جستجو
رویداد ایران > رویداد > اجتماعی > تقلبت را قورت بده!

تقلبت را قورت بده!

واژه تقلب شاید بارها به گوشتان خورده باشد. تقلب در انتخابات، تقلب در امتحانات و بسیاری دیگر از تقلب‌ها که بعضاً آنقدر ناچیز است که برای طرفین ارزشی ندارد و یا آنقدر بزرگ که در زندگی متقلب تاثیر بسزایی دارد.
انواع و اقسام تقلب که آن را یا تجربه کردیم یا از نزدیک دیده‌ایم. در گزارش پیش‌رو گذری خواهیم زد به خاطرات دانشجویان فارغ التحصیل و دانشجویان در حال تحصیل از تقلب‌های‌شان در دوران مدرسه و دانشگاه! امروز روز اعتراف آن‌هاست.
معدل الف کارشناسی ارشد، متقلب کارشناسی
تقلب در امتحانات انواع دارد؛ یکی از روی پاسخنامه بلغدستی خود نگاه می‌کند، یکی با خودش کل جزوه و کتاب را آورده و یا یکی با هدفون با خارج از کلاس در ارتباط است! هرچند هدف ما آموزش انواع تقلب در این گزارش نیست اما ترجیحاً از روش های زیر برای تقلب استفاده نکنید. نیلوفر دانشجوی کارشناسی ارشد است و با معدل بالای 18 در یکی از دانشگاه‌های تهران تحصیل می‌کند. او از تقلب های دوره کارشناسی خود برای ما می گوید؛ زمانی که 18 تا 22 ساله بود. نیلوفر به «ابتکار» می‌گوید: «یادم میاد که یک کاغذ A4 را بر می‌داشتم و با خط ریز بخش زیادی از جزوه را که بلد نبودم، روی آن پیاده می‌کردم. مثل بادبزن کاغذ را تا می‌کردم و می‌بردم سر جلسه. خیلی روش خوبی بود و همیشه جواب می‌داد.» نیلوفر با اشاره به اینکه پوشش مانتو و مقنعه برای تقلب بسیار مناسب است، می‌گوید: «من در دوران دانشگاه مخصوصاً کارشناسی خیلی تقلب می کردم؛ مثلا کاغذ می‌چسباندم زیر لایه داخلی مانتو و طول امتحان آن را بر‌می‌گرداندم و راحت می‌نوشتم و یا هندزفری می‌بردم و زیر مقنعه صدای ضبط شده خودم را از کل جزوه گوش می‌دادم. بیشتر تقلب هایی که کردم انفرادی بود و کسی را اذیت نکردم؛ یعنی اینجوری نبود که سر و صدا کنم و تمرکز بقیه دانشجویان بهم بخورد.»
او می‌گوید: «برای من خیلی جالب بود، در چندین و چند امتحان من تمام سوالات را از جزوه خود استاد پاسخ دادم، آن هم به طور کامل اما زمانی که نمره‌ها آمد، نمره پایینی به من داده شد. بخش زیادی از این تقلب ها برای این است که اساتید نیز توجه زیادی نمی‌کنند روی نمره دادند و اگر کافی ننویسیم ممکن است، آن درس را بیفتیم!»
 تقلب در لحظه‌ای تلخ و تاریخی
سارا، کارشناسی خود را در دانشگاه علامه طباطبایی گذرانده است. بارزترین خاطره او در دوران دانشجویی‌اش به ترور دانشمند هسته‌ای کشور مصطفی احمدی روشن مربوط می‌شود. سارا در این باره به «ابتکار» می‌گوید: «روزی که دانشمند هسته‌ای کشورمان در نزدیکی دانشگاه ترور شد، صدای مهیبی در محیط دانشگاه پیچید و همه مراقب‌های امتحان از ساختمان خارج شدند، ما دانشجویان که نمی‌دانستیم چه اتفاقی افتاده است، کتاب و جزوه باز کردیم و یا از روی دست هم تقلب کردیم.»
سارا می‌گوید: «در دوران راهنمایی به بهانه دستشویی رفتن از سر جلسه به سرویس بهداشتی می‌رفتم و در آنجا از کتابی که پیش از جلسه قرار داده بودم، مطالبی که نیاز داشتم را برای خودم یادآوری می‌کردم.» براساس گفته‌های سارا او بارها از طریق هندزفری از زیر مقنعه با بیرون از کلاس در ارتباط بوده و توانسته به سوالات زیادی از این طریق پاسخ دهد.
مجبور شدم تقلب را قورت دهم
سروش، 32 ساله از تهران است. او می‌گوید برای تقلب حتی در فصل گرما نیز کاپشن به تن می‌کرده! سروش از دوران دانشگاهی و تقلب کردن تنها کاپشنی را به خاطر دارد که یک برگه A4 را به آن می چسبانده و از روی اطلاعاتی که روی آن نوشته بود استفاده می‌کرده. سروش در این باره به «ابتکار» می‌گوید: «همیشه یک کاپشن به تن داشتم، حتی در خرداد ماه! یک دستمال کاغذی در دستم بود به این بهانه که مریض شده‌ام و سرما خورده‌ام. بعد روی دستمال کاغذی یا داخل برگه ای که داخل کاپشن چسبانده بودم، آنچه را نیاز داشتم روی برگه پاسخنامه پیاده می‌کردم.» سروش ادامه می‌دهد: «حتی چندباری روی در ماشین حساب مهندسی تقلب کرده ام. اینگونه که با مداد روی درب آن می‌نوشتیم بعد به نفر جلویی یا عقبی می‌دادیم بعد او اطلاعات را پاک می‌کرد و جواب سوال دیگری را برای ما می‌نوشت. این را هم بگویم که یک بار روی تکه کاغذی تقلب نوشته بودم و آن جزئی‌ترین تقلبی بود که نوشته بودم اما مراقب امتحان فهمید و آمد که آن را از من بگیرد. در آن لحظه تصمیم گرفتم که کاغذ را قورت دهم و این کار را هم کردم. بعد از مراقب نتوانست کاری بکند چون مدرکی نداشت، فقط صندلی من را عوض کرد که خداروشکر جای بهتری نصیبم شد.»
چه کسی برنده خواهد بود؟
روش‌های تقلب تمامی ندارد. برگه های پاسخنامه یا سوال را عوض کردن، روی دست و پا نوشتن. لای انگشتان دست نوشتن، روی بطری آب معدنی نوشتن. متن فارسی را به زبان فینگلیش روی تخته نوشتن و ... . همه این‌ها روش‌های است که بارها در طول تاریخ مدرسه و دانشگاه استفاده شده است و البته جواب هم داده اما در انتها چه چیزی می‌ماند از این تقلب‌ها؟
پاسخ را در خاطره ای از رضا، 31 ساله می شنویم. او که از جمله دانش آموزانی بود که در دوران مدرسه فقط به دیگران تقلب می‌رساند و خودش کمتر درگیر تقلب کردن بود، می‌گوید: «برای چندمین بار بود که کسانی که به آن‌ها تقلب می‌رساندم، نمره‌شان از من بیشتر می‌شد. تنها این موضوع نبود که من را در آن سن می‌رنجاند، دبیرمان نیز توجه بیشتری به آن‌ها می‌کرد و آن‌ها شده بودند الگوی کلاس ما. این شد که نامه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای بدون نام برای دبیرمان نوشتم و همین ماجرا را برایش بدون ذکر نامی شرح دادم. معلم روز بعد به کلاس آمد و نطقی ماندگار را برای دانش‌آموزان انجام داد. آن روز معلم‌مان درگیر نمره بودن را حال کوچکی برای آینده مهمتر دانست و گفت که این حال درسی برای آینده شما است. چند سال دیگر شما نمره‌های این درس را شاید به یاد نیاورید، چون رویدادهای بزرگتری انتظار شما را می‌کشند. شما کنکوری را پیش رو دارید که برخی با سهمیه در آن موفق می‌شوند. در آینده در شرایطی کار می‌کنید که برخی با پارتی و رابطه و تقلب در آن با شما رقابت می‌کنند. هر چند شاید ظاهرا فرقی میان موفقیت شما و آن‌ها نباشد، یا حتی آن‌ها از شما موفق‌تر باشند، اما در نهایت چه کسی واقعا در اوج می‌ایستد؟ او گفته بود که درست است که شاید در این کلاس کوچک آن هم برای بازه‌ای کوتاه برخی دانش‌آموزان با تقلب و کلک شاخص شده‌اند اما در نهایت، در طولانی مدت چه کس و کسانی می‌توانند در جامعه سربلند کنند؟ آن‌ها که تمام کارهای خود را با تقلب پیش برده‌اند مطمئناً نمی‌توانند جایگاهی دائمی داشته باشند. در این بین اشخاصی که با تلاش خود نمره‌ای کسب کرده اند و به مرتبه‌ای رسیده‌اند آینده‌ای درخشان در انتظارشان خواهد بود. آینده‌ای که فرقی اساسی میان فرد متقلب و آن‌ها را به وضوح نشان خواهد داد.»
برچسب ها
نسخه اصل مطلب