داعش پس از ابوبکر بغدادی
شنیدن خبر کشته شدن ابوبکر بغدادی از رسانهها، بیاختیار خاطره کشته شدن اسامه بنلادن به دست نیروهای آمریکایی را در ذهنها زنده کرد. هر دو این افراد از کابوسهای چند دهه اخیر مردم دنیا بودند که نامشان با ترور و وحشت و کشتار همراه و عامل بروز جنگهای بزرگ و خونینی در خاورمیانه بودند.
آرین پورقدیری: شنیدن خبر کشته شدن ابوبکر بغدادی از رسانهها، بیاختیار خاطره کشته شدن اسامه بنلادن به دست نیروهای آمریکایی را در ذهنها زنده کرد. هر دو این افراد از کابوسهای چند دهه اخیر مردم دنیا بودند که نامشان با ترور و وحشت و کشتار همراه و عامل بروز جنگهای بزرگ و خونینی در خاورمیانه بودند. با کشته شدن بنلادن هم درست مانند امروز موجی از شادی همه جهان را فراگرفت اما اندکی بعد، لبخند روی لبها خشک شد، چراکه باوجودی که این گروه تا حد زیادی ضعیف شد اما کماکان به فعالیتهای تروریستی خود ادامه داد. در مورد داعش هم نباید توقعی چندان متفاوت داشت. البته نباید ازنظر دور داشت، داعش که در ماه مارس گذشته با از دست دادن آخرین پایگاه خود در سوریه یعنی شهر باغوز مشروعیت خود را بهعنوان خلافت اسلامی تا حد زیادی از دست داده است - چنانکه که بغدادی مجبور شد بعد از 5 سال بار دیگر برای قوت قلب دادن به نیروهای خود با انتشار یک ویدئو چهره خود را به مردم نشان دهد- اینک با کشته شدن رهبر مرموزش بار دیگر شاهد ضربهای هولناک بر پیکر خود خواهد بود اما با توجه به شکلگیری داعش بر حول محور یک ایدئولوژی و هدف مقدس، کشته شدن رهبر این گروه فقط میتواند به معنی ضعیفتر شدن آن باشد و نه پایانش. بغدادی یکی از گرانقیمتترین تروریستهای دنیا بود که آمریکا برای سرش 25 میلیون دلار جایزه تعیین کرده بود. باوجوداینکه این مبلغ رقم بسیار چشمگیری است و امید بود که حتی وفادارترین نیروهای او را وسوسه کند و باوجودی که یکی از پیشرفتهترین سرویسهای اطلاعاتی جهان به دنبال این فرد بودند، او توانست سالها بهواسطه کمک و حمایت سرسپردگان داعشی، نیروهای آمریکایی را به دنبال خود از اینسو به آنسو بکشاند، بر همین اساس برای چنین سرسپردگانی پایان بغدادی، پایان عقیدهای نخواهد بود که به آن وفادار هستند. داعش پیشازاین نیز رهبران زیادی را در نقاط مختلف از دست داده است و توانسته کماکان به فعالیت خود ادامه و نیروهای تازهنفس را جایگزین آنها کند. بخصوص اینک که قرار است، نیروهای آمریکایی سوریه را ترک کنند، رهبر جدید با توجه به بازتر شدن فضای فعالیتهای این گروه و همچنین مشغول بودن کردهای سوریه به جنگ با ترکیه، چنانچه موفق به تصرف مناطق جدیدی بهعنوان پایگاه جدید داعش شود، میتواند خیلی زود برای خود وجهه و مشروعیتی حتی در حد بغدادی دستوپا کند. آنچه نیروهای داعش را تغذیه میکند درواقع هوش و فراست بغدادی نیست، بلکه تفکرات بنیادگرایانه افراطی و همچنین نابسامانی و هرجومرج کشورهای منطقه است که کماکان به قوت و قدرت خود باقی است. به عباراتی درواقع کشته شدن بغدادی جز یک پیروزی سمبولیک و ابزاری برای توجیه افکار عمومی آمریکا در مورد خروج نیروهای این کشور از سوریه و یک برگ برنده برای پیروزی ترامپ در دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نخواهد بود. درواقع داعش پیشازاین نیز بارها متحمل شکستهای سمبولیک و نمادین شده بود. این گروه حتی شاهد شکست ایده احیای خلافت اسلامی بود اما کماکان به فعالیت خود ادامه داد چراکه نیروی محرکه این گروه شبیه همان نیرویی است که تا این ساعت القاعده و طالبان را سرپا نگهداشته است. درست به همین دلیل است که درحالیکه بغدادی در طی چند سال اخیر درگیر تعقیب و گریز بود و بهاحتمالزیاد کنترل چندانی هم بر فعالیتهای داعش و شاخههای آن نداشت، افراد این گروه در کشورهای مختلف ازجمله در عراق و سوریه و افغانستان به فعالیت خود ادامه داده و درواقع دیوانهوار و با عشقی جنونآمیز به دنبال ساخت مدینه فاضله موردنظر خود هستند. با نگاهی ریزبینانه با توجه به اینکه بغدادی در حفظ پیروزیهای داعش در عراق و سوریه نتوانست موفق ظاهر شود و تا حدی محبوبیت خود را بهعنوان یک رهبر کاریزماتیک برای نیروهای داعش از دست داد، شاید حتی بتوان گفت که کشته شدن او نیروی تازه به جسم کمجان داعش بدمد، چراکه هم میتواند آغاز تجربه یک رهبری جدید برای این گروه باشد و هم با شعلهور کردن حس انتقام میتواند انگیزهای تازه و نو به عملیات تروریستی آنها بدهد.