اینوتکس و آغاز ماجرا
رویداد ایران- علیرضا صلواتی
حس کمنظیری بود، در این اوضاعی که دلها بهظاهر ملتهب و از چپ و راست اخبار منفی و تحقیرکننده گوش همهمان را مینوازد و هرکس حرف اولاش ناامیدی است، این فضاها از آن دست جاهایی بود که دل آدم را مینواخت.
همه دهههفتادی و دهههشتادی بودند؛ بعضی کل فضای تجارت و ارائهشان به یک مترمربع نمیرسید، اما چنان امیدوارانه ابتکار و اختراع خود را به نمایش گذاشته بودند و شادانه از خلاقیتشان سخن میگفتند که گویی به کشف جدیدی رسیدهاند و علم را یک پله بالا بردهاند، و البته حتما کشف جدیدی کردهاند که عقل ناقص من بدان نمیرسد.
اگر تجربهاش نکرده باشید حس خوب آن فضا را باور نمیکنید، خدا کند که قسمتتان شود تنفس در آن فضا.
تعریفش از اسماش زیباتر است: «اکوسیستم نوآوری زیر یک سقف»
همه در کنار هم!
از غرفهدار و بازدیدکننده و سخنران تا پنلیست و منتور و سرمایهگذار و ...
شتابدهندهها هم برای خود داستان مفصلی دارند که خدا زیادشان کند انشاءالله
در میان آنهمه شلوغی مردم مسئول دیدم، اما مقام مسئول ندیدم، پرسوجو کردم گویا تنها دکتر ستاری آمده بود و البته تعدادی از نمایندگان جوان مجلس، این هم خبر خوبی بود هم تلخ!
شاید خیلی نیامدنها بهتر از آمدن باشد و بعضی آمدنها، مفیدتر از نیامدنها.
این پرشور و شرهای جوان نیاز به بازدیدهای امثال ما ندارند هرچند اگر حمایتشان کنیم، هم امیدشان دوچندان میشود و انگیزهشان مضاعف.
گویا داستان INOTEX در این فصل به پایان رسیده است، اما حکایت کارآفرینها در این سرزمین حاصلخیز همچنان باقی است و این تازه آغاز راه است و شروع ماجرا.