نقطه تمایز در مسیر حرفهای تولیدکنندگان لوازم خانگی چیست؟
به گزارش رویداد ایران به نقل از ایسنا، در یادداشت میلاد رحمتی آمده است: همانطور که بدن انسان برای تامین نیازهای خود ناچار به بهره گرفتن از مجموعه ای از اندامها به عنوان تامین کنندگان نیازهای بدن به عنوان یک «کل واحد» برای ادامه حیات خود است، به همان صورت نیز در حوزه تولیدات صنعتی، چنین چرخه ای تضمین کننده حیات یک صنعت تلقی میشود. بر همین مبنا در صنعت، به این چرخه حیاتی «زنجیره تامین» گفته می شود. در واقع «زنجیره تأمین» سیستمی متشکل از سازمانها، افراد، فعالیتها، اطلاعات و منابعی است که در عرضه یک «محصول» یا «خدمت» به مصرفکننده دخیل هستند. فعالیتهای زنجیره تأمین شامل تبدیل «منابع طبیعی»، «مواد اولیه» و «اجزای سازنده» به یک «محصول نهایی» است که به «مشتری/مصرفکننده نهایی» تحویل داده میشود. به عبارت دیگر، زنجیره تامین به عنوان «فرآیند» تولید و فروش کالاهای تجاری، شامل همه مراحل از «تامین مواد اولیه» و «ساخت کالا» تا «توزیع» و «فروش» آنها تعریف میشود. مبتنی بر اهمیت این چرخه، در حوزه لوازم خانگی نیز توجه به زنجیره تامین، به قدری حائز اهمیت است که جایگاه تولید کنندگان خرد و کلان را دقیقا همین چرخه مشخص می کند. با این وجود، گستردگی و پیچیدگی فراهم کردن زنجیره تامین، غالبا تولیدکنندگانی که فاقد بلندپروازی هستند را از پرداختن به آفرینش آن منصرف می کند؛ مساله ای که نقطه تمایز آینده درخشان «تولیدکنندگان پیشرو» با «تولیدکنندگان مقطعی» است.
ساده سازی زنجیره تامین
در ضرورت و اهمیت بحث زنجیره تامین، بازیگران پیشرو در صنعت لوازم خانگی غالبا در حال ساده سازی تامین کنندگان بالادستی بوده اند. در هنگامه ای که تولیدکنندگان پیشرو لوازم خانگی در حال به دست آوردن سهم بیشینه بازار هستند، همزمان به گسترش زنجیره تامین در بالادست و پایین دست خود نیز توجه دارند تا این زنجیره را به منظور «افزایش سودآوری»، ساده تر کنند. به عنوان مثال، هر دو شرکت معروف Midea و Gree شرکت های تابع خاص خود را به وجود آورده اند که اجزای حیاتی محصولات خود مانند کمپرسورها و موتورها را طراحی و تولید می کنند. به طور مشخصتر تولیدکنندگان کمپرسور GMCC و Landa به ترتیب متعلق به Midea و Gree و تولیدکنندگان موتور Welling و Kaibang نیز به ترتیب در مالکیت Midea و Gree هستند.
طبق بررسیها، آن دسته از تولیدکنندگانی که قطعات مورد نیاز را به رهبران تولید لوازم خانگی چینی عرضه میکنند (یعنی Midea، Haier و Gree) در مقایسه با فروش به تولیدکنندگان لوازم خانگی بینالمللی در دیگر کشورها، حاشیه سود خالص کمتری را از چینی ها طلب می کنند، زیرا تولیدکنندگان لوازم خانگی در چین، قدرت خرید و چانه زنی بالاتری نسبت به تامینکنندگان خود دارند.
مدیریت زنجیره تامین: ضرورتی برای رقابت
جوهر رقابت در صنعت لوازم خانگی، زنجیره تامین است. در بحران سال ۲۰۲۰، کسبوکارها در سراسر جهان به اهمیت زنجیره تامین، بیش از هر زمان دیگری واقف شدند. زمانی که همهگیری کرونا موجب مختل شدن تامین منابع اولیه شد و تولیدکنندگان قادر به تهیه مواد ضروری نبودند هم شرکتها و هم مصرفکنندگان ارزش زنجیرههای تامین انعطافپذیر و مقیاسپذیر را درک کردند. قابلیت عملیاتی زنجیره تامین، یک «مزیت رقابتی» ضروری در نظر گرفته میشود. «چرخه طولانی پاسخدهی»، «تحویل کند» و «عدم مدیریت مشارکتی زنجیره تامین» در شرکتهای سنتی لوازم خانگی منجر به کاهش راندمان عملیات زنجیره تامین آن ها می شود. این مساله، در نتیجه منجر به افزایش بیش از حد موجودی در مسیرهای توزیعی میشود که مستقیما بر «چرخه تحویل محصول» و «رضایت مشتری» تأثیر منفی خواهد گذاشت. به احتمال زیاد در آیندهای بسیار نزدیک (و حتی همین حالا)، شرکتهای لوازم خانگی برای بهبود کارایی و همگرایی همه رویهها و بهینهسازی مدیریت زنجیره تامین، به پلتفرم های IoT صنعتی (اینترنت اشیا) متکی خواهند شد.
