ماموريت غيرممكن
گر كمي به خرافات اعتقاد داشته باشيم و پيشامدهاي زندگي را بر اساس جبر تاريخي در نظر بگيريم، جام جهاني پيش رو احتمالا با يك تراژدي عميق براي نوير و آلمانها به پايان ميرسد.
اگر كمي به خرافات اعتقاد داشته باشيم و پيشامدهاي زندگي را بر اساس جبر تاريخي در نظر بگيريم، جام جهاني پيش رو احتمالا با يك تراژدي عميق براي نوير و آلمانها به پايان ميرسد. نگاهي به وضعيت دروازهبانان قهرمان جام جهاني در دوره بعدي شركت كردنشان، نشان ميدهد كه سندروم حذف در مرحله گروهي بيش از هر چيز ديگري سنگربانان موفق را تهديد ميكند. سندرومي كه باعث شد بارتز خوشيمن، بوفون افسانهاي و ايكر مقدس بعد از بالا بردن جام جهاني به عنوان قهرمان، در دوره بعد با سرافكندگي مسابقات را به مقصد خانه ترك كنند. جام جهاني ٢٠٠٢ را به ياد بياوريم. جايي كه فرانسه به عنوان قهرمان دوره پيش و همچنين قهرمان يورو٢٠٠٠ پا به مسابقات گذاشت. با خط حملهاي متشكل از بهترين گلزنان سه ليگ معتبر اروپا. با فابين بارتز، دروازهباني كه در دوره قبل تنها دو گل در تمام مسابقات دريافت كرده بود. در گروهي كه تيمهاي اروگوئه و دانمارك و سنگال حضور داشتند و به نظر نميرسيد بتوانند مشكلي براي خروسها ايجاد كنند. روند مسابقات اما به عجيبترين شكل ممكن پيش رفت. فرانسه بدون گل زده، با دو شكست و يك تساوي مجبور به ترك مسابقات شد. جام جهاني ٢٠١٠ هم وضعيت به همين منوال پيش رفت. بوفون با ايتاليا آمده بود تا افتخار باورنكردني دوره پيش را اينبار در آفريقاي جنوبي تكرار كند. آتزوري اما وضعيت خوبي نداشت. در آستانه جامجهاني رفته بودند دوباره دست به دامان مارچلو ليپي شده بودند تا نجاتشان بدهد. اما نه او، نه بوفون و نه ساير لاجورديپوشان نتوانستند كاري از پيش ببرند و قهرمان دوره پيش در گروهي نهچندان دشوار با حضور تيمهاي اسلواكي، پاراگوئه و نيوزلند در جايگاه نازل چهارم قرار گرفت و مجبور به ترك آفريقايجنوبي شد. همان سالي كه ماتادورها جام را توسط كاپيتان كاسياس بالاي سر بردند، اما هيچكس فكرش را هم نميكرد كه بلايي كه سر ايتاليا آمد در دوره بعد قرار است سر اسپانيا و كاسياس بيايد. اسپانيا به عنوان مدافع عنوان قهرماني پا به مسابقات جامجهاني ٢٠١٤ گذاشت. در گروهي كه تيمهاي شيلي و هلند و استراليا هم حضور داشتند. اما سندروم حذف قهرمان دوره پيش يقه ماتادورها را هم چسبيد. باخت پنج بر يك در بازي مقابل هلند كاخ آرزوهاي كاسياس براي فتح دوباره جام جهاني را در همان بازي اول فروريخت. اسپانيا در ادامه با دو گل بازي را به شيلي هم واگذار كرد تا با تنها يك پيروزي مقابل استراليا لااقل در رده چهارم قرار نگيرد. جالب است بدانيد كاسياس هم مثل بارتز و بوفون در دورهاي كه قهرمان شده بود، تنها دو گل از حريفان دريافت كرده بود. جامجهاني ٢٠١٨ نوبت نوير است. او در برزيل با مانشافت جام را بالاي سر برد. در حالي كه در طول مسابقات چهار بار دروازهاش باز شد. نوير بعد از مصدوميتي طولاني مدت به ميادين بازگشته تا باز هم سنگربان شماره يك آلمان باشد. يواخيم لو هم تاكيد كرده كه با وجود دور بودن يك ساله نوير از مسابقات، باز هم او سنگربان شماره يك تيمش خواهد بود. نوير اگر بخواهد به تاريخ برگردد و اسير بدبيني نشود، اگر ميخواهد مدام به سرنوشت بارتز و بوفون و كاسياس فكر نكند، بايد برگردد به سالهاي خيلي دور. به جامجهاني ١٩٦٢. جايي كه برزيل به عنوان مدافع عنوان قهرماني موفق شد براي دومين بار پياپي فاتح جام شود. آن هم با يك دروازهبان ثابت. گيلمار فقيد. تنها دروازهباني كه موفق شده دوبار فاتح جهان شود. هرچند بازيهاي دوستانه آلمان در چند وقت اخير خيلي هواداران اين تيم را دلگرم نميكند، اما آلمان هميشه آلمان است. خيلي بعيد به نظر ميرسد كه لو و شاگردانش نتوانند از گروهي كه مكزيك و سوئد و كرهجنوبي حضور دارند، صعود كنند. اما بايد بپذيريم كه هيچ كس هم فكر نميكرد كه فرانسه و ايتاليا و اسپانيا در دور گروهي حذف شوند. اين ماموريت سخت نوير است. او كه با وجود مصدوميت و دور بودن از ميادين به رقيب آمادهاي همچون ترشتگن ترجيح داده شده، بايد نشان دهد كه چرا اوست كه بايد آخرين نقطه اميد تيمش باشد. بايد ثابت كند كه قدرت رهبري تيمش را دارد. بايد ثابت كند كه مربي اشتباه نكرده. از همه مهمتر بايد به همه بقبولاند كه آمار و ارقام فوتبال فقط به درد تاريخ نگاري ميخورند و هيچوقت قرار نيست كسي به خاطر شرايط مشابه به سرنوشت ديگري دچار شود. به قول فوتباليها هر دروازهباني را توي دروازه خودش ميگذارند!