سرمقاله رویداد ایران
در خدمت و خیانت آمار
خلبان هواپیما با زدن نخستین کلید با مجموعه پرشماری از ابزارهای اندازهگیری روبرو میشود که سلامت پرواز و حفظ جان مسافران به کارکرد درست و توجه به مفهوم اعلامی آنها دارد. داشبوردها نقش چشمگیری در مدیریت فرایندهای فنی و اجرایی بازی میکنند و به همین دلیل تلاش برای تجمیع دادهها و فرمانها در یک مجموعه هماهنگ بهعنوان شیوه نوین فعالیتهای مدیریتی موردتوجه قرار دارد.
اگر در یک پرواز برای ساعاتی با جان دهها یا صدها انسان روبرو هستیم، در کشور با زندگی 85 میلیون ایرانی و آینده نسلها سروکار داریم. برایناساس لازم است که سیاستگذاران و مسئولان در لحظه و به هنگام با دادههای صحیح و شفاف امکان رصد اطلاعات حیاتی اداره کشور را داشته باشند و باهرگونه تغییر و نوسان برای حفظ شرایط پایدار و تداوم حرکت بیخطر بهسوی هدف تعیین شده تصمیمگیری کنند.
بخش اساسی چنین داشبورد مدیریتی در سطح کلان کشور بر اساس نتایج آماری قابلدسترسی خواهد بود. در ایران نهادهای گوناگونی در تولید و تجمیع آمار نقش دارند که هرکدام در حوزه مسئولیت خود این دادهها را تحلیل و منتشر میکنند. از جمله آنها مرکز آمار ایران، بانک مرکزی و بخشهایی از بسیاری وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی هستند. نتایج قابل استناد این آمار نیاز به تجمیع و یکسانسازی دارد تا بتوان بهدرستی از آنها بهره برد. از مهمترین شاخصهای آمار دوره زمانی، صحت، جامعیت و شیوه جمعآوری اطلاعات است که در چیدمان نهایی آمارهای گوناگون کشور تاثیرگذار است.
از سوی دیگر برای برخی نیازهای نوین در کشور ما دادههای آماری وجود ندارد. به همین دلیل بخش خصوصی و دولتی بهاجبار ناچار به تصمیمگیری در خلا هستند. تصمیمهایی که شاید نتایج مرگباری داشته باشد. در سالهای اخیر امکان بهرهمندی از نتایج تحلیلی «بزرگ دادهها» در بانک دادههای خدمات عمومی مانند اپلیکیشنهای حملونقل، زیرساخت الکترونیکی نظام سلامت و نظایر آن از منابع جدید و نوین دستیابی به اطلاعات کمی و کیفی هستند.
اما آنچه نگرانکننده است، آمارسازی یا بیتوجهی دولت مردان به دادههای آماری است. در بسیاری اظهار نظرها دیدهایم وزرا و مدیران ارشد و حتی افرادی که به روسای جمهور مشاوره میدهند با آمار بازی میکنند و از این طریق سعی در اغفال افکار عمومی و سرپوش گذاشتن بر ضعف یا نادانی خود در حوزه تخصصی مرتبط دارند. اقدام خطرناکتر آمارسازی نام دارد که روی دیگری از دروغ در جنبه عمومی آن و با مخاطبان فراوان است. در این شیوه شخص خاطی با اطلاع از واقعیت، سعی در انحراف افکار عمومی به نفع منافع شخصی یا سازمانی دارد. اگر این موضوع را با هدایت هواپیما مقایسه کنیم، گویی خلبان با علم به انحراف از مسیر اصلی خطاب به مسافران از تداوم موفقیتآمیز سفر میگوید یا در چند متری سقوط از فاصله چند ده هزارپایی تا زمین ابراز خوشنودی کند. نتیجه این شیوه مرگبار نابودی و آسیب جدی به کشور و آینده 85 میلیون نفر است. برایناساس در مورداستفاده از آمار بایستی نظارت و بازخورد دقیق وجود داشته باشد و مراکز قانونی آماری کشور افزون بر تولید داده، بدون سهلانگاری نسبت به استفاده نادرست یا تحریف آمار از سوی هر شخص یا مقام در سطح واکنش نشان داده و مانند برج مراقبت هشدار لازم را صادر کنند.
همان قدر که استفاده درست از آمار سبب رشد و توسعه کشور خواهد شد، ایجاد زمینه بازی با آن توسط سیاستمداران همچون قراردادن تیغ در دست زنگی مست است.