مرور بهترین آثار و زندگینامه یوهانس برامس آهنگساز آلمانی + دانلود
بهترین آثار یوهانس برامس
دانلود 10 آهنگ برتر و مشهور یوهانس برامس
Brahms Wiegenlied, Op.49, No.4
Brahms 16 Waltzes, Op.39-For Piano Duet-1. In B Major
Brahms 16 Waltzes, Op.39-For Piano Duet-6. In C Sharp Major
Brahms Hungarian Dance No.5 In G Minor, WoO 1 (Orchestrated By Albert Parlow)
Brahms Symphony No. 3 In F Major, Op. 90-3. Poco allegretto
Brahms Ein deutsches Requiem, Op.45-4. Chor Wie lieblich sind deine Wohnungen, Herr Zebaoth!
Brahms Symphony No.4 In E Minor, Op.98-4. Allegro energico e passionato-Più allegro
Brahms Intermezzi, Op.117-1. In E Flat Major
Brahms Intermezzi, Op.117-2. In B Flat Minor
یوهانس برامس Johannes Brahms آهنگ ساز و موسیقیدان سبک رمانتیک
Johannes Brahms در آلمان و در شهر هامبورگ به دنیا آمد. پدرش نوازنده کنترباس بود و امرار معاشی متزلزل و ناپایدار داشت. با مروری بر زندگی و آثار یوهان برامس در مییابیم که او سیزده ساله بود که زندگی اش دو وجه پیدا کرد: تحصیل و کار.
یوهان جوان، روزها را به تمرین پیانو، فراگیری تئوری موسیقی و آهنگسازی می گذراند و شب ها در کافه های نزدیک اسکله برای روسپی ها و همراهانشان موسیقی های رقص مینواخت.
برامس که در واقع پرورش یافتهی آموزه های سنتی، کلاسیک و محافظه کارانه بود از گزافه گویی و فقدان فرم در آثار فرانتس لیست دلزده گشت.
اولین سفر برامس در بیست سالگی، برای اجرای کنسرت، این شانس را برایش فراهم ساخت تا بتواند با دو تن از برجسته ترین آهنگسازان هم عصر خودش یعنی فراتس لیست Franz Liszt و روبرت شومان Robert Schumann دیدار کند. آشنایی او با لیست است، نتیجه ای در بر نداشت ولی نکتهی مهمی که در مروری بر زندگی و آثار یوهانس برامس حائز اهمیت است، دیدار او با شومان است.
برامس که در واقع پرورش یافتهی آموزه های سنتی، کلاسیک و محافظه کارانه بود از گزافه گویی و فقدان فرم در آثار فرانتس لیست دلزده گشت. ولی دیدارش با شومان، باعث تحول در مسیر هنری او شد و شومان کارکتری بود که جریان زندگی هنری و شخصی برامس را شکل داد.
برای اولین بار وقتی برامس به خانه شومان میرود، برامس چند لحظه پس از ورود، شروع میکند به نواختن یکی از سونات های پیانو خود. شومان هم پس از اتمام موومان اول این سونات، کلارا، همسرش را که نوازندهی مشهور و خبرهی پیانو بود، صدا میزند و هر دو آن ها ساعت های طولانی، با اشتیاق و هیجان به موسیقی یوهان برامس جوان گوش میدهند و شیفتهی این جوان مستعد میشوند.
تا این که این دیدار باعث شد چهار هفتهی بعد شومان در مقاله ای که در نشریهی موسیقی منتشر کرد، یوهان برامس جوان را تحسین کرد و از او به عنوان مسیح موسیقی نام برد که در رسالتش بیان والا دوران خود را به همراه داشت.
زمانی که برامس در حال آماده کردن آثار جدیدش برای یکی از ناشران مشتاق بود، حمله ها و ناراحتی های عصبی شومان دوباره ظاهر شد و قصد خودکشی کردن و غرق کردن خود را کرد. این اتفاق باعث شد شومان را در آسایشگاه روانی بستری کنند و از آن پس کلارا همسرش، خرج و مخارج و تامین هزینه های زندگی ۷ فرزندان را به عهده گرفت.
با مروری بر زندگی و آثار یوهانس برامس در مییابیم که برامس در این دوره به کمک کلارا آمد و زمانی که کلارا برای کسب درآمد به سفر میرفت تا در کنسرت ها اجرا داشته باشد، به مراقبت از کودکان میپرداخت.
برامس دو سال در خانهی شومان زندگی کرده بود، و هرچه بیشتر میگذشت، بیشتر به کلارا که چهارده سال بزرگ تر از او بود، علاقه پیدا میکرد، ولی کشمکش های روحی اش بین وفاداری به شومان و دلباختگی اش نسبت به کلارا همچنان ادامه داشت و این نقطهی احساسی و عاشقانه که با مروری بر زندگی و آثار یوهانس برامس به آن رسیدیم، عامل خلق بسیاری از آثار طوفانی این هنرمند بود.
پس از آن که شومان درگذشت، امکان ازدواج برامس با کلرا پر رنگ تر شد ولی این دو هیچ وقت با یک دیگر ازدواج نکردند و از آنجا که تعداد زیادی از نامه هایشان را از بین بردند، هیچ گاه مشخص نشد که بینشان چه گذشت.
درست چند ماه پس از مرگ شومان، هر کدامشان به راه زندگی خود رفتند ولی آن دو تا پایان عمر دوستانی صمیمی برای هم بودند. برامس هیچ گاه ازدواج نکرد و برای او همان طور که خود نوشته است: “کلارا شومان زیباترین تجربهی زندگی ام بود.”
نکتهی دلخراشی که با مروری بر زندگی و آثار یوهانس برامس به آن پی بردیم این بود که برامس، با تمام وجود خواستار رهبری ارکستر فیلارمونیک هامبورگ، شهر زادگاهش، بود و زمانی که در سال ۱۸۶۲ این شغل به او واگذار نشد، نا امیدی شدید، باعث درهم شکستنش شد و به تبع آن، زادگاهش را به قصد زندگی در وین، که سی و پنج سال باقی عمرش را آن گذارند، ترک کرد.
در وین اما، سالیان سال به رهبری گروه موسیقی وینی پرداخت و تعداد زیادی از شاهکار های فراموش شدهی موتسارت، هندل و باخ را به شنوندگان شناساند.
نکتهی حائز اهمیتی که با بررسی و مروری بر زندگی و آثار یوهانس برامس در مییابیم این است که دانش و اطلاعات او از موسیقی اعصار پیشین، بسیار وسیع و جامع بود. برامس همچنین در طول فعالیتش در وین، به ویرایش آثار باروک و کلاسیک پرداخت و در واقع از طرفداران پر و پاقرص جمع آوری دستنویس های آثار موسیقی بود.
شناخت عمیق برامس از شاهکارهای دوره های قبل، باعث شد نگرشی بسیار نقادانه نسبت به آثار موسیقی داشته باشد. برامس بیست سال تمام هر از گاه بر روی سمفونی اولش کار میکرد، ولی در نهایت در سن ۴۳ سالگی، سمفونی اش را کامل کرد. او آثارش را بدون لحظه ای مکث، بازبینی میکرد و آن ها را برای نظرخواهی و نقد برای دوستانش ارسال میکرد.
در سال ۱۸۷۹ مدرک دکترای افتخاری از دانشگاه برسلو به او عطا شد که او را سرآمد استادان آن دوره خوانده بودند. میتوان گفت برامس همیشه و در همه حال، ساده زندگی میکرد و این روش زندگی را حتی زمانی که درآمد مناسبی از راه نشر آثار، نوازندگی، آهنگسازی و رهبری ساخته هایش داشت، ترک نکرد. برامس در پشت نقابی از زبان تند و نیش دار، ذاتی خجول و احساسی را پنهان کرد.
در سال ۱۸۹۶ زمانی که کلارا شومان محبوبش به بستر مرگ افتاد، غم و اندوه او در قالب اثری افسون کننده به نام چهار آواز جدی، که برای متونی از کتاب مقدس ساخته بود، عینیت یافت.
به راحتی میتوان گفت او به جز اپرا، در تمام فرم های سنتی شاهکارهایی خلق کرده است و ساخته هایی متنوعی را برجا گذاشته است. از آثار متنوع برامس میتوان به چهار سمفونی، دو کنسرتو پیانو، یک کنسرتو ویولون، قطعه های کوتاه پیانویی و بیشتر از دویست آواز و چند کرال پر شکوه مثل رکوییم آلمانی اشاره کرد ولی بعضی از بهترین آثار برامس بین بیست و دو اثر مجلسی که برای ترکیب های مختلفی از سازها نوشته است جای دارند.
در این میان میتوان به سونات های ویولونسل و پیانو، تریو برای ویولون، هورن و پیانو و کویینتتی برای کلارینت و سازهای زهی اشاره کرد. مسئلهی دیگر در مورد زندگی این آهنگساز این است که اگرچه آثارش به لحاظ استایل نوشتاری بسیار شخصی هستند اما بی شک، ریشه در موسیقی هایدن، موتسارت و بتهوون دارند. برامس در آثارش از فرم های کلاسیک بسیار استفاده کرده است.
بی دریغ بعد از بتهوون، برامس بزرگترین استاد فرم تم و واریاسیون است. در واریاسیون هایی که برامس خلق کرده است، اگرچه ساختار بنیادی تم اصلی در آن ها محفوظ میماند ولی در نهایت نوایی متفاوت با تم اصلی را ارائه میکند. این وجه از هنر برامس در آخرین موومان سمفونی چهارم او ملموس است.
موسیقی یوهانس برامس دارای گستره ای از حالت های متفاوت است ولی بیشتر از همه حسی پاییزی، آزموده و رنج کشیده و نیز نوعی گرمای تغزلی را نشان میدهد. شاعرانگی حتی در بافت های پلی فونیکِ او نقش میزند.
بین تمام آهنگسازان رمانتیک، برامس به لحاظ قدرت در پرداخت طبیعی و خودجوش بافت های پلی فونیک جایگاهی ویژه و والا دارد. تمام آثارش ریتمی پر شور و هیجانی دارند و در آثارش، الگوهای ریتمیک متضاد، متقابل هم قرار میگیرند.
یکی از سازها در یک ضرب از میزان دو نت و ساز دیگر در همان ضرب سه نت نواخته میشود. این تکنیک ریتمیک که ۲ بر ۳ خوانده میشود در واقه یکی از شاخص های بارز موسیقی برامس است.
او از انواع سنکوپ ها و عبارت هایی با طول نامتعارف که وزن اثر را مختل میکند، استفاده میکند و لذت میبرد. کیفیت صوتی موسیقی برامس ویژه است. او به رنگ های صوتی غنی و تیره علاقه مند بود و معمولن در آثار ارکستریش انواع و اقسام سازها را با توجه و تمرکزی ویژه با هم ترکیب میکرد. آثار او اکثرن یک ملودی همزمان به وسیلهی دو ساز یا دو گروه از سازها به فاصلهی سوم یا ششم نواخته می شود.
برامس در هفتم مارس ۱۸۹۷ برای شنیدن اجرای سمفونی چهارم خودش در تالار کنسرت حضور یافت و حضار و نوازندگان ارکستر، او را بسیار ستایش کردند. درست کمتر از یک ماه بعد از این مراسم، برامس در ۶۴ سالگی درگذشت.
آثار برامس نشانگر پختگی، نبوغ و استادی او هستند. در واقع پیشگویی شومان که به عظمت برامس با تعبیر عقاب جوان اشاره کرده بود، عینیت یافت و نام برامس به عنوان یکی از نوابغ موسیقی، برای همیشه در تاریخ ثبت شد.