نگاه ریشهای رهبر انقلاب به جنگ اوکراین
حضرت آیت الله خامنه ای در اولین موضعگیری در سخنرانی تلویزیونی بهمناسبت عید مبعث (۱۰/۱۲/۱۴۰۰) بر اهمیت شناخت ریشه بحران اوکراین تاکید کرده و گفتند:
«علاج هر بحرانی صرفاً در صورتی ممکن است که ریشه بحران شناخته بشود. ریشه بحران در اوکراین سیاستهای آمریکا و غربیهاست؛ اینها ریشه بحران است؛ اینها را باید شناخت و بر اساس اینها قضاوت و داوری کرد و اگر اهل اقدام بودیم، اقدام کرد.»
از نظر رهبر انقلاب اسلامی امروز اوکراین قربانی «سیاست بحرانسازی امریکا» است و دخالت آمریکا در مسائل داخلی اوکراین با ایجاد کودتای مخملی و راه انداختن اجتماعات رنگی، با حضور سناتورهای آمریکایی موجب رسیدن بحران به نقطه فعلی است.
حضرت آیتالله خامنهای در معرفی ریشه های بحران اوکراین در دیدار آقای ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه نیز موضعی بدیع و هوشمندانه اتخاذ کرده و با ابراز ناخرسندی از وقوع جنگ به عنوان یک مقوله خشن و سخت، گفتند: «اما در قضیه اوکراین چنانچه شما ابتکار عمل را به دست نمیگرفتید، طرف مقابل با ابتکار خود، موجب وقوع جنگ میشد.»
این قابل انکار نیست که ولادیمیر پوتین جنگ علیه اوکراین را آغاز کرد و به همین دلیل از سوی دستگاه تبلیغاتی غرب به عنوان یک متجاوز توسعه طلب که به دنبال احیای اتحاد جماهیر شوروی است؛ معرفی شده است. اما آن سوی صحنه این است که آمریکا به عنوان رهبر ناتو با کمک چند کشور اروپایی در فوریه ۲۰۱۴ با تحمیل یک رئیس جمهور غربگرا به اوکراین و تشویق این کشور برای عضویت در ناتو و مشارکت در محاصره نظامی روسیه، مقدمات یک جنگ غیرقابل اجتناب که حتی می توانست به یک مصاف اتمی منجر شود را فراهم کردند. آمریکا و ناتو با دادن وعده کمک های گسترده از اوکراین خواستند تا خط قرمز امنیتی مسکو را نادیده بگیرد و به عنوان یک پایگاه نظامی غربی علیه روسیه اقدام کند.
کاملا قابل پیش بینی بود که مسکو در مقابل این تهدید جدی امنیتی نمی تواند بی تفاوت باشد. روسیه دو گزینه داشت؛ گزینه اول پذیرش محاصره خود توسط ناتو و گزینه دوم؛ اقدام پیشدستانه با ورود در یک جنگ محدود و بازدارنده؛ در حالت اول این احتمال قوی وجود داشت که چندماه دیگر امریکا و ناتو به بهانه های مختلف به روسیه حمله کرده و خود را به دیوارهای مسکو برسانند. در این صورت تلفات و ویرانی های روسیه بسیار زیاد و گسترده بود و این اتفاق می توانست به یک جنگ جهانی حتی با ظرفیت اتمی بیانجامد.
حالت دوم، ورود به یک جنگ بازدارنده و محدود بود که روسیه آن را بر یک گزینه بد برای دفع گزینه بدتر، ترجیح داد. پوتین به خوبی می دانست که هزینههای جنگ و اشغال بخشهایی از اوکراین برای روسیه گران خواهد بود اما ترجیح داد که برای عدم پذیرش یک جنگ تحمیلی غربی، ریسک حمله به اوکراین را بپذیرد.
رهبر معظم انقلاب ناظر به این وقایع در دیدارآقای پوتین با تأکید بر اینکه غربیها با روسیه قوی و مستقل بهکلی مخالف هستند، ناتو را موجودی خطرناک خواندند و افزودند: «اگر راه در مقابل ناتو باز باشد حد و مرزی نمیشناسد و اگر جلوی آن در اوکراین گرفته نمیشد، مدتی بعد به بهانه کریمه، همین جنگ را به راه میانداختند.»
رئیسجمهور روسیه نیز در همین دیدار با برشمردن اقدامات تحریکآمیز غرب و آمریکا در سالهای اخیر از جمله کودتا در اوکراین و اجرای سیاست گسترش ناتو به شرق، با وجود تعهدات قبلی آنها مبنی بر پرهیز از هرگونه پیشروی به سمت روسیه، گفت: «بعضی از کشورهای اروپایی گفتند ما مخالف عضویت اوکراین در ناتو بودیم اما تحت فشار آمریکا با آن موافقت کردیم که این نشاندهنده فقدان حاکمیت و استقلال آنها است.»
اظهارات پوتین در این دیدار نشان می دهد که برداشت تهدید آمیز روسیه از رفتار های غرب دلیل اصلی الحاق کریمه شد و خطر عضویت اوکراین در ناتو و محاصره نظامی روسیه، علت اصلی تهاجم روسیه به اوکراین بود. در راهبرد امنیتی روسیه، عضویت اوکراین در ناتو بسیار خطرناکتر از عضویت کشورهایی مثل فنلاند و سوئد در این ائتلاف است. پیوستن فنلاند و سوئد به ناتو برای روسیه تهدیدی جدی تلقی نمی شود و حتی این کشورها پس از عضویت در ناتو هم می توانند روابط سیاسی خود با روسیه را حفظ کنند.
برخلاف هیاهوی تبلیغاتی رسانه های غربی، بیانات آیتالله خامنهای در دیدار پوتین و اشاره به ابتکار عمل روسیه در جنگ اوکراین، نه تنها به معنای حمایت ایران از جنگ نیست بلکه بیان این هشدار است که اگر ابتکار عمل روسیه نبود چه بسا منطقه و حتی جهان با جنگ بزرگتر و خانمانسوزتری که از سوی ناتو علیه روسیه رخ می داد، مواجه می شد.
بدیهی است که جمهوری اسلامی ایران با وقوع جنگ و ویرانی در هر جای دنیا مخالف است و رهبر انقلاب نیز در دیدار با پوتین با تأکید بر موضع ثابت جمهوری اسلامی ایران در مخالفت با جنگ، گفتند: «ما با جنگ، کشته شدن مردم و تخریب زیرساختهای متعلق به ملتها در هر جای دنیا مخالفیم. این حرف ثابت جمهوری اسلامی است و سیاست ما مانند غربیها دوگانه نیست که بمب انداختن بر سر کاروان عروسی در افغانستان و کشتن مردم عراق، مبارزه با تروریسم نام بگیرد.»
آمریکا و ناتو که با جنایات خود، سابقه ای بسیار زشت و منفی در فلسطین، افغانستان، عراق،سوریه، لیبی، یمن، سومالی و...دارند، هرگز در جایگاهی نیستند که بخواهند یا بتوانند جمهوری اسلامی ایران را به موافقت با جنگ متهم کنند. دزدانی که در شرق سوریه به چپاول ثروت ملی این کشور مشغول بوده و رندانه دارایی های مردم فقیر افغانستان را غصب کرده و در فلسطین اشغالی و یمن از جنایات اسرائیل و ائتلاف سعودی علیه مردم بیگناه حمایت میکنند، مسببان اصلی بحران کنونی اوکراین هستند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه ما در اوکراین طرفدار توقف و خاتمه جنگ هستیم، اعتقاد دارند که «علاج بحران در صورتی ممکن است که ریشههای آن شناخته شود. ریشه بحران در اوکراین، سیاستهای آمریکا و غرب است که باید آن را شناخت و بر اساس آن قضاوت و اقدام کرد.»
یکی از ریشه ای اصلی این قبیل وقایع، اعتماد دولت ها به پشتیبانی آمریکا و اروپاست در حالی که رئیسجمهور اوکراین در همین جنگ اعتراف کرد و رئیسجمهور افغانستان هم قبلا اذعان داشته بود که ما به آمریکا و دولتهای غربی اعتماد کردیم اما آنها ما را تنها گذاشتند. ریشه دیگر وقوع جنگ های ویرانگر، سیاست یکجانبه گرایانه و سلطه طلبانه آمریکاست که باید از فرصت جنگ اوکراین استفاده کرد و با تقویت ائتلاف کشورهای مستقل و مخالف دیکتاتوری جهانی، نظم جدیدی را مبتنی بر عدالت فراگیر، احترام متقابل و همکاری دوستانه ملت ها، پایه ریزی نمود.
کد خبر 1655498منبع: khabaronline-1655498