضای مجازی روی آوردهاند، صحبت کردیم.
گفتوگو با این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون را در ادامه بخوانید:
دچار دو گانگی بزرگی در نوع پوشش و لباسمان شدیم
*بگذارید در ابتدا به سراغ همان موضوع اصلیمان، ماجرای الگوگیری بازیگران و سوءتفاهمهایی که در جامعه ایجاد شده است برویم؛ وجود فضای مجازی و اتفاقات شبکههای اجتماعی این فضا را برای مردم فراهم کرده که "امین زندگانی" با چه کسی ازدواج کرده است، چه شلوار و لباسی میپوشد و در کدام میهمانیها حضور دارد و آیا به فرش قرمز آمده است که تصاویرش را ببینند؛ از طرفی این انتظار میرود که به سراغ نظامنامهای دارای چارچوب و قاعدهمند برویم همچون کمپانیهای سریالسازی، چون نتفلیکس که برای بازیگرانشان درنظر میگیرند و بر اساس این نظامنامه رفتار میشود اینجا هم باید چنین چارچوبها و نظامنامههایی حاکم شود؛ شاید این مسیر را صداوسیما بهتر بتواند فراهم کند که مخاطب فراگیرتری دارد.
اگر این نظامنامه، چارچوبها و ضوابط را بخواهیم فراهم کنیم شاید اگر از امروز و فردا هم شروع کنیم حداقل به این نسل از بازیگران نمیرسد. متأسفانه بهدلیل شرایطی که فضای عمومی جامعه دارد و تضاد بسیار زیاد با فضای خصوصی جامعه در اکثر مقاطع مختلف فرهنگی و حتی بخشهای مختلف زندگی دچار دوگانگی بزرگی در نوع پوشش و لباسمان شدیم؛ در مجامع عمومی به صورتی عمل میکنند و در محافل خصوصی به شکل و شمایلی دیگری درمیآیند.
خیلی سریع صاحب فضای مجازی شدیم
هنوز تکلیفمان روشن نشده است که میخواهیم چه بپوشیم و چگونه رفتار کنیم؛ بر اساس موقعیتمان رفتار میکنیم به همین خاطر از صداقت رفتاری در جامعه دور شدهایم. با نگاهی به آمار پروندههای کلاهبرداری و سایر مواردی که از سن پایین شروع شده است، ما مجرمین پلیس فتایی داریم که زیر سن قانونیاند و میلیاردی پول جابهجا و حتی سیستمهای مالی را هک میکنند؛ چون صاحب تکنولوژی شدیم که خیلی سریع در یکدهه رشد و گستره پیدا کرد و شغلهای منسوب به فضای مجازی هم شکل گرفت.
از نظر پوشش باید نظامنامه داشته باشیم
همه میدانیم درصد بالایی از جامعه و سلبریتیها چه در زمینه ورزش و چه هنر میخواهند با استاندارد روز دنیا زندگی کنند؛ اینکه درست است یا غلط، من در جایگاهی نیستم که نظر بدهم، اما از نظر پوشش باید نظامنامه داشته باشیم، در وهله اول باید زیرساخت فرهنگیمان را درست کنیم، متأسفانه صنوف ما هیچ ابتکار عملی ندارند که از ورود یکسری که هنرپیشه و آدم فرهنگی نیستند و آمدهاند فقط شاغل فرهنگی باشند، جلوگیری کنند.
فقط اسم خودشان را بازیگر میگذارند
با احترام به همه عزیزانی که جلوی دوربین میروند و اسم خودشان را بازیگر میگذارند ناچارم بگویم که درصد بالایی از آنها حتی برداشت درستی از بازیگری ندارند؛ یعنی به واسطه علاقه شخصی و از روی شانس و اقبال ورود کردند و در نتیجه فرهنگ را نمیشناسند و نمیدانند که ما به شخصیت حقوقی و شخصیت حقیقی قائلیم، اما آنها میخواهند با شخصیت حقیقیشان از حواشی شخصیت حقوقیشان استفاده کنند و این تضادها را ایجاد میکند.
به نسل بازیگران امروز نمیرسد
در نتیجه فکر نمیکنم از فردا هم که شروع کنیم خیلی سریع به نتیجه برسیم؛ آنقدر باید زیرساخت عمیقی برای این اتفاق فراهم کنیم، حداقل به زمان و نسل بازیگران امروز نمیرسد که از نتایج و دستاوردهای آن بهره ببرند.
مسئولین فرهنگی ما نتوانستهاند وحدت ایجاد کنند
مسئله بعدی لباس و نوع پوشش است؛ وقتی لباس ملی نداریم و متأسفانه وارد این ماجراهای طراحی مد و لباسملی میشویم آنقدر روابط جای تخصص را میگیرد و محدودیتها میآید، برای همین نمیدانیم چگونه جامه عمل بپوشانیم؛ باید هرچه زودتر فکری به لباس ملی کنیم که کشورهای دیگر برای خودشان چارچوب و قواعدی دارند و لباس ملی طراحی کردهاند و ما هنوز به دوگانگی دچاریم! من همیشه سؤالم این بوده است که کدام از ما پرچم ایران را در خانهمان داریم و سردرخانهمان میگذاریم و به آن افتخار میکنیم. متأسفانه مسیر اشتباهی را آمدهایم به درست و غلط آن کار ندارم، اما این نشانه تعصب ملیمان نه در ماشینهایمان است و نه در خانههایمان! تمام دنیا پرچمهایشان را میزنند و اینجا اگر کسی چنین کاری کند انگار کار عجیب و غریبی کرده است. چون هنوز مسئولین فرهنگی ما نتوانستهاند این وحدت را ایجاد کنند.
بر این باورند که هنرپیشهاند باید پوز بدهند!
فرزندان و سلبریتیهای ما در چنین فرهنگی بزرگ میشوند و احساس میکنند باید با هم رقابت کنند؛ چون هنرپیشه و مطرحند باید پوز بدهند و فخرفروشی کنند.
ماجرای وزیری که بازیگرها را از روی فالوور، دعوت میکرد
جالب است بدانید یکی از وزاری ما در میهمانی افطاری بر اساس تعداد فالوور هنرپیشهها، آنها را دعوت کرده بود؛ واقعاً مسئولیت سکان هدایت بخشی از این ممکلت برعهده این مدیر است که آن را اداره کند و جای تأسف دارد. این بحث مالیات هنرمندان هم به ابزاری تبدیل شده برای جذبشان در انتخابات که ابزار تهدید است و اگر حرفی بزنیم مالیات برقرار میشود؛ کما اینکه چنین تهدید و ارعابی را یکی از مدیران درباره مالیات هنرمندان کرده است.
امروز همه به دنبال حاشیهاند، متن فراموش شده!
من میگویم این مد شده است؛ حاشیه و هیاهو ایجاد کردن! هیچوقت حاشیه از متن مهمتر نبود و الان همه به دنبال حاشیهاند و کسی سراغ اصل قضیه را نمیگیرد؛ همه جامعه درگیر حاشیه است و چرا فرصت اختلاس بهوجود آمده است؟ چرا فرصت رانت ایجاد شد؟ خودمان به حاشیه معتاد شدیم. نمیگردیم کجای کارمان خلأ داشت که دلار آنقدر شد و کجای قوانینمان خلأ داشت که من نوعی برای گرفتن امکان دولتی و مرکز فرهنگی باید کفش آهنی بپوشم و برخی بدون پرداخت هزینهای، ساختمان چند طبقه ۹۹ ساله میگیرند.
در معرفی بازیگران روابط جای ضوابط را گرفته است
*چقدر تهیهکنندگان امروزی که بیشتر اسپانسریاند و تجاری فکر میکنند تا هنری، تأثیرگذار بودند؛ برای آوردن این نابازیگرهایی که بیشتر زرق و برق ظاهری و مانیفست نشان میدهند تا هنر و هنرمندی و حتی پول از آنها گرفته میشود و کسانی هستند به خاطر یک نقش کوچک، حتی ۲۰ میلیون هم میدهند...
این اتفاقات برای این دهه و این روزها نیست و هیچوقت صحت و سقم آن موارد عنوان نشده است، اما در عین حال نیاز به نیروهای جدید داریم؛ اشکالی که وجود دارد در همه زمینهها تهیهکننده نوپا، کارگردان و بازیگر نوپا میخواهیم و همه را نیاز داریم؛ استاندارد فرهنگی باید داشته باشیم؛ ما باید صنوفمان قویتر عمل کنند و دستمان بازتر باشد و باید تعیینکننده باشیم. با اصول افراد را برای ورود به عرصه بازیگری انتخاب کنیم خیلی این مدارک تحصیلی قابل دفاع نیستند؛ چون سیستم آموزشیمان ضعییف است. آیا ما از آلمان در مسائل فرهنگ هنرهای نمایشی جلوتریم؟ چرا آلمان به اندازه انگشتان دست هنرمند میآورد و ما سالانه بیش از ۳ هزار هنرمند وارد میکنیم؟ وقتی تعداد بالا میرود و کمیت جای کیفیت را میگیرد یا به عبارتی دیگر، روابط جای ضوابط را میگیرد؛ این اتفاقات میافتند.
سینمای اکشن را دوست دارم
* به کدام ژانرها دلبستهاید؟
اگر سینمای اکشن بود دوست داشتم بازی کنم.
هنوز نمیدانم حضرت سلیمان (ع) هستم!
* نقشهای متنوعی دارید "اختاپوس" را بازی کردید و این روزها هم مشغول "شهر گربهها"یید.
تلاش میکنم همه فن حریف شوم.
* قرار نیست حضرت سلیمان (ع) سریال جدید باشید؟
اطلاع دقیقی ندارم.
در فصل دوم "ترور خاموش" هستم
* شنیدم سریالی با احمد معظمی قرار است کار کنید؟
این سریال در ادامه "ترور خاموش" است.
*از تلویزیونیها و سینماییها چه درخواستی دارید؛ انشاءالله شاهد کارهای خوب با کیفیت و بدون حاشیه باشیم.
من در جایگاهی نیستم خواهشی داشته باشم؛ خوشحالم دوستان در این شرایط فعالیت میکنند، قدر با هم بودن و کار کردن را بدانند.