ناظم خاطي، رواني و منحرف جنسي نيست
پشت تلفن زني با صداي لرزان صحبت ميکند که ما با نام مستعار مريم صدايش ميکنيم. مريم مادر يکي از دانشآموزان مدرسه غيرانتفاعي در منطقه 2 تهران است که اولين کسي است که از اتفاقات عجيب مدرسه از طريق موبايل پسرش باخبر ميشود. درباره همان مدرسهاي صحبت ميکنيم که جمعي از والدين ادعا ميکنند که در اين مدرسه به دانشآموزان مقطع متوسطه اول توسط معاون آموزشي تعرض جنسي شده است.
او به «شرق» ميگويد: من همان فيلمي را ديدم که بچهها دور آقاي «ح» نشستهاند و از او سؤالهاي رکيک جنسي ميپرسند. از او ميپرسند که با فلان دانشآموز چه کاري انجام داده و او به آنها جواب ميدهد. فيلم را ديدم و جستوجو کردم و به نتايج وحشتناکي رسيدهام و ابايي ندارم که بگويم به پسر من دستدرازي شده. آقاي «ح» دست در شلوار گرمکن بچه من کرده و اندام جنسي او را در دستش گرفته، وقتهاي استراحت بدن او را لمس کرده، بچه من از ترس پدرش اين حرفها را به مسئولان پزشکيقانوني نزده، اما سؤال ما اين است که چطور مسئولان سازمان پزشکيقانوني اين را نفهميدند؟ مريم ميگويد از مادر آن دو بچهاي که در اين مدرسه مورد تعرض جنسي قرار گرفتهاند گله دارد که حاضر به مراجعه به پزشکيقانوني نشدهاند... . مادر اين دانشآموز ميگويد: روانکاو به من گفت بچهات در خطر خودکشي قرار دارد، آنوقت به من ميگويند چون رابطه جنسي کامل صورت نگرفته پس تجاوزي در کار نيست... .
روايت پدر يکي از دانشآموزان هم متفاوت است. او ميگويد: اول اينکه من از مسئولان آموزشوپرورش منطقه 2 واقعا ممنونم که اينهمه پيگير کار ما بودند، اما من از حق بچهام نميگذرم... . از والدين بپرسيد که در اين چند ماه اخير چندبار مچ بچهها را وقت خودارضايي گرفتهاند. از آنها بپرسيد که چه بلايي سر بچههاي ما در اوپارک (پارک آبي) آمده؟ از آنها بپرسيد در اردوي پارک آبي که با حضورآقاي «ح» برگزار شده چه اتفاقاتي افتاده؟ چرا مدرسه با چنين جنايتي هنوز بايد کار کند و براي سال بعد هم دانشآموز ثبتنام کند؟
آسيب رواني دو دانشآموز
مهدي صابري، متخصص روانپزشکي و رئيس بخش معاينات روانپزشکي سازمان پزشکيقانوني که معاينه دانشآموزان و همچنين معلم خاطي را انجام داده، موضوع مدرسه غيرانتفاعي در منطقه مرزداران را در گفتوگو با «شرق» ريشهيابي ميکند. او، هم ناظم متخلف و هم يکبهيک دانشآموزان مراجعهکننده به پزشکيقانوني را تحت معاينه روانپزشکي قرار داده و دراينباره به «شرق» ميگويد: حدود هفت نفر از دانشآموزاني که مدعي آزار بودند هفته گذشته به سازمان پزشکيقانوني مراجعه کردند و فقط روي اين دانشآموزان معاينه روانپزشکي انجام شد. معاينه جسمي آنها توسط بخش ديگري در پزشکيقانوني انجام ميشود، اما به دو دليل اين معاينات انجام نشد؛ يکي اينکه هيچکدام از دانشآموزان مدعي تجاوز جنسي با مفهوم مصطلح نبودند (البته معني تجاوز جنسي فقط يک رابطه کامل جنسي نيست، بلکه دستزدن به کسي بدون رضايت او يا دستماليکردن او نيز نوعي تعرض است). بعضي از بچهها مدعي بودند کارهايي به صورت فيزيکي مثل دستزدن به آلت جنسي آنها صورت گرفته که آنها هم نوعي تجاوز جنسي محسوب ميشود، اما با آن معني مصطلح موردنظر، به معناي يک رابطه جنسي کامل، هيچکدام چنين ادعايي نداشتند و دليل دوم براي تصميم به عدم معاينه فيزيکي اين بود که انجام اين نوع معاينه براي بچههاي اين سنوسال با عوارض نامطلوب رواني همراه است و به اين دو دليل از معاينه اين دو نفر امتناع کرديم، اما ذکر اين نکته لازم است که اگر اين دانشآموزان مدعي ميشدند که آن عمل جنسي انجام شده، طبيعتا معاينه جسمي ميشدند.
وي در ادامه گفت: دانشآموزاني که به ما مراجعه کردند حولوحوش 13 تا 15 سال بودند و در مقطع متوسطه اول تحصيل ميکردند. دو نفر از آنها دچار آسيب رواني در اثر اين قضيه شده بودند که دلايلش هم متفاوت بود. يک نفر از آنها براي اين حالش بد بود که مدت کمي بود که به اين مدرسه آمده بود و شايد انتظار چنين برخوردهايي را نداشته و نفر دوم هم بهخاطر اينکه معلم او را مجبور به کار ناشايستي با همکلاسياش کرده بود حال خوشي نداشت و در توضيح واژه اجبار هم بايد بگويم که گاهي اجبار با تهديد و ضربوشتم صورت ميگيرد و گاهي اجبار با اکراه است و فرد با رودربايستي يا ترس از مقام فرد مقابل دست به انجام کاري به صورت ناخواسته ميزند. به همين دليل اين دو دانشآموز دچار اختلالات رواني در حد متوسط بودند که طبعا بايد تحت نظر مشاور باشند.
ناظم مدرسه رواني نيست
صابري در پاسخ به اين سؤال که نتيجه معاينه معلم خاطي چه بود، نيز گفت: آقاي «ح»، بهعنوان يک معلم يا دبير جوان که اظهار ميکند مدتي کارهاي فرهنگي ميکرده، به نظر فرد جواني ميآيد که قبول چنين مسئوليتي در مدرسه برايش زود بوده است. به نظرم ما پيش از بررسي يک فرد، يک سيستم را باید بررسي کنیم. اينکه ما هرازگاهي بيجه، قاتل آتنا، خفاش شب و... را هدف قرار دهيم و خشمي هم نسبت به آنها بروز دهيم، فايده ندارد. ما يک بار بايد ببينيم چه مشکلي در مسيرمان قرار دارد. آقاي «ح» يک مرد جوان متأهل است و فرد بدون سوءپيشينهاي است؛ اما در جايگاهي قرار ميگيرد که آن جايگاه او نيست. در دبيرستاني که ادعاي سطح بالابودن دارد، فردي براي معاونت در نظر گرفته ميشود که تجربه کافي کارهاي مديريتي ندارد. به جاي انتخاب فردي با يک شرايط سني که بتواند صاحب اتوريته و موقعيت خاص نزد بچهها باشد تا بتواند از عهده کار بربيايد، کار را به عهده يک جوان ميگذارند. مديريت يک دبيرستان بايد بر کارها نظارت کند. بهعنوان مثال اگر معلم مذکور هرازگاهي دانشآموزان را صدا ميکرده و ميگفته به اتاق من بيا، شايد يک يا دو بار غفلت شود؛ اما مدير بالاخره بايد متوجه رفتارهاي مشکوک اين معلم بشود؛ يا دبيري که سر کلاس ميرود و ناظم از او ميخواهد چند دانشآموز را به اتاقش بفرستد، او بايد پيگير رفتوآمد اين دانشآموزان به دفتر باشد. نکته اينجاست که بعضي از چيزها انگار زمينه رفتارها را فراهم ميکند و ما هم لازم نيست اصلا آدمهاي جنايتکاري در جامعه داشته باشيم، اصلا گاهي شرايط به گونهاي پيش ميرود که آدمها ناخواسته وارد يک بازي ميشوند و اقدام جنايتکارانه انجام ميدهند.
متخصص روانپزشکي و رئيس بخش معاينات روانپزشکي سازمان پزشکي قانوني تأکيد کرد: فردي که چنين مسئوليت مهمي دارد، بايد روحيات او را در نظر گرفت. من از اين فرد سؤال کردم که آيا شما تجربهاي از معاونت مدرسه داشتهايد و پاسخش منفي بود. از او سؤال کردم با چه پشتوانه و اعتمادبهنفسي چنين سمتي را قبول کردي؟ او جواب داد روز اول مدير به من گفت که با اين بچهها قاطع باش، ضمن اينکه با آنها دوست هستي و من با اين فرمول جلو رفتم. شما حساب کنيد که فرمول ما براي اينکه يک نفر را در جايگاه معاون مدرسه بنشانيم، اين است؛ يعني همه کلاسها و دورهاي آموزشي و مديريتي و روانشناسي رفتاري با دانشآموزان همه هيچ است و يک نفر بدون پشتوانه و تجربه با جمله قاطعيت و رفاقت سمت معاونت يک مدرسه معتبر را به دست ميگيرد. همين فرمول در همه جاهاي ديگر هم ممکن است کاربرد داشته باشد و چه بسا که اجرا شود. کسي نميآيد يک بررسي بکند که اين ناظم هنوز خيلي جوان است و با دانشآموزان فاصله سني زيادي ندارد؛ آنهم دانشآموزاني که در سن بلوغ قرار دارند، آيا اين ناظم ميتواند صحبتها و خواستههاي اين دانشآموزان را در حوزه بلوغ پاسخ بدهد؟ ِآيا به اين تجربه رسيده است؟ من مطمئنم خير! اين فرد نميتوانسته پاسخگوي سؤالات و رفتارهاي آنها در حوزه بلوغ جنسي باشد.
ناظم مدرسه منحرف جنسي نيست
صابري با بيان اينکه ضربه واردشده به اين دانشآموزان جبرانناپذير است، تأکيد کرد: ما الان دنبال اين هستيم که بگوييم اين فرد چه مشکل يا چه بيماريای داشته؟ من ايشان را معاينه کردهام و با صراحت ميگويم او بيماري رواني نداشته است. درحاليکه ما عادت کردهايم به قاتل آتنا و ستايش بگوييم رواني، بيجه و خفاش شب را هم رواني خطاب کنيم، نخير! ما در واقع شاهد شرايطي هستيم که اين شرايط با حضور افرادي که موقعيتشان کارشناسي نشده است، زمينههاي ارتکاب جرم را فراهم ميکنيم. اگر به بچهاي تجاوز ميشود، بايد ببينيم آيا سيستمي داشتهايم که دراينباره به اين بچهها آموزش بدهد تا بچهها از خود مراقبت کنند؟ آيا سيستم نظارتي خانواده روي اين بچهها کافي بوده؟ اصلا خود خانواده آموزشي روي اين مسائل ديده؟ آيا در مدارس کسي تجربه و مهارت در حوزه مسائل جنسي داشته که به بچهها پاسخ بدهد؟ و چون اين اتفاقها نيفتاده، هرکسي به خودش اجازه ميدهد از موقعيت سني اين بچهها سوءاستفاده کند و چنين اتفاقاتي را رقم بزند و با روحيه و حيثيت بچهها بازي کند. من در صحبتهايم با اين فرد، نشانههايي از اينکه او منحرف جنسي است، نديدم؛ چون از نظر علمي همه اين چيزها تعريف خود را دارد و منحرف جنسي کسي است که رفتارهاي جنسي منحرفانه را به صورت مکرر انجام ميدهد و ما درباره اين فرد هيچ دليلي مبني بر اينکه اين کار را مستمر انجام داده، نداريم. از طرفي بيماران رواني معمولا اينطوري نيستند که صرفا در مسائل جنسي انحرافي رفتار کنند؛ بلکه عملا بيماران رواني کمتر با روشهاي آزار جنسي نسبت به بچهها پيش ميروند. آقاي «ح» فرد نرمالي است که در يک جايگاه نادرست و بدون نظارت درست قرار گرفته است.
وي در پايان خاطرنشان کرد: الان همه در جامعه ميپرسند آيا به اين بچهها تجاوز جنسي شده و اگر جواب منفي باشد، به نظر ميرسد که نه افکار عمومي نه سيستمهای مربوطه ديگر حساسيتي نخواهد داشت. در حالي که تجاوز فقط اين نيست که يک رابطه کامل جنسي صورت بگيرد، زنان و دختران ما در جامعه بارها در روز در اماکن عمومي و پرجمعيت يا در جاهاي خصوصي مورد تعرض قرار ميگيرند. هرکس که از حد و حدود خود خارج شود و بدون رضايت فرد مقابل با او تماس جنسي برقرار کند، تجاوز انجام داده. اينکه در اتوبوس و مترو به بدن يک زن دست بزني، اين هم يک تجاوز است.
صحبتهاي صابري نشان از لزوم وجود يک سيستم گزينش صحيح در وزارت آموزشوپرورش دارد. تلاش ما براي گفتوگو با طاهر سلماني، مسئول گزينش وزارت آموزشوپرورش به جايي نرسيد اما بهادري، مدير يکي از مدارس غيرانتفاعي تهران توضيحاتي را درباره گزينش معلمان غيرانتفاعي به «شرق» ارائه کرد. او در مورد نحوه گزينش معلمان براي ورود به مدارس غيرانتفاعي ميگويد: ماجرا از اين قرار است که به قدري گزينش تأييد نيروها را معطل ميکند که باعث ميشود مسائل کمي پيچيده شود. هر معلمي که يک مؤسسه غيرانتفاعي تصميم به جذب آن ميگيرد، بايد گزينش هم داشته باشد. چون هر سال معلم جذب اين مدارس ميشود، مسئول گزينش ميخواهد فرم گزينش تحويل هسته گزينش شود و گزينش يک رسيد به مدرسه ميدهد که اين فرد پروندهاش تحويل ما شده و ما موظف به بررسي آن هستيم. چون اين بررسي گاهي يک سال يا شايد بيشتر طول بکشد، به مؤسس اجازه کار معلم را ميدهند تا تأييديه گزينش هم برسد و گاهي کار معلم يک يا دو سال تحصيلي در مدرسه طول ميکشد ولي هنوز جواب نه يا بله به مؤسس ارسال نشده است، در واقع وسواس و تعلل گزينش است که اين فاجعه را بار ميآورد. از طرفي در گزينش مسائل رواني معلمان چندان مد نظر قرار نميگيرد و سؤالاتي از آنها پرسيده ميشود که هيچ ربطي به کاري که قرار است انجام دهند، ندارد.
ربطي به سند 2030 ندارد
در روزهاي گذشته و پس از رسانهايشدن ماجراي مدرسه غيرانتفاعي غرب تهران واکنشهاي فراواني به اين اتفاق انجام شد و عدهاي دليل آن را اجراي بيسروصداي سند2030 در آموزشوپرورش ميدانستند که رئيس کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس آن را تکذيب ميکند. رئيس کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس درباره اتفاق رخداده در مدرسهاي در غرب تهران، اتفاق رويداده را نشئتگرفته از خلأهاي موجود در سيستم آموزشوپرورش دانست و ضمن تأکيد بر اصلاح آنها گفت: نبايد اين موضوع باعث شود تا ساحت آموزشوپرورش دچار خدشه شود. او درباره طرح موضوع سند 2030 که از طرف موافقان و مخالفان مطرح ميشود، گفت: اين داستان با توجه به فضاسازيها از دو طرف مثبت و منفي ربطي به مباحثي مانند سند 2030 ندارد. زاهدي ادامه داد: يک نفر در يک مدرسه غيرانتفاعي خطايي مرتکب شده که همان هم براي نظام تعليم و تربيت ما آسيب بزرگي است و من نميخواهم آن را بياهميت جلوه دهم. همچنين سيدجواد ابطحي عضو کميسيون آموزش نيز گفته است: ناظم مدرسه مذکور در غرب تهران به قوه قضائيه معرفي شده و سه نفر از مديران مستقيم يا غيرمستقيم که در اين ماجرا نقش داشتهاند، فعلا معلق شدهاند. وضعيت در آن حدي که مطرح شده، نبوده و مسئله تجاوز ثابت نشده است. هفت دانشآموز اين مدرسه اقدام عملي را منکر شدهاند اما فقط در حد دعوت به مصرف مشروبات الکلي و اين مسائل بوده است.
روايت پدر يکي از دانشآموزان هم متفاوت است. او ميگويد: اول اينکه من از مسئولان آموزشوپرورش منطقه 2 واقعا ممنونم که اينهمه پيگير کار ما بودند، اما من از حق بچهام نميگذرم... . از والدين بپرسيد که در اين چند ماه اخير چندبار مچ بچهها را وقت خودارضايي گرفتهاند. از آنها بپرسيد که چه بلايي سر بچههاي ما در اوپارک (پارک آبي) آمده؟ از آنها بپرسيد در اردوي پارک آبي که با حضورآقاي «ح» برگزار شده چه اتفاقاتي افتاده؟ چرا مدرسه با چنين جنايتي هنوز بايد کار کند و براي سال بعد هم دانشآموز ثبتنام کند؟
آسيب رواني دو دانشآموز
مهدي صابري، متخصص روانپزشکي و رئيس بخش معاينات روانپزشکي سازمان پزشکيقانوني که معاينه دانشآموزان و همچنين معلم خاطي را انجام داده، موضوع مدرسه غيرانتفاعي در منطقه مرزداران را در گفتوگو با «شرق» ريشهيابي ميکند. او، هم ناظم متخلف و هم يکبهيک دانشآموزان مراجعهکننده به پزشکيقانوني را تحت معاينه روانپزشکي قرار داده و دراينباره به «شرق» ميگويد: حدود هفت نفر از دانشآموزاني که مدعي آزار بودند هفته گذشته به سازمان پزشکيقانوني مراجعه کردند و فقط روي اين دانشآموزان معاينه روانپزشکي انجام شد. معاينه جسمي آنها توسط بخش ديگري در پزشکيقانوني انجام ميشود، اما به دو دليل اين معاينات انجام نشد؛ يکي اينکه هيچکدام از دانشآموزان مدعي تجاوز جنسي با مفهوم مصطلح نبودند (البته معني تجاوز جنسي فقط يک رابطه کامل جنسي نيست، بلکه دستزدن به کسي بدون رضايت او يا دستماليکردن او نيز نوعي تعرض است). بعضي از بچهها مدعي بودند کارهايي به صورت فيزيکي مثل دستزدن به آلت جنسي آنها صورت گرفته که آنها هم نوعي تجاوز جنسي محسوب ميشود، اما با آن معني مصطلح موردنظر، به معناي يک رابطه جنسي کامل، هيچکدام چنين ادعايي نداشتند و دليل دوم براي تصميم به عدم معاينه فيزيکي اين بود که انجام اين نوع معاينه براي بچههاي اين سنوسال با عوارض نامطلوب رواني همراه است و به اين دو دليل از معاينه اين دو نفر امتناع کرديم، اما ذکر اين نکته لازم است که اگر اين دانشآموزان مدعي ميشدند که آن عمل جنسي انجام شده، طبيعتا معاينه جسمي ميشدند.
وي در ادامه گفت: دانشآموزاني که به ما مراجعه کردند حولوحوش 13 تا 15 سال بودند و در مقطع متوسطه اول تحصيل ميکردند. دو نفر از آنها دچار آسيب رواني در اثر اين قضيه شده بودند که دلايلش هم متفاوت بود. يک نفر از آنها براي اين حالش بد بود که مدت کمي بود که به اين مدرسه آمده بود و شايد انتظار چنين برخوردهايي را نداشته و نفر دوم هم بهخاطر اينکه معلم او را مجبور به کار ناشايستي با همکلاسياش کرده بود حال خوشي نداشت و در توضيح واژه اجبار هم بايد بگويم که گاهي اجبار با تهديد و ضربوشتم صورت ميگيرد و گاهي اجبار با اکراه است و فرد با رودربايستي يا ترس از مقام فرد مقابل دست به انجام کاري به صورت ناخواسته ميزند. به همين دليل اين دو دانشآموز دچار اختلالات رواني در حد متوسط بودند که طبعا بايد تحت نظر مشاور باشند.
ناظم مدرسه رواني نيست
صابري در پاسخ به اين سؤال که نتيجه معاينه معلم خاطي چه بود، نيز گفت: آقاي «ح»، بهعنوان يک معلم يا دبير جوان که اظهار ميکند مدتي کارهاي فرهنگي ميکرده، به نظر فرد جواني ميآيد که قبول چنين مسئوليتي در مدرسه برايش زود بوده است. به نظرم ما پيش از بررسي يک فرد، يک سيستم را باید بررسي کنیم. اينکه ما هرازگاهي بيجه، قاتل آتنا، خفاش شب و... را هدف قرار دهيم و خشمي هم نسبت به آنها بروز دهيم، فايده ندارد. ما يک بار بايد ببينيم چه مشکلي در مسيرمان قرار دارد. آقاي «ح» يک مرد جوان متأهل است و فرد بدون سوءپيشينهاي است؛ اما در جايگاهي قرار ميگيرد که آن جايگاه او نيست. در دبيرستاني که ادعاي سطح بالابودن دارد، فردي براي معاونت در نظر گرفته ميشود که تجربه کافي کارهاي مديريتي ندارد. به جاي انتخاب فردي با يک شرايط سني که بتواند صاحب اتوريته و موقعيت خاص نزد بچهها باشد تا بتواند از عهده کار بربيايد، کار را به عهده يک جوان ميگذارند. مديريت يک دبيرستان بايد بر کارها نظارت کند. بهعنوان مثال اگر معلم مذکور هرازگاهي دانشآموزان را صدا ميکرده و ميگفته به اتاق من بيا، شايد يک يا دو بار غفلت شود؛ اما مدير بالاخره بايد متوجه رفتارهاي مشکوک اين معلم بشود؛ يا دبيري که سر کلاس ميرود و ناظم از او ميخواهد چند دانشآموز را به اتاقش بفرستد، او بايد پيگير رفتوآمد اين دانشآموزان به دفتر باشد. نکته اينجاست که بعضي از چيزها انگار زمينه رفتارها را فراهم ميکند و ما هم لازم نيست اصلا آدمهاي جنايتکاري در جامعه داشته باشيم، اصلا گاهي شرايط به گونهاي پيش ميرود که آدمها ناخواسته وارد يک بازي ميشوند و اقدام جنايتکارانه انجام ميدهند.
متخصص روانپزشکي و رئيس بخش معاينات روانپزشکي سازمان پزشکي قانوني تأکيد کرد: فردي که چنين مسئوليت مهمي دارد، بايد روحيات او را در نظر گرفت. من از اين فرد سؤال کردم که آيا شما تجربهاي از معاونت مدرسه داشتهايد و پاسخش منفي بود. از او سؤال کردم با چه پشتوانه و اعتمادبهنفسي چنين سمتي را قبول کردي؟ او جواب داد روز اول مدير به من گفت که با اين بچهها قاطع باش، ضمن اينکه با آنها دوست هستي و من با اين فرمول جلو رفتم. شما حساب کنيد که فرمول ما براي اينکه يک نفر را در جايگاه معاون مدرسه بنشانيم، اين است؛ يعني همه کلاسها و دورهاي آموزشي و مديريتي و روانشناسي رفتاري با دانشآموزان همه هيچ است و يک نفر بدون پشتوانه و تجربه با جمله قاطعيت و رفاقت سمت معاونت يک مدرسه معتبر را به دست ميگيرد. همين فرمول در همه جاهاي ديگر هم ممکن است کاربرد داشته باشد و چه بسا که اجرا شود. کسي نميآيد يک بررسي بکند که اين ناظم هنوز خيلي جوان است و با دانشآموزان فاصله سني زيادي ندارد؛ آنهم دانشآموزاني که در سن بلوغ قرار دارند، آيا اين ناظم ميتواند صحبتها و خواستههاي اين دانشآموزان را در حوزه بلوغ پاسخ بدهد؟ ِآيا به اين تجربه رسيده است؟ من مطمئنم خير! اين فرد نميتوانسته پاسخگوي سؤالات و رفتارهاي آنها در حوزه بلوغ جنسي باشد.
ناظم مدرسه منحرف جنسي نيست
صابري با بيان اينکه ضربه واردشده به اين دانشآموزان جبرانناپذير است، تأکيد کرد: ما الان دنبال اين هستيم که بگوييم اين فرد چه مشکل يا چه بيماريای داشته؟ من ايشان را معاينه کردهام و با صراحت ميگويم او بيماري رواني نداشته است. درحاليکه ما عادت کردهايم به قاتل آتنا و ستايش بگوييم رواني، بيجه و خفاش شب را هم رواني خطاب کنيم، نخير! ما در واقع شاهد شرايطي هستيم که اين شرايط با حضور افرادي که موقعيتشان کارشناسي نشده است، زمينههاي ارتکاب جرم را فراهم ميکنيم. اگر به بچهاي تجاوز ميشود، بايد ببينيم آيا سيستمي داشتهايم که دراينباره به اين بچهها آموزش بدهد تا بچهها از خود مراقبت کنند؟ آيا سيستم نظارتي خانواده روي اين بچهها کافي بوده؟ اصلا خود خانواده آموزشي روي اين مسائل ديده؟ آيا در مدارس کسي تجربه و مهارت در حوزه مسائل جنسي داشته که به بچهها پاسخ بدهد؟ و چون اين اتفاقها نيفتاده، هرکسي به خودش اجازه ميدهد از موقعيت سني اين بچهها سوءاستفاده کند و چنين اتفاقاتي را رقم بزند و با روحيه و حيثيت بچهها بازي کند. من در صحبتهايم با اين فرد، نشانههايي از اينکه او منحرف جنسي است، نديدم؛ چون از نظر علمي همه اين چيزها تعريف خود را دارد و منحرف جنسي کسي است که رفتارهاي جنسي منحرفانه را به صورت مکرر انجام ميدهد و ما درباره اين فرد هيچ دليلي مبني بر اينکه اين کار را مستمر انجام داده، نداريم. از طرفي بيماران رواني معمولا اينطوري نيستند که صرفا در مسائل جنسي انحرافي رفتار کنند؛ بلکه عملا بيماران رواني کمتر با روشهاي آزار جنسي نسبت به بچهها پيش ميروند. آقاي «ح» فرد نرمالي است که در يک جايگاه نادرست و بدون نظارت درست قرار گرفته است.
وي در پايان خاطرنشان کرد: الان همه در جامعه ميپرسند آيا به اين بچهها تجاوز جنسي شده و اگر جواب منفي باشد، به نظر ميرسد که نه افکار عمومي نه سيستمهای مربوطه ديگر حساسيتي نخواهد داشت. در حالي که تجاوز فقط اين نيست که يک رابطه کامل جنسي صورت بگيرد، زنان و دختران ما در جامعه بارها در روز در اماکن عمومي و پرجمعيت يا در جاهاي خصوصي مورد تعرض قرار ميگيرند. هرکس که از حد و حدود خود خارج شود و بدون رضايت فرد مقابل با او تماس جنسي برقرار کند، تجاوز انجام داده. اينکه در اتوبوس و مترو به بدن يک زن دست بزني، اين هم يک تجاوز است.
صحبتهاي صابري نشان از لزوم وجود يک سيستم گزينش صحيح در وزارت آموزشوپرورش دارد. تلاش ما براي گفتوگو با طاهر سلماني، مسئول گزينش وزارت آموزشوپرورش به جايي نرسيد اما بهادري، مدير يکي از مدارس غيرانتفاعي تهران توضيحاتي را درباره گزينش معلمان غيرانتفاعي به «شرق» ارائه کرد. او در مورد نحوه گزينش معلمان براي ورود به مدارس غيرانتفاعي ميگويد: ماجرا از اين قرار است که به قدري گزينش تأييد نيروها را معطل ميکند که باعث ميشود مسائل کمي پيچيده شود. هر معلمي که يک مؤسسه غيرانتفاعي تصميم به جذب آن ميگيرد، بايد گزينش هم داشته باشد. چون هر سال معلم جذب اين مدارس ميشود، مسئول گزينش ميخواهد فرم گزينش تحويل هسته گزينش شود و گزينش يک رسيد به مدرسه ميدهد که اين فرد پروندهاش تحويل ما شده و ما موظف به بررسي آن هستيم. چون اين بررسي گاهي يک سال يا شايد بيشتر طول بکشد، به مؤسس اجازه کار معلم را ميدهند تا تأييديه گزينش هم برسد و گاهي کار معلم يک يا دو سال تحصيلي در مدرسه طول ميکشد ولي هنوز جواب نه يا بله به مؤسس ارسال نشده است، در واقع وسواس و تعلل گزينش است که اين فاجعه را بار ميآورد. از طرفي در گزينش مسائل رواني معلمان چندان مد نظر قرار نميگيرد و سؤالاتي از آنها پرسيده ميشود که هيچ ربطي به کاري که قرار است انجام دهند، ندارد.
ربطي به سند 2030 ندارد
در روزهاي گذشته و پس از رسانهايشدن ماجراي مدرسه غيرانتفاعي غرب تهران واکنشهاي فراواني به اين اتفاق انجام شد و عدهاي دليل آن را اجراي بيسروصداي سند2030 در آموزشوپرورش ميدانستند که رئيس کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس آن را تکذيب ميکند. رئيس کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس درباره اتفاق رخداده در مدرسهاي در غرب تهران، اتفاق رويداده را نشئتگرفته از خلأهاي موجود در سيستم آموزشوپرورش دانست و ضمن تأکيد بر اصلاح آنها گفت: نبايد اين موضوع باعث شود تا ساحت آموزشوپرورش دچار خدشه شود. او درباره طرح موضوع سند 2030 که از طرف موافقان و مخالفان مطرح ميشود، گفت: اين داستان با توجه به فضاسازيها از دو طرف مثبت و منفي ربطي به مباحثي مانند سند 2030 ندارد. زاهدي ادامه داد: يک نفر در يک مدرسه غيرانتفاعي خطايي مرتکب شده که همان هم براي نظام تعليم و تربيت ما آسيب بزرگي است و من نميخواهم آن را بياهميت جلوه دهم. همچنين سيدجواد ابطحي عضو کميسيون آموزش نيز گفته است: ناظم مدرسه مذکور در غرب تهران به قوه قضائيه معرفي شده و سه نفر از مديران مستقيم يا غيرمستقيم که در اين ماجرا نقش داشتهاند، فعلا معلق شدهاند. وضعيت در آن حدي که مطرح شده، نبوده و مسئله تجاوز ثابت نشده است. هفت دانشآموز اين مدرسه اقدام عملي را منکر شدهاند اما فقط در حد دعوت به مصرف مشروبات الکلي و اين مسائل بوده است.