وقتی شعر از تانگ میآید
آخر هفته با اجازه رسمی از مقام کبابی مرخصی گرفتیم و رفتیم ولایت! صبح اول هفته همان اول وقت رسیدیم محل کار. جناب مقام کبابی زودتر از ما آمده بودند متأسفانه! تا چشمشان به این شاگرد کوچک خورد گفتند: «تو از سرزمین کهن من میآیی/ بگو چه خبر؟/ آنجا چه میگذرد/ نقاشیهایم را دیدی؟/ آیا آن روز سرد که راه افتادی/ درخت آلو زیر پنجره شکوفه داده بود؟». خواستم بگویم کدام نقاشی؟ این ولایت 200 سال بیشتر عمر ندارد، کی کهن شده است؟ تازه ولایت شما جای دیگری است؟ درخت آلو کجا بود؟ الان فصل میوه است نه شکوفه، روز سردی نبوده من الان در ماه آخر تابستان حرکت کردم و ... که نسیمی رشته سخن را به دست مقام کبابی داد و گفتند: «نسیم سپیدهدم تازه است و گوارا/ بانو بهتنهایی پشت پرده حریر از خواب برمیخیزد/ مرغ انجیرخوار میخواند و/ گلها میخندند/ آه میکشد و میگوید/ اینک بهار از آن کیست؟». دیگر داشتم همه چیز را قاطی میکردم، فقط گفتم: جناب مقام کبابی، قربان شما؟! و دیگر چیزی نتوانستم بگویم؛ ولی ایشان گفتند: «من درخت هلویم/ در اعماق دره تنگ/ نه گل میدهم برای کسی/ نه لبخند میزنم/ تو ماه بودی/ در بلندای آسمان/ ساعتی بر من میتابیدی/ و بعد عبور میکردی/ شمشیر آخته هم/ نمیتواند نهر آب را ببرد/ از آن میگذرد/ جلوی فکرم را نمیشود گرفت/ برای همیشه/ مثل رودی تو را دنبال میکند.». مطمئن شدم که بچهها در خانه تمرین تئاتر کردهاند و مقام کبابی هم همه اینها را از برکرده است و حالا دارد برای من نقش بازی میکند. رفتم تا کبابی را تمییز کنم. مقام محترم کبابی نگاه عجیبی به من کرد و گفت: پسر چرا کتاب نمیخوانی؟! همین آخر هفته با کلی مشتری و دستتنها، من این کتاب را خواندم، امشب ببر خانه و نگاهی بینداز و بعد درست مثل همان مقام کبابی همیشگی کتاب «درخت آلو زیر پنجره، گزیده شعر دوره تانگ چین» را به دست بنده کمترین سپردند. در این کتاب که به همراه طراحی تصویری از هر شاعر منتشر شده، بهجای مقدمه، یکی از شعرها آمده است: «در کوهستان سپید/ به دوفوی شاعر برخوردم/ در آن آفتاب داغ/ کلاهی حصیری بر سر داشت/ پس چرا اینقدر تکیده و لاغر شدهای دوفو؟/ شعر با تو چه کرده برادر؟». راستی داشت یادم می¬رفت سلسله تانگ ربطی به تانگ، توپ و مسلسل ندارد؛ بلکه نام دودمان امپراتوری در چین بوده که از سال ۶۱۸ تا ۹۰۷ میلادی حکمرانی کردند. در دوره تانگ هنر و ادبیات و علم در چین بسیار شکوفا شد. حالا میگویند زور مانع پیشرفت هنر می - شود، ببین دوره تانگ چه خبر بود! دورهای که تحتتأثیر بودیسم واقع شد. تعداد شاعران در دوره تانگ بسیار زیاد است. سلسله تانگ سرانجام در سال ۹۰۶ میلادی سقوط کرد. رضا عابدینزاده، مترجم کتاب درباره شعر دوره تانگ نیز نوشته است: «در دوره تانگ ناگهان شعر به اوج رسید و شاعران بسیاری چون ستارگان پرنور جلوه کردند. دورهای که شعر سنتی چین در اوج ادامه یافت و فرمهای تازهای نیز شکل گرفت. درونمایهها و احساسات مختلف در این دوره در شعر ظاهر شدند، شعرهایی برای دیدار، جدایی، برای یک دوست خاص، عشق، مسائل اجتماعی، و گستره وسیعی از موضوعات». وانگ وی، لی پو، دو فو، لی هو، لی شانگ یین، منگ هائوران، لیو چانگ شینگ، بانو زو تائو، لیو یوشی، بای جوی، لیو زونگ یوان، ژانگ جی، جیا دائو، یوان ژن، هان شان، دو مو، وی ژوانگ، بانو یو شانجی، لی یو، منگ هاو جان، وی یینگ وو، لی ای، چین تیائو، تو هوسان هو، کوان هسیو، لو کویی منگ، چائو کو و لی پین اسامی بیست و هشت شاعر چینی است که نمونه اشعار آنها در این کتاب به چاپ رسیده است. این اسمها را گفتم شاید بتوانید جایی پیش دوستی، دشمنی، بدخواهی، حسودی و ... نام ببرید، کلی کلاس دارد.