داستان تکراری سرقت کاشیهای تاریخی اصفهان
چند روز پیش بود که با شنیدن احیای سقاخانه نقاشی خوشحالیمان صدچندان شد.سقاخانهای که پس از سرقت کاشیهایش از رونق افتاده بود و دیگر آن جلوه همیشگیاش را نداشت. در سال 94، کاشیهای مسجد سید اصفهان به سرقت رفت و در سال 99 پنج ردیف از کاشیهای سقاخانه چهارراه نقاشی اصفهان که مربوط به دوران قاجار بود دزدیده شد.در این سالها هرازگاهی دزدیده شدن تکهای از آثار ارزشمند هنری از مکانهای تاریخی شهر خبرساز شده تا که امروز خبر از سرقت کاشيهاي گنبد تاريخي امامزاده درب امام آمد و باز زخم بیتوجهی به این آثار سرباز کرد.آثاری که در کشمکش و تعارف بین میراث و اوقاف بدون نگهداری و حفظ و حراست ویژه به سرقت میروند و در این میان این سارقان هستند که سود میبرند.هیئتامنای امامزاده از نامهنگاریهای بیجوابی که برای حفظ کاشیها با میراثفرهنگی داشتهاند میگویند و درخواستهایی که برای حفظ و حراست این میراث ارزشمند در راهروهای ادارات گم میشوند. تا کی باید نظارهگر به تاراج رفتن هویت تاریخی و هنری دیار نصف جهان باشیم؟ آیا نباید دستگاههای متولی برای درامانماندن این آثار از دستان دزدان تاریخ شهر، چارهای بیندیشند؟ زمان آن رسیده که هر دستگاهی مسئولیت خطای خویش را به عهده گیرد و نسبت به حفظ میراث اصفهان کوشاتر باشد تا مبادا گزندی به این آثار بهیادگارمانده برسد..