بايد مراقب ايسكو باشيم
صادق غفاريان، آناليزور سابق استقلال و از مربيان فعلي تيم پديده مشهد، در اين گفتوگو وقايع بازي با مراكش و شانس ايران مقابل اسپانيا را تجزيه و تحليل كرده است.
ايران مقابل مراكش سه امتياز گرفت. آيا اين بازي دقيقا همان چيزي بود كه كيروش ميخواست يا اينكه شانسي برديم؟
كيروش از اين بازي سه امتياز به دست آورده و اين خود به معناي اين است كه او به خواستهاش رسيده است. ديگر چه ميخواست؟ اما مساله اين است كه آيا كيروش ميخواسته دقيقا بازي به همين شكل پيش برود؟ در مورد اين ميتوانم از اول بازي به شما توضيح بدهم. چيدمان بازيكنها به شكلي است كه نشاندهنده آمادگي براي مواجهه با اين سبك مراكشيهاست. اما فشار خيلي شديد اوايل بازي سورپرايز بود. مراكش هميشه ٤-٢-٣-١ بازي ميكرد و در اين بازي آمد سراغ ٤-٤-٢ لوزي. با اين چيدمان آنها در زماني كه مالكيت توپ را در اختيار داشتند برتري عدديشان را به ما ديكته ميكردند و از كنارهها هم بهخوبي حمله ميكردند. همين موضوع باعث شد در ٢٥دقيقه اول خيلي سختي بكشيم. در نيمه دوم هم ايران محتاطانه بازي كرد. اتفاقات نيمه دوم از تعويض آمرابات شروع شد. آن اتفاق باعث شد مراكش با سه دفاع بازي كند و مهاجمان ايران با فهميدن اين مساله، فشارشان را روي دفاع وسطهاي كناري مراكش آوردند. فشاري كه مراكشيها آوردند بيشتر بهخاطر تعداد زياد مهاجمان و قدرت توپگيري آنها بود. فرصت خوب نيمه دوم آنها هم با فشار شديد و چند لايه پشت محوطه جريمه ايران به وجود آمد. سامان قدوس با حضورش در بازي نقش موثري داشت. سانتر حاجصفي بسيار فوقالعاده بود. امروز در فوتبال روز دنيا همزماني كه مقابل تيمهاي بسته بازي ميكنند مدام توپ ميريزند روي دروازه و اميدشان علاوه بر ضربات بازيكنان خودي، اشتباهات حريفان هم هست.
كدام بازيكن جايگزين چشمي خواهد شد؟ آيا مجيد حسيني روي ضربات بلند مشكل دارد؟
مصدوميت چشمي، حاصل استرس زياد بازيكنان در چنين تورنمنتي است. زماني كه فشار رواني روي بازيكنان زياد است، خطر مصدوميت افزايش پيدا ميكند. همين كه در حال آمادهسازي براي بازي مقابل اسپانيا هستند، دچار تنش ميشوند. جهانبخش هم به همين علت دچار گرفتگي شد. فشار رواني زيادي براي خوب بازي كردن روي عليرضا بود. اما در مورد مجيد حسيني بايد بگويم كه او بسيار پيشرفت كرده. بايد با توجه به بضاعتي كه الان داريم، تصميم بگيريم. از بين منتظري، خانزاده و حسيني، قطعا سيد مجيد بهترين گزينه است.
چه قدر در مقابل اسپانيا شانس داريم؟
اگر بخواهيم با يك مقدمه درباره اين تيم شروع كنيم، بايد به بازي قبلي لاروخا اشاره كنيم. جايي كه آنها با سيستم ٤-١-٤-١ به ميدان رفتند. نكته مثبتي كه در بازي اين تيم بود، بازي مالكانه آنها تحت فشار و در فضاهاي كوچك بود. از طرفي ديگر نقطه منفي آنها اين بود كه در ضد حملات پرتغال دچار مشكل ميشدند. در بازي اول همهچيز در اختيار اسپانياييها بود و به نظرم تا اينجاي جام بهترين تيم از نظر تاكتيكي اسپانيا بوده. البته نكته جالب در مورد بازي با پرتغال اينجاست كه اسپانيا هيچ كدام از گلهايش را روي مالكيت توپ نزده و بر اثر اتفاقات بازي بوده. اين به اين معني است كه اگر ماكيت توپ پرتغال براي ما خطري نداشته باشد، تواناييهاي خاص بازيكنان اين تيم ما را اذيت خواهد كرد.
اسپانيا مقابل ايران چطور بازي ميكند؟ آيا روي ضربات سر اذيت ميشويم؟
اسپانيا تاكتيك معمول خودش را بهكار ميگيرد و ايران نيز به همان روش هميشگياش بازي ميكند. ايران سه امتيازي است، اگر سه امتياز ديگر بگيرد صعودش قطعي خواهد شد و يكي از بين پرتغال يا اسپانيا حذف خواهد شد. اين فشار رواني خاصي روي اين دو تيم ميآورد و اگر ايران چند دقيقه ابتدايي بازي مقابل اسپانيا را كنترل كند، فشاري كه روي بازيكنان ايران است روي بازيكنان اسپانيا خواهد افتاد. بايد انتقال دفاع به حملهمان را خيلي سريعتر كنيم تا با ضدحمله به دروازه اسپانيا نزديك شويم. اميدوارم روي ضربات ايستگاهي موفق به غافلگير كردن حريف بشويم. البته نكته خيلي مهم اين است كه راموس و پيكه، رهبران خط دفاع اسپانيا هستند. آنها اين توانايي را دارند كه بازي را بسيار بالا نگه دارند و تا ميانههاي زمين ايران پيش بروند و فاصله خطوط را بسيار كم كنند. اين كار باعث ميشود حتي مهاجم نوك ايران هم مجبور شود به عقب بازگردد. در مورد ضربات سر درست اشاره كرديد: لاروخا ميتواند با وجود بازيكناني مثل ديهگو كاستا روي هوا خيلي خطرناك باشد. اگر ما اجازه نفوذ به آنها را ندهيم، مدافعان كناري اين تيم شروع ميكنند به سانتر كشيدن از جناحين. البته نبايد ايسكو را از ياد برد. با توجه به اينكه ايران در بازيهاي دوستانه نشان داده مقابل بازيكنان تكنيكي مشكل دارد، ايسكو ميتواند خيلي خطرناك باشد. در بازي مراكش هم حارث خيلي تيم ما را اذيت كرد، چون تكنيك خوبي داشت.
در مورد تركيب تيم چه فكري ميكنيد؟
من فكر ميكنم فقط در پست روزبه تغيير داريم و مجيد حسيني به جاي او در تركيب تيم قرار ميگيرد. ساير بازيكنان همانها خواهند بود. البته با بازگشت سعيد عزتاللهي احتمالا مسعود شجاعي يا اميد ابراهيمي روي نيمكت مينشينند. شانس اميد براي بازي كردن بيشتر است، چون جنگندگي خيلي بيشتري دارد و وزن تيم را در درگيريهاي ميانه بيشتر خواهد كرد. من نميدانم در جام جهاني هم مثل بازيهاي ليگ قهرمانان اين قانون هست يا نه، اما آنجا به اين شكل است كه مربي بايد يك بازيكن از تركيب اصلي را با خودش بياورد به كنفرانس خبري. اگر اين طور باشد مسعود فيكس است و شانس اميد براي بازي كردن كم ميشود. در مورد وحيد اميري هم ميگويند شايد چون طارمي در بازي اول مصدوم بود، وحيد در تركيب تيم قرار گرفت اما نظر من اين نيست. در اصل حتي كريم انصاريفرد جاي طارمي بازي ميكرد و وحيد اميري به مركز متمايل ميشد و جلوي حمله به سمت كنارهها را ميگرفت. بعد از تعويض شجاعي، كريم آمد وسط زمين و وينگرمان شد مهدي طارمي. پس تداخل مسووليتي با هم ندارند. وحيد تقريبا كنار شجاعي بازي ميكرد و جلوتر از اميد ابراهيمي. همچنين ما بايد براي اين بازي ميانگين قدي تيم را هم حفظ كنيم. نميشود به جاي انصاريفرد و آزمون از قدوس استفاده كرد، چون در ضربات ايستگاهي دچار مشكل جدي خواهيم شد. بالانس قدي مسالهاي مهم در چيدن تركيب تيم است و فكر ميكنم در اين بازي در تعويضها هم اين مساله لحاظ ميشود.
بيرانوند خيلي از پرتابهاي بلند استفاده نكرده. آيا اين دستور كيروش بوده تا دستش براي بازي مقابل اسپانيا و پرتغال باز نشود.
نه، اصلا اينطور نيست. شايد شرايط مهيا نبوده. وگرنه قطعا آناليزورهاي اسپانيا شناخت كافي از هر ٢٣بازيكن ما دارند و تمام ويژگيهايشان را ميشناسند. اما اگر بيرانوند از اين مهارت استفاده بكند و به ضدحملات ما سرعت بدهد، خيلي نكته مثبتي براي ايران است. با اين حال باز هم فكر ميكنم شكل بازي ما مثل مراكش است و فاصله خطي خيلي كمي داريم. پس زماني كه توپ به بيرانوند ميرسد گزينهاي براي پرتاب بلند ندارد.
فكر ميكنيد نتيجه بازي چطور ميشود؟
به نظر من اسپانيا اين بازي برايش اهميت زيادي دارد و براي تفاضل گل ميجنگد تا سرگروهياش تضمين شود. ما هم سعي داريم از اعتبارمان دفاع كنيم و يكي از روزهاي خوب تاريخ فوتبالمان را رقم بزنيم. پس گستره نتيجهاي كه ميتواند اتفاق بيفتد زياد است. از برد خفيف ايران تا پيروزي پرگل اسپانيا همهچيز محتمل است. از نتيجه چهار بر صفر به نفع اسپانيا، يك هيچ به نفع ايران. ما بايد به دنيا نشان بدهيم كه چيزي براي عرضه داريم.