هماهنگسازی زنجیره تامین درون شرکتی
از طریق پلتفرم IoT صنعتی میتوان به «اطلاعات منابع تولید» مانند تجهیزات، مواد و نیروی انسانی به صورت بی درنگ (real-time) دسترسی یافت و «مصرف مواد» در محل را ردیابی و «توزیع دقیق» را بر اساس «وضعیت موجودی» رصد کرد. همچنین در این وضعیت، امکان «تنظیم پویا» و «بهینه سازی تولید» و «مدیریت موجودی» نیز در دسترس خواهد بود.
هماهنگی زنجیره تامین بینشرکتی
برای تحقق «هماهنگی زنجیره تامین کارآمد»، شرکتهای لوازم خانگی باید دادههای IoT، از جمله «دادههای عملیات تولید»، «دادههای تامینکننده»، «دادههای ادراک کاربر»، و «دادههای عملیات تجاری» را از طریق «پلت فرم اینترنت صنعتی» جمعآوری و این دادهها را به شکلی هدفمند تجمیع و با ایجاد قابلیت ابری سازی، امکان دسترسی و استفاده بین شرکتی را فراهم کنند. چنین سطحی از هماهنگی باید به افزایش کارایی خدمات دیگر مانند «تدارکات متمرکز»، «طراحی مشارکتی»، «تجارت الکترونیک» و «لجستیک هوشمند» کمک کند.
پلت فرم COSMOPlat که توسط شرکت Haier در همین راستا طراحی شده، نمونه ای جالب توجه در این زمینه است. Haier برای ادغام بخش های «تحقیق و توسعه»، «منابع تامینکننده و مصرف کننده»، و «ارائه خدمات به شرکتها/کاربران» از قبیل «تأسیس کارخانههای به هم پیوسته»، «تولید مشارکتی»، «بهرهبرداری و نگهداری تجهیزات، تامین مالی زنجیره تامین» و... به این پلتفرم متکی شده است. Haier با استفاده از پلت فرم COSMOPlat توانسته ارزش بیشتری را به تامینکنندگان، شرکتها و کاربران پلتفرم خود ارائه دهد و تبدیل آنها را از یک «شرکت تولیدی» به یک «شرکت پلتفرمی» محقق کند. COSMOPlat در حال حاضر بیش از ۳.۹ میلیون تامین کننده را پوشش داده و به بیش از ۴۳ هزار شرکت خدمات رسانی می کند و از همین ابتکار، بیش از ۱۵.۱ میلیارد یوان درآمد به ثبت رسانده است.
سنگ بنای موفقیت
فارغ از جاه طلبیها و تدوین چشم انداز برای تصاحب بازار، در نگاه حداقلی نیز به منظور حفظ کیفیت و میزان تولید و عملکرد عادی، هر گره در زنجیره تامین صنعت لوازم خانگی باید تامین کنندگان واجد شرایطی برای تهیه قطعات مختلف خود داشته باشد. با این حال، بسیاری از شرکت ها تنها زمانی به دنبال تامین کنندگان می گردند که «کاهش عرضه» رخ دهد. در چنین وضعیتی، یافتن تامین کنندگان مناسب اغلب غیرممکن می شود و تنها موجب هدر رفتن زمان و پول خواهد شد. آنچه را که شاید بتوان به عنوان نکته پندآموز مساله دانست، همه گیری کرونا است که چالش های اقتصادی آن، شرکت ها را مجبور کرد تا در مورد «لجستیک»، «مشارکت ها»، «روابط تامین کنندگان» و «اهمیت انعطاف پذیری زنجیره تامین» تجدید نظر جدی به عمل بیاورند؛ چرا که این سه سنگ بنای یک زنجیره تامین موفق، به شرکت ها «ابزار»، «شبکه» و «اعتماد به نفس» لازم برای انعطاف پذیر ماندن و شدن را می بخشد و آنها را در برابر هر گونه اختلال چه همهگیری، چه کمبود قطعات، چه کاهش سرعت نیروی کار یا تغییر در تقاضای مصرف کننده، توانمند کرده و در چشم اندازی هدفمند، آن ها را قادر به تصاحب بخش بزرگی از بازار خواهد کرد.