به گزارش رویداد ایران و به نقل از خبرآنلاین، بیوک ملکی اگر تا پیش از این برایتان شاعر نامآشنای کودک و نوجوان بود یا به این واسطه میشناختیدش که سال ۱۳۶۷ با همراهی قیصر امینپور، فریدون عموزاده خلیلی و چند تن دیگر از نویسندگان، نشریه «سروش» را برپا کرد یا با تصویرگریهایش برای کتابهای خودش و کتابهای دیگران به یاد میآوردیدش، این بار باید به عنوان نقاش بشناسیدش. نقاشیهایی با عنوان «مُدامآباد» که از روز جمعه، ۱۳ اسفند در گالری گویه واقع در میدان هفت تیرِ تهران، روی دیوار رفت؛ مناظری برگرفته از طبیعت روستای پدری.
بیوک ملکی طبق گفته خودش در سال ۱۳۸۸ هنگامی که تصویرسازیاش برای کتاب «مرد و میدان» توانست جایگاه دوم این رشته را در جشنواره کتاب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به خود اختصاص دهد به توصیه نفر سوم این جشنواره دست از کار تصویرگری کشید و به کار اصلی خود، سرودن شعر برای کودکان و نوجوانان پرداخت. شیوع عالمگیر ویروس کرونا و هول و هراس اولیه ناشی از انتشار لحظه به لحظه اخبار تلخ که تمرکز او را نیز چون بسیاری دیگر برهم زد موجب شد به توصیه دخترش، به نقاشی که خود میگوید هنگام انجامش از جهان و مافیها فارغ میشود روی آورد و حاصل این روی آوردن را اکنون میتوان در گالری گویه به تماشا نشست.
آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفتوگوی سیدعبدالجواد موسوی، شاعر، روزنامهنگار و منتقد هنری است با این هنرمند در روز افتتاحیه نمایشگاه نقاشیاش که با حضور هنرمندانی چون ساعد باقری، مصطفی رحماندوست و محمد رحمانیان برپا شد.
استغنای عجیبی میآورد و از این حیث شبیه موسیقی هم هست.
بله و آرامش عجیبی به ذهن میدهد. یکی، دو نقاشی کشیدم و احساس کردم میتوانم به شکل جدی به آن بپردازم.
بعد چه اتفاقی افتاد که بر کشیدن منظرههای روستای پدریتان، تمرکز کردید.
آن فضا، فضای خوبی است. ما باغکی در روستای مُدامآباد داریم و...
آنجا مینشستید و کار میکردید؟
هم اینطور و هم این که گاهی عکس میگرفتم و از روی عکس میکشیدم. تفاوت نور گاهی اوقات موجب میشود در عرض چند ساعت، چندین حالت را بر روی این مناظر مشاهده کنید و سایه روشنی که در اثر رفتوبرگشت نور ایجاد میشود تفاوتهای بسیاری ایجاد میکند، مثلا من در یکی از نقاشیهایم، بر روی کوه از رنگ صورتی استفاده کردهام، در حالی که کوه صورتی نیست اما من این رنگ را در یک لحظه، یک آن، بر روی کوه دیدم.
چه شد که جمله آن استاد تصویرگری که آن زمان بر ذهنتان تاثیر گذاشت، اینجا دیگر کار نکرد و به حوزه نقاشی برگشتید؟
آن تصویرگری کتاب کودک بود و این نقاشی بزرگسال است.
پس، از این به بعد نقاشی را جدیتر میگیرید؟
بله، دیگر نمیخواهم رهایش کنم.