چشم به راه پایان خودروسازی معیوب
رویداد ایران - حسن روانشید| ورود نخستین چهارچرخ موتوردار در دوران قاجار برای جابجایی شاه در میان کاخهای پراکنده پایتخت بود تا دیگر ثروتمندان جامعه را نیز مجاب نماید علاوه بر خرید این درشکه مدرن، شوفری نیز به همراه آن از کشورهای تولیدکننده که بیشتر آلمان و انگلیس بودند، استخدام نموده و به همراه بیاورند. طولی نکشید که خیابانهای باریک تهران و بعضی از ولایات به ویژه تبریز و اصفهان نیز با این وسیله آشنا شوند که در آغاز سوئیچ استارت آن حفرهای در زیر کاپوت جلو بود تا بهوسیله قرار دادن اهرمی فلزی شبیه قفل فرمانهای فعلی که آن زمان هم نقش سلاح را برای راننده یا همان شوفر را برای پیشگیری از مزاحمان بازی میکرد، موتور را استارت بزنند. استعداد ایرانیان در پذیرش پدیدههای تازه بهقدری زیاد بود که در اندک زمان راندن این وسیله را همراه با تغییرات جزیی و حذف قوانین بهظاهر زائد آن فرا گرفتند. اما مشکل اصلی لوازمیدکی خودرو بود که اگر به دلیلی خراب یا فرسوده میشد، ریختهگران مشابهی برای آن میساختند، ولی همچون امروز دقت چندانی به کار نمیبردند. دهه چهل را میتوان بهنوعی دوران رنسانس در ایران قلمداد نمود. زیرل علاوه بر تحولاتی هم چون ورود شعر نو و سپید به دامنه پر وسعت ادبیات کهن، صنعت نیز صاحب کارخانههای ذوبآهن، سیمان و اتومبیلسازی بهصورت مونتاژ شد. جایگاه اصلی خودروسازیها از همان آغاز در جاده قدیم کرج با آرم پیکان رونمایی شد. مسئله سرهمبندی خودرو از بدو ورود به کشور از نام اختصار و فاکتور گرفتهشده آن یعنی «اتول» استفاده میشد و جامعه عامی به این اسم از یاد آن میکردند. در آغاز با خراب شدن قسمتهای مختلف شروع شد تا هرروز در گوشهای شاهد هل دادن یکی از آنها توسط مردم برای تفریح و تفرج باشیم و این امر باعث شد که زندهیاد «بدیع زاده» خواننده فولکلوریک دهه چهل ترانهای بانام «ماشین مشدی ممدلی» را اینگونه بخواند «ماشین مشدی ممدلی، نه بوق داره، نه صندلی» که این کمبود در خودروهای تازه همچنان ادامه یافت و اتومبیلهای مونتاژی در دهه چهل همچون پیکان، ژیان، آریا و شاهین هم نتوانستند بهصورت کامل جوابگوی نیازهای جامعه باشند. البته امروز هم پس از گذشت بیش از یک قرن از ورود ابزاری ضروری به نام خودرو به کشور در ظاهر و در ادامه آپشن گذاری تا حدودی موفق بودهاند. اما همچنان با چالشهای فنی در امنیت تولید روبرو هستند. زیرا آنچه امروز در کشور ساخته میشود بیشتر به ارابه مرگ شباهت دارد تا وسیلهای که راننده اتومبیلی بتواند با سرعت دلخواه و امنیتی مطمئن شهر خود را ترک و به گردشگری در سطح کشور بپردازد. درحالیکه شاهدیم هرروز گروههایی بهواسطه خودروهای کاروان بسته از دیگر کشورها وارد و در اماکن توریستی رفتوآمد میکنند بدون اینکه نیازمند مراجعه به تعمیرگاهها شوند. یک ابزار تردد باید دارای چه مزیتهایی باشد تا بتوان نام خودرو بر آن گذاشت؟ به نظر بعضی از کارشناسان یک فرمول هشت مادهای میتواند جوابگوی این پرسش باشد که 1- به سرنشین آن هویت و اهمیت بدهد و شخصیت اجتماعی او را بالا ببرد، چیزی که قیمتی روی آن نمیتوان گذاشت، 2- بع سرنشین، امنیت از تصادفات و سوانح بدهد و جان او را بخرد که این دومی از اولی گرانتر درنیاید، 3- مصرف سوخت را بسیار کاهش دهد، 4- آلودگی هوا را کاهش دهد نه افزایش، 5- مصرف قطعات را کم کند، 6- سرمایه مردم را حفظ کند، 7- انگیزه سفر و سلامت روحی جامعه را بالا ببرد و صدها نکته دیگر که میتوان به این موارد اضافه نمود.
حالآنکه خودروسازان داخلی حداقل در تمام طول شصت سال گذشته تنها به دلیل اینکه نخواسته و یا نتوانستهاند با فساد مدیریتی و ساختاری دستوپنجه نرم کنند دندان روی جگر گذاشته و باری به هر جهت رفتار میکنند! بر اساس آمار بانک مرکزی در 11 ماه سال گذشته مجموع شرکتهای بیمه بابت سوانح رانندگی 24 هزار میلیارد تومان خسارت پرداخت کردهاند! که این آمار دو و نیم برابر درآمدهای نفتی سال ۹۹ و میزان تصادفات جادهای 20 برابر استانداردهای جهانی است. میزان کشتههای تصادفات آن در روز به میانگین 45 نفر رسیده است! جانشین رئیس پلیس راهور معتقد است: «با یک حساب دوتادوتا چهارتا، ایرانخودرو و سایپا اگر تعطیل شوند، ما با واردات خودرو و صرفهجویی در مصرف سوخت حقوق تمام کارکنان آن را هم میدهیم». رئیس سازمان ملی استاندارد نیز میگوید: «پروانه کاربرد نشان استاندارد برای خودروسازان که دوساله بود به یک ماه کاهش یافته تا پیوسته مورد رصد قرار گیرند همچنین از خودروسازان تعهد گرفتهایم اگر از بابت عدم کیفیت لازم، سرنشینان آسیبی ببینند، مدیران عالیرتبه خودروسازی ملزم هستند حقوق حادثهدیدگان را ادا کنند». آیا آنچه میخوانیم یا میشنویم رؤیا نیست و همین روزها به حقیقت میپیوندد که از این به بعد شاهد حوادث جانخراش نباشیم و ملت خیالشان راحت باشد «ماشین مشدی ممدلی»های یک قرن پیش دیگر تولید نمیشوند و بهزودی نسل آنها از خیابانها برچیده خواهد شد؟!