جستجو
رویداد ایران > سبک زندگی > چگونه فکر به آینده‌، زندگی را شادتر می‌کند؟

چگونه فکر به آینده‌، زندگی را شادتر می‌کند؟

چگونه فکر به آینده‌، زندگی را شادتر می‌کند؟
لحظه‌ای خودتان را در ۱۰ سال آینده تصور کنید. بسته به سنی که دارید ممکن است چند تار موی سفید و چین و چروک بیشتر داشته باشید و شاید به امید تغییراتی در شرایط مادی خودتان هم باشید. اما آیا کسی که شما تصور می‌کنید اساساً شبیه خودِ امروزِ شماست؟ یا با خودِ آینده‌تان احساس غریبی می‌کنید؟ بر اساس گنجینه‌ای از مطالعات روان‌شناسی از دهه‌ی گذشته، پاسخ افراد به این پرسش‌ها معمولاً تفاوت زیادی دارد و نشان‌دهنده‌ی یافته‌های شگفت‌انگیزی درباره‌ی گرایش‌های رفتاری آن‌ها است.

به گزارش فرارو به نقل از بی بی سی؛ برخی افراد نسبت به خودِ آینده‌شان حس روشنی دارند که بسیار نزدیک به هویت کنونی آن‌ها است. این افراد نسبت به پول‌شان مسئولیت‌پذیرتر هستند و نسبت به رفتارشان با دیگران اخلاقی‌تر عمل می‌کنