اندیشه فولادوند: گاهی به جای مسئولان شرمنده میشوم
اندیشه فولادوند بازیگر فیلم سینمایی «مستطیل قرمز» به کارگردانی حسن و حسین صیدخانی و تهیهکنندگی زندهیاد سیدعلیرضا سجادپور که این روزها در سینماها روی پرده است، در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه پیش از این فیلم و قبل از ورود به سینما یعنی از دوران نوجوانی به طور کلی روی تاریخ جنگ حساس بوده و این حساسیت در آثاری که به خود او در حوزه ادبیات شاخه شعر مربوط است، کاملاً مشهود است، گفت: این حساسیت سالیان سال وقت من را به خود اختصاص داد حتی باعث شد در این زمینه شخصاً اثری مستقل تولید کنم پس حساسیت نسبت به تاریخ جنگ در من بسیار بوده و هست.
وی ادامه داد: البته متأسفانه نمیدانم به چه دلیل از روزی که سینما وارد زندگیام شد، با قصه یا فیلمنامهای که درباره جنگ و آدمهای جنگ در یک دوره خاص تاریخی باشد، مواجه نشدم که نظر من را به خود جلب کند. از سوی دیگر فیلمنامههایی که نظر من را جلب کرده بود، برای بازی به من پیشنهاد نشده بود و همیشه از دیدنشان لذت میبردم.
خوش شانس بودم که به این فیلم دعوت شدم
بازیگر فیلم سینمایی «مستطیل قرمز» یادآور شد: زمانی که فیلمنامه «مستطیل قرمز» به قلم مهدی نادری را مطالعه کردم که به زیبایی ماجرای زیست قهرمانانه شهید هزاره را نوشته بود، از نحوه روایت ماجرا خوشحال شدم. همچنین وقتی متوجه شدم برادران صیدخانی که خود اصالتاً اهل ایلام و ناحیه چوار هستند و قصد دارند اثری درباره تاریخ مکتوبی که خود و خاندانشان زیست کرده بودند بسازند، با خود فکر کردم خوش شانسم که از من خواسته شده در این اثر کار کنم.
فولادوند با بیان اینکه پیش از این قصه هم در واقع با اتفاقهای سالهای ۶۴ و ۶۵ و وقایع مربوط به جنگ ۸ ساله با عراق در غرب ایران به ویژه خطه چوار و استان ایلام آشنایی داشته و درباره آن تحقیق کرده و خوانده است، درباره حضور در این پروژه گفت: با وجود خستگی و نداشتن آمادگی کامل به لحاظ جسمی با لذت هرچه تمام کار را پذیرفتم و خدمت دوستان رسیدم.
وی با اشاره به اینکه «مستطیل قرمز» فیلم بسیار سختی به لحاظ تولیدی بود، بیان کرد: این اثر در ۲ فاز تولید شده است؛ ما در فاز اول مدت زمان بسیار طولانی کار کردیم و درگیر مشکلات فصلی و به ویژه مشکلات مالی که بسیار غمانگیز است، شدیم.
شعار درباره تاریخ جنگ زیاد است اما در ععمل حمایتی نیست
این بازیگر سینما درباره حمایت نکردن از تولید اینگونه فیلمها عنوان کرد: ما در سرزمینی زندگی میکنیم که ۸ سال جنگ را تجربه کرده است. همچنین در کشوری زندگی میکنیم که پایتخت آن تنها شهری در جهان است که پس کوچههایش هم به اسم آدمهاست یعنی در این راه بسیار شهید دادهایم اما وقتی که ما به عنوان سینماگر یا متخصص حوزه ادبیات و… میخواهیم به این تاریخ بپردازیم اطرافمان شعار زیاد است و وقتی به مرحله تولید میرسد متأسفانه اصلاً و ابداً حمایتی انجام نمیشود.
فولادوند افزود: فیلمبرداری «مستطیل قرمز» هم تا مدتها متوقف بود تا اینکه خداوند خواست، شرایط فراهم شد و من خدمت دوستان رسیدم. ناگفته نماند که این کار تا جایی که من در جریان هستم با سرمایههای شخصی و کسانی که قلبشان متعلق به این آدمهاست، دوباره سرپا شد.
وی با بیان اینکه شخصاً به جنگ و سیاستهایش کاری ندارد چراکه این کار برای سیاستمدارهاست، مطرح کرد: من در زندگی با آدمهای جنگ کار دارم؛ آنهایی که روی سیم خاردار دراز میکشیدند و به یک گردان میگفتند از رویشان رد شوند. این ژن برای من ژن مقدسی است، شخصاً روی آن کار کردم و در حقیقت عیان است و علاقهای نیست که کسی نداند. در نتیجه من با قلبم در «مستطیل قرمز» حضور پیدا کردم و امیدوارم نتیجه آن در شأن شهید هزاوه و خاندان ایشان که در این مملکت حضور دارند به ویژه که من افتخار داشتم نقش همسر ایشان را بازی کنم، باشد و نظر آنها جلب شود.
بازیگر «مستطیل قرمز» در ادامه با اشاره به اینکه انسان مجبور است امید را در خود زنده نگه دارد، توضیح داد: من نزدیک ۱۳ یا ۱۴ سال است در سینما کار میکنم و از اول این آرزو را داشتهام که کمی مساله انتقال فرهنگ آدمهایی را که برای خاک این مملکت و ناموس آن ورا و فرای دسته، رسته و ایدئولوژی و این مباحث کار بزرگی کردهاند، جدی بگیریم. آنها جانشان را که تنها دارایی انسان است، دادهاند. ما در روزگاری زندگی میکنیم که در انتقال قصه زیستی و فرهنگی دوران جنگ بسیار ناموفق بودهایم.
فولادوند تاکید کرد: اگر در حال حاضر که با وجود فاصله گرفتن از جنگ همچنان شهید پیدا میشود، در پایتخت از یک فردی در خیابان پرسیده شود شهید همت، شهید باکری، شهید متوسلیان، شهید چمران و… تصور میکنم تنها یک اسم روی یک اتوبان از این قهرمانها آن هم صرفاً در پایتخت به یادگار گذاشتهایم. من متأسفم چراکه قدرت اجرایی و تصمیم گیری این مباحث در حوزه قدرت من و همکارانم نیست کسانی که اندکی بالاتر ایستادهاند و قدرت اجرایی دارند حداقل از آثاری که درباره جنگ هشت ساله ساخته میشود تا صرفاً سبک زندگی فردی نمایش داده شود، حمایت کنند. چراکه بهترین آموزش از نظر من آموزش از راه فرهنگ و هنر است.
وی با اشاره به تیم سازنده «مستطیل قرمز» گفت: خوشحالم برادران صیدخانی کارگردانان جوان اثر که متولد سالهای پایانی جنگ هستند، چنین اثری را تولید کردهاند. همچنین باید بگویم خود من متولد دهه ۶۰ هستم و اکثر بچههایی که در این تیم کار میکنند بعد از جنگ به دنیا آمدند. خوشحالم در خدمت گروه بودم و امیدوارم در زمان اکران همه چیز خوب پیش برود تا در شأن قهرمانها باشد.
بازیگر «مستطیل قرمز» درباره ویژگیهای مردم ایلام و تجربه کار در این استان مطرح کرد: مردم ایلام بینظیر هستند البته که من معتقدم تمام اقوام ایرانی بینظیر هستند. به جرأت میتوانم بگویم اگرچه انسان در ذات خود متبرک است اما در ایران اقوام گوناگونی که من با آنها ملاقات داشتهام، هر قومی ویژگیهای درخشان خود را دارد. در حال حاضر که بحث مردم ایلام است باید بگویم واقعاً جزو مهجورترین، مهربانترین و بیتوقعترین قومی هستند که من دیدهام.
گاهی من به جای مسئولان شرمنده میشوم
فولادوند افزود: یعنی آنچنان و همچنان عرق میهن پرستی و دفاع نسبت به حفاظت آب و خاک در این قوم جریان دارد که من به جای مسئولان شرمنده میشوم و خجالت میکشم چراکه چنین قومی که بابت مسائل مربوط به انقلاب و بعد جنگ تحمیلی بسیار بها دادهاند، متأسفانه و متأسفانه نیازهای بسیار زیادی در نسل جدیدشان به لحاظ امکانات کاری و تحصیلی و… وجود دارد. امیدوارم کسانی که قدرتش را دارند یعنی خدا به آنها عطا کرده است که در جایی بایستند و قدرت، پول و امکانات در اختیارشان باشد، بیایند و بپردازند.
وی در پایان مطرح کرد: من اگر جای مدیران سیاسی، دولتی و اقتصادی این مرز و بوم بودم سرتاپای مردم ایلام را طلا میگرفتم ضمن اینکه من ایلامی نیستم و تصور نشود از قوم خود دفاع نمیکنم بلکه آنچه را که در مدت طولانی کار دیدم، میگویم. از سوی دیگر فیلم «مستطیل قرمز» که با تمرکز روی ماجرای بمباران زمین فوتبال چوار ساخته شده است و جذابیت تاریخی در همین زمینه دارد، نشان میدهد مردم منطقه بهای بسیار بسیار زیاد و غیرقابل جبرانی پرداختهاند که من امیدوارم بیش از پیش قدر دانسته شود.