جستجو
رویداد ایران > خبرها > یادداشت > سایه برقع طالبان بر سر زنان افغانستان

سایه برقع طالبان بر سر زنان افغانستان

بعد از سپتامبر سال 2001 زنان به جایگاه بالایی در افغانستان دست پیدا کردند. در سال 2003 حق تحصیل زنان و دختران در قانون جدید این کشور به رسمیت شناخته شد. اصل برابری زن و مرد در قانون اساسی آن زمان افغانستان کمک بزرگی به بهبود وضعیت اشتغال زنان در این کشور داشت. طبق قانون اساسی، زنان حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را به دست آوردند، همچنین در سال 2009 قانون منع اعمال خشونت علیه زنان در این کشور به تصویب رسید. این‌ها همه حقوقی بودند که زنان به‌تدریج در طی 20 سال به دست آوردند اما گویا قراراست طالبان خیلی سریع تک‌تک آن‌ها را نقض کند و البته چیزی جز این هم توقع نمی‌رفت.

طالبان در آخرین اقدام خود برقع را برای زنان افغانستان اجباری کرد و همان‌طور که توقع می‌رفت، جنگ علنی خود علیه این بخش از جامعه را بار دیگر از سر گرفت. این فرمان توسط وزارت امربه‌معروف و نهی از منکر صادر و با محکومیت مدافعان حقوق زنان و سازمان ملل متحد مواجه شد چراکه خیانتی آشکار به وعده‌ها و تعهدات پیشین طالبان است.

اعتراض سازمان ملل و طرف مذاکره با طالبان به نظر عجیب می‌رسد چراکه بارها و بارها این گروه در مذاکرات صلح، به‌طور غیرمستقیم به مواضع خود در مورد زنان اشاره‌کرده بودند ولی گویا کشورها و گروه‌های درگیر در مذاکره با طالبان، پنبه خوش‌بینی در گوش گذاشته بودند و یا باکمی واقع‌بینی راهی جز بی‌اعتنایی به این مسئله نداشتند. درست در بحبوحه مذاکرات بود که سراج‌الدین حقانی در مقاله خود در نیویورک‌تایمز نوشت: «ما با هم راهی پیدا خواهیم کرد تا یک سیستم اسلامی که در آن همه افغان‌ها حقوق برابر دارند بسازیم. سیستمی که در آن، آن دسته از حقوق زنان که در اسلام به رسمیت شناخته شده است از حق تحصیل تا اشتغال به رسمیت شناخته شود.». نیاز به هوش و ریزبینی زیادی نداشت تا همان موقع، متوجه منظور وی شد. وی از طرفی بحث از حقوق زنان می‌کند و از طرف دیگر این حقوق را به دریافت افراطی خودشان از اسلام مشروط می‌کند.

بعد از سپتامبر سال 2001 زنان به جایگاه بالایی در افغانستان دست پیدا کردند. در سال 2003 حق تحصیل زنان و دختران در قانون جدید این کشور به رسمیت شناخته شد. اصل برابری زن و مرد در قانون اساسی آن زمان افغانستان کمک بزرگی به بهبود وضعیت اشتغال زنان در این کشور داشت. طبق قانون اساسی، زنان حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را به دست آوردند، همچنین در سال 2009 قانون منع اعمال خشونت علیه زنان در این کشور به تصویب رسید. این‌ها همه حقوقی بودند که زنان به‌تدریج در طی 20 سال به دست آوردند اما گویا قراراست طالبان خیلی سریع تک‌تک آن‌ها را نقض کند و البته چیزی جز این هم توقع نمی‌رفت.

جای تعجب ندارد که اینک طالبان درباره همه حقوق زنان ازجمله تحصیل، اشتغال، ازدواج، طلاق و ...دوباره همان طالبانی شود که بین سال‌های 1996 تا 2001 بود. همین چندی پیش وحیدا... هاشمی، یکی از مقام‌های ارشد طالبان، گفت: «باوجود فشارهای جامعه بین‌المللی در مورد حق تحصیل و کار زنان، حکومت به‌زودی اجرای قوانین شریعت را آغاز خواهد کرد. طبق این قوانین زنان حق ندارند در کنار مردان کار کنند».

طالبان تنها یک گروه نیست که به دنبال قدرت و کسب منافع برای خود باشد. طالبانیسم یک گفتمان و یا به‌عبارت‌دیگر یک چهارچوب فکری است که اعضای آن به دنبال پیاده کردن کامل آن هستند. عدم‌تغییر در مواضع طالبان نسبت به مسائل مختلف ازجمله حقوق زنان، به فرهنگ و سنت‌های قبیله‌ای، آموزه‌های دینی مدارس دیوبندی و همچنین به عمق ایمان آن‌ها نسبت به ایدئولوژی که پیرو آن هستند بازمی‌گردد و حال که قدرت را در دست گرفته‌اند هیچ دلیلی وجود ندارد تا بخواهند از اصول خود ازجمله عقاید خود در خصوص حقوق زنان عقب‌نشینی کنند. طالبان 20 سال به‌طور شبانه‌روزی با آمریکا و دولت پیشین نجنگید که حال در مورداجرای اصول موردنظر خود بااحتیاط عمل کند و یا کوتاه بیاید. جنگجویان طالبان بیست سال نه برای کسب قدرت بلکه به عشق پیاده‌سازی ایدئولوژی موردقبول خود جنگیده و چه بسیار از هم‌رزمانشان راه انتحار در پیش‌گرفته و برای ایمان خود جان‌باخته‌اند. طبیعی است که اینک ذره‌ای از اصول موردنظر خود کوتاه نیامده و به آنچه در توافقات و مذاکرات گفته بودند پایبند نمانند. بخصوص که نحوه سقوط کابل و خروج نیروهای آمریکایی از این کشور به‌گونه‌ای بود که آن‌ها را در مورد عدم بازگشت نیروهای خارجی و بی‌رقیب بودن قدرت خودشان در این سرزمین مطمئن کرده است. طالبان اینک در حالی سرمست از کسب قدرت است که می‌داند هیچ کشوری بار دیگر مزاحم آن‌ها نخواهد شد.


برچسب ها
نسخه اصل مطلب
نویسنده
آرین پورقدیری
خبرنگار