زندگی نامه حکیم خیام نیشابوری همراه دیدگاه، آثار و رباعیات
غیاث الدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری |
|
نام: | غیاث الدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم |
نام خانوادگی: | خیام نیشابوری |
شهرت: | شاعر |
ملیت: | ایرانی |
شغل: | همه چیزدان |
تاریخ تولد: | 427-02-28 |
محل تولد: | نیشابور - ایران |
تاریخ درگذشت: | 510-09-12 |
محل درگذشت: | نیشابور- ایران |
خیام کیست؟
غیاثالدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری (Omar Khayyam) که در سال های ۴۴۰ تا ۵۱۷ هجری قمری می زیسته و به خیامی، خیام نیشابوری و خیامی النیسابوری هم معروف بوده، حکیم همهچیزدان، فیلسوف، ریاضیدان، ستارهشناس و شاعر رباعیسرای ایرانی در دوره سلجوقی است. خیام که لقبش «حجةالحق» بوده مشهورترین شاعر ایرانی در جهان است. شهرت جهانی او به واسطه رباعیات مانده از اوست.
گرچه جایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی اوست اما در جهان او را به عنوان شاعری می شناسند که با رباعیاتش به مضمون اصالت وجود پرداخته است.
برجستهترین کار خیام را میتوان سروسامان دادن و سرپرستی محاسبات تقویم و گاهشماری ایران در زمان وزارت خواجه نظامالملک، که در دوره پادشاهی ملکشاه سلجوقی (۴۲۶ تا ۴۹۰ هجری قمری) بود، دانست؛ محاسبات منسوب به خیام در این زمینه، هنوز معتبر است و دقتی به مراتب بالاتر از گاهشماری میلادی دارد.
عمر خیام در ریاضیات، نجوم، علوم ادبی، دینی و تاریخی استاد بود. نقش خیام در حل معادلات درجه سوم و مطالعاتش درباره اصل پنجم اقلیدس نام او را بهعنوان ریاضیدانی برجسته در تاریخ علم ثبت کردهاست. نوپیدا کردن نظریهای درباره نسبتهای همارز با نظریه اقلیدس نیز از مهمترین کارهای اوست.
برخی خیام را شاگرد ابنسینا می دانند، این فرضیه نادرست است زیرا از نظر زمان زندگی این دو با هم اختلاف زیادی داشتهاند. خیام در جایی ابنسینا را استاد خود میداند، ولی این استادی، جنبه معنوی دارد.
فوت خیام میان سالهای ۵۱۷ تا ۵۲۰ هجری قمری در نیشابور رخ داده است. گروهی وفات او را سال ۵۱۶ می دانند، ولی پس از بررسیهای مشخص شد که تاریخ مرگ او سال ۵۱۷ هجری قمری بوده است. آرامگاه خیام هماکنون در شهر نیشابور، در باغ آرامگاه امامزاده محروق قرار گرفته است.
آرامگاه خیام توسط هوشنگ سیحون برجسته معمار ایرانی، طراحی شد و در فروردین ۱۳۴۲ شمسی گشایش یافت.
زندگی نامه عطار نیشابوری همراه آثارش + فایل word و Pdf
زندگی نامه فردوسی از تولد تا مرگ + درباره آثار و افسانه ها
خلاصه زندگی نامه خیام
عمر خیام در ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ هجریقمری یا همان ۱۸ می ۱۰۴۸ میلادی و در سده 5 هجری قمری در نیشابور به دنیا آمد. نیشابور ایران در آن دوره مرکز دین زرتشت بود. پدر خیام زرتشتی تازه مسلمان بود. نام کامل او در متون عربی ابوالفتح عمر بن ابراهیم الخیام است. در فارسی او را به اسم حکیم عمر خیام می خوانند.
خیام در زبان عربی بر وزن فعال و به معنی خیمهدوز است. احتمالا آبای و اجداد او به خیمهدوزی اشتغال داشتند. عمر خیام فقه را در میانسالی از امام موفق نیشابوری آموخت و حدیث، تفسیر، فلسفه، حکمت و ستارهشناسی را در همین زمان فرا گرفت. برخی اعتقاد دارند بر اساس شواهد قراین او فلسفه را مستقیما از زبان یونانی فرا گرفته است.
خیام شاگرد ریاضیدان زرتشتی، بهمنیار بوده است. او سال ۴۴۹ هجری قمری تحت سرپرستی اهر، قاضیالقضات سمرقند، کتابی درباره معادلههای درجه سوم به زبان عربی به نام رساله فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله نوشت و از آنجا که با خواجه نظامالملک طوسی رابطهای خوب داشت، این کتاب را پس از نگارش به خواجه تقدیم کرد.
پس از این دوران خیام به دعوت پادشاه جلالالدین ملکشاه سلجوقی و وزیرش نظام الملک به اصفهان رفت تا سرپرستی رصدخانه اصفهان را بهعهده گیرد. او 18 سال در آنجا مقیم شد. به مدیریت او زیج ملکشاهی آماده شد و طرح سامان دادن تقویم خورشیدی را تنظیم کرد.
خیام گاهشمار جلالی یا تقویم جلالی را دستهبندی کرد که به نام جلالالدین ملکشاه شهره است.
در این دوران خیام به عنوان ستارهشناس در دربار خدمت میکرد هرچند به ستارهشناسی باوری نداشت. در همین سالها خیام مهمترین و تأثیرگذارترین اثر ریاضی خود را با نام رساله فی شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس را نوشت و در آن خطوط موازی و نظریه نسبتها را شرح میدهد. خیام هنگامی که سلطان سنجر، پسر ملکشاه در کودکی به آبله گرفتار بوده او را درمان کرده است. پس از درگذشت ملکشاه و کشته شدن نظامالملک، خیام مورد بیمهری قرار گرفت و کمک مالی به رصدخانه (زیج) قطع شد.
بعد از سال ۴۷۹ خیام اصفهان را به قصد اقامت در مرو که به عنوان پایتخت جدید سلجوقیان انتخاب شده بود، ترک کرد. او رسالههای میزان الحکم و قسطاس المستقیم را در آنجا نوشت. رساله مشکلات الحساب (مسائلی در حساب) نیز در همین سالها نوشته شدهاست. خیام در در طول زندگی هیچ گاه ازدواج نکرد و همسر برنگزید.
فوت خیام میان سالهای ۵۱۷–۵۲۰ هجری قمری در نیشابور رخ داد. گروهی از تذکرهنویسان نیز وفات او را سال ۵۱۶ نوشتهاند، ولی پس از بررسیهای مشخص شد که تاریخ مرگ او سال ۵۱۷ هجری قمری بودهاست. آرامگاه خیام هماکنون در شهر نیشابور، در باغی که آرامگاه امامزاده محروق در آن واقع است، قرار گرفته. باغی در شهر نیشابور که مجتمع آرامگاه خیام و موزه خیام در آن قرار دارد.
آرامگاه امروزی خیام نیشابوری توسط هوشنگ سیحون، معمار ایرانی، طراحی شد و در فروردین ۱۳۴۲ شمسی گشایش یافت.
خیام و خداشناسی اش
خیام خداوند را وجود واجب می داند و دلایلی برای وجود او در رساله فیالوجود بیان میکند. مباحث دیگری درباره خداوند که خیام به آن میپردازد علم خداوند به کلیات و جزئیات و ماهیت پیچیده ذات الهی است.
از نظر خیام سختترین مشکل فلسفی شرح درجهبندی موجودات و طرز رتبهبندی آنها از نظر اشراف است. خیام در «در باب هستی و ضرورت» میگوید: آنچه از مهمترین و دشوارترین مشکلات باقی میماند، تفاوت میان ترتیب موجودات است. شاید من و استادم، استاد همه پیش از او، ابن سینا، با تأمل در این مسئله تأمل کرده باشیم و در حدی که عقل ما راضی کننده است، آن را درک کرده باشیم.
خیام بیشتر عمر خود را در تدریس ریاضیات و فلسفه گذراند و اکثر آثار ابوعلی سینا را مطالعه کرد و یکی از خطبههای معروف ابن سینا در باب یگانگی خداوند متعال را نیز از عربی به فارسی برگرداند. بسیاری از دانشمندان فعلی با بررسی شخصیت و آثار و افکار این فیلسوف بزرگ شرایط سیاسی و اجتماعی دوره سلجوقیان و مخالفت علمای سنی مذهب و قشری متعصب با افکار فلسفی را دلیل عمده عدم رغبت حکیم خیام به نگارش اندیشههای عمیق درونی او دانستهاند.
قزوینی در آثارالبلاد در بیزاری حکیم از علما و فقهای قشری و متعصب داستانی از خیام نقل کرده است به این مضمون که خیام فقیهی را که هر روز صبح زود پنهانی به نزد او می آمد و فلسفه می آموخت ولی بر منبر خیام را کافر و ملحد میخواند. مدتها تحمل کرد به امید آنکه از دشنامگویی به حکیم دست بردارد. خیام سرانجام طاقت خود را از دست داد و یک روز صبح پیش از آنکه فقیه برای درس خواندن به نزد او بیاید شاگردان خود را فراخواند و به محض ورود فقیه به منزلش آنها را طلب کرد. به دنبال هیاهویی که در گرفت بسیاری از مردم نیشابور در خانه حکیم گرد آمدند و او داستان فقیه و شیوه منافقانه او را برای مردم بازگو کرد.
رباعیات خیام
رباعیات خیام افکار فلسفی او که تصویری روشن و شفاف از پویندهای شکاندیش، آگاهی ناخرسند از محدودیتهای روش علمی، عالمی که به عبث در جستجوی یافتن تبیین عقلی تناقضات زندگی و مرگ و آفرینش و انهدام و ترکیب و گسیختگی و وجود و عدم است را به خوبی جلوه داده. برخی از مورخان معتقدند بعضی از عقاید فلسفی خیام همچون شک درباره وجود خدا و جهان دیگر و بقای روح و قیامت ذهن این فیلسوف را از یقین مذهبی باز می داشت و در دوره حیات خویش مورد تنفر و حتی تکفیر فقها و علما بود.
با وجود اینکه شهرت فعلی خیام بیشتر به سبب اشعار زیبا و عرفانی او به ویژه رباعیات منسوب به او است ولی ظاهرا حکیم وقت بسیار کمی از زندگی پر برکت خویش را صرف سرایش شعر و شاعری کرده و همانگونه که اشاره شد شاید سرودن شعر را دون مقام والای علمی خویش می دانسته است. اشعاری که از او برجای مانده است بیشتر در قالب رباعی و بصورت دو بیتیهایی ساده و کوتاه است که به دور از هرگونه فضل فروشی و تلاش برای لفاظی، عمیقترین اندیشهها و معانی فلسفی متفکری بزرگ و وارسته را در مقابل اسرار عظیم آفرینش به تصویر کشیده است. مضمون عمده اشعار منسوب به خیام همچون عقاید فلسفی او توجه به مرگ و فنا، شک و حیرت، افسوس از گذر عمر است.
اشعار فعلی منسوب به خیام بیش از هزار رباعی را در بر می گیرد ولی بیشتر محققان تنها صد رباعی را از آن شاعر دانسته و سایر اشعار را اگرچه تفاوت چندانی با رباعیات واقعی خیام ندارند سروده برخی از شاعران و عارفان زمان او و اندکی پس از مرگ خیام دانستهاند که به دلیل گستاخی و زیاده روی در ابراز عقاید فلسفی خود این رباعیات را به حکیم خفته در خاک نسبت داده و خود را از مجازاتهای سخت احتمالی که ممکن بود دامن گیرشان شود رهانیدهاند.
رباعیات خیام در قرن 19 توسط ادوارد فیتز جرالد شاعر بزرگ انگلیسی و در نهایت هنرمندی به زبان انگلیسی ترجمه شد و مورد استقبال شدید محافل علمی و ادبی اروپا قرار گرفت. رباعیات خیام در مدتی کوتاه به زبانهای ایتالیایی، روسی، فرانسوی، آلمانی، عربی، ترکی و ارمنی و اسپانیایی نیز ترجمه شد و این دانشمند ایرانی شهرتی جهانی یافت.
بهترین رباعیات خیام
اجزای پیالهای که درهم پیوست بشکستن آن روا نمیدارد مست
چندین سر و پای نازنین از سر دست بر مهر که پیوست و به کین که شکست
• • • • • •
زآوردن من نبود گردون را سود وزبردن من جاه و جلالش نفزود
وزهیچ کسی نیز دوگوشم نشنود که آوردن و بردن من از بهرچه بود
• • • • • •
در دایرهای کامدن و رفتن ماست آن را نه بدایت نه نهایت پیداست
کس مینزد و میدر این معنی راست کین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
• • • • • •
دارنده چو ترکیب طبایع آراست از بهر چه او فکندشاندرکم و کاست
گر نیک آمد شکستن از بهر چه بود ور نیک نیامد این صور عیب کراست
• • • • • •
ما لعبت کانیم و فلک لعبت باز از روی حقیقتی نه از روی مجاز
باز چو همی کند بر نطع وجود رفتیم به صندوق عدم یک یک باز
خیام و کتاب های فلسفی اش
خیام پنج رساله فلسفی دارد عبارت اند از:
- فی الکون و التکلیف،
- فی الوجود،
- الضیاء العقلی فی موضوع العلم الکلی،
- الجواب عن ثلاث مسائل؛ ضروره التضاد فی العالم و الجبر و البقا
- در علم کلیات وجود.
از این میان این پنج اثر تنها رساله «در علم کلیات وجود» به فارسی نوشته شده و چهار اثر دیگر به زبان عربی است.
همچنین خیام به درخواست جمعی از دانشمندان اصفهانی در سال ۴۷۲ هجری قمری ترجمه ای به فارسی از خطبه توحیدیه ابن سینا انجام دادهاست.
خیام در سفری به شیراز در سال ۴۷۳ هجری قمری نامه ای از ابونصر محمد بن عبدالرحیم سفری، قاضی القضات فارس که زمانی شاگرد ابن سینا بودهاست، دریافت میکند که حاوی دو مسئله در باب «کون» و «تکلیف» بود. آن گاه خیام در فرصت اندکی که در اختیار داشت، رساله کوتاهی را به رشته تحریر درآورد که میتوان آن را چکیده و آرای بسیاری از فیلسوفان دوره اسلامی در دو مقوله مذکور دانست.
در این رساله خیام بحث را از مبانی منطقی آغاز، و به اجمال گذری بر مسئله «کون» میکند و سرانجام به مسئله «تکلیف» میپردازد. رساله الضیاء العقلی فی موضوع العلم الکلی نوشتاری درباره اثبات اصالت ماهیت، به معنای ذات و اعتباریت وجود است که موضوع اصلی رساله فی الوجود است و خیام برای اثبات این نظریه، برهانهایی اقامه کرده و به دفع اشکالاتی پرداخته که فیلسوفان پیشین، بدین تفصیل بدانها نپرداختهاند.
رساله در علم کلیات وجود یا «سلسله الترتیب» آخرین رساله فلسفی خیام و تنها اثر برجای مانده از او به زبان فارسی است که در چند فصل تشکیل یافته. این اثر در پاسخ به درخواست یکی از وزیران سلجوقی، که بارها تحریر رساله ای در علم کلیات را از خیام طلب کرده بود، به رشته تحریر درآمد. براساس شواهد تاریخی این رساله احتمال نزدیک به سال ۵۰۰ هجری قمری نوشته شدهاست.
اندیشههای متعالی خیام که بر خلاف تصور رایج، نه تنها نیستیگرایانه نیست؛ بلکه بر بنیان غنیمت شمردن حیات این جهانی و پرهیز از پیش داوریهای محض استوار است و به صورتی روشن دربردارنده مفاهیمی همچون احترام به طبیعت و دوری جستن از خودپسندی مبتنی بر جهل است.
آثار خیام
حکیم عمر خیام آثار علمی و ادبی بسیاری از خود به جای گذاشته است.
خیام و آثارش در حوزه ریاضیات:
- رسالة فی البراهین علی المسائل الجبر و المقابله به زبان عربی، در باره معادلات درجه سوم.
- رساله شرح ما اشکل من مصادرات کتاب اقلیدس در مورد خطوط موازی و نظریهٔ نسبتها.
- رسالهٔ مشکلات الحساب، این اثر باقی نماندهاست.
- رسالهای در صحت طرق هندسی برای استخراج جذر و کعب.
- رساله در تحلیل یک مسئله
خیام و آثارش در حوزه فلسفه:
- رساله الجواب عن ثلاث مسائل؛ ضروره التضاد فی العالم، و الجبر، و البقا
- رساله در علم کلیات وجود (رساله فی کلیه الوجود) معروف به «سلسله الترتیب». این رساله با نام «رساله در مابعدالطبیعه» نیز شهرت دارد.
- رساله فی الوجود
- رساله الکون و التکلیف به عربی درباره حکمت خالق در خلق عالم و حکمت تکلیف که خیام آن را در پاسخ پرسش امام ابونصر محمدبن ابراهیم نسوی در سال ۴۷۳ هجری قمری نوشتهاست.
- رساله الضیاء العقلی فی الموضوع العلم الکلی
- رساله در وقوع خیر و شر
نوشته های خیام در حوزه فیزیک:
- رساله میزانالحکم. «راهحل جبری مسئلهٔ تعیین مقادیر طلا و نقره را در آلیاژ معینی به وسیله وزنهای مخصوص به دست می آورد.»
- مختصر فی الطبیعیات
کتاب نجوم خیام:
- زیگ ملکشاهی
آثار خیام در حوزه تاریخ:
- نوروزنامه، از این کتاب دو نسخه خطی باقی ماندهاست. یکی نسخه لندن و دیگری نسخه برلن. این اثر در پدیداری نوروز و آیین پادشاهان ایرانی و اسب و زر و قلم و شراب است که در حدود ۴۹۵ هجری قمری به رشته تحریر در آمده است.
- رساله در کشف حقیقت نوروز
اثر خیام در علم جغرافیا:
- رساله لوازم الامکنه که درباره علم هواشناسی نوشته شده و متأسفانه از بین رفتهاست.
کتاب خیام در حوزه موسیقی:
- شرح المشکل من کتاب الموسیقی کتاب خیام در حوزه موسیقی است که رساله القول علی اجناس الذی بالاربعه بخشی از آن است.
آثار ادبی خیام:
- رباعیات خیام: به زبان فارسی که در حدود ۲۰۰ رباعی یا بیشتر از حکیم عمر خیام است و بیشتر از آن به خیام نسبت داده شده است.
- اشعار عربی خیام که در حدود ۱۹ رباعی آن بدست آمدهاست.
- ترجمه خطبه توحیدیه ابن سینا.
- وصیتنامه.
سایر آثار خیام نیشابوری:
- رساله مشکلات ایجاب
- رساله نظام الملک در بیان حکومت
- عیون الحکمه
- رساله معراجیه
- قسطاس المستقیم
آرامگاه خیام
محل خاکسپاری عمر خیام، از قطب های گردشگری نیشابور، نماد شهر نیشابور و نمونه برجسته معماری نوین ایرانی است که طراح آن معمار برجسته ایرانی هوشنگ سیحون است.
سیحون ساخت آن را در ۶ شهریور ۱۳۴۱ پایان داد. طرح این بنا برگرفته از زندگی، زمانه و اندیشههای عمر خیام است که بر هر سه «ریاضیدان»، «اخترشناس» و «شاعر» بودن خیام استوار است و سازههای پیرامون آرامگاه، به پیشه پدری خیام که خیمهدوز بوده است اشاره دارد.
این بنا ۲۲ متر بلندا دارد؛ پیکربندیاش بتنی با هسته فلزی است و در باغی در حومه جنوب شرقی شهر نیشابور جای دارد. این آرامگاه در تاریخ ۱۸ آذر ۱۳۵۴ با شماره ثبت ۱۱۷۵ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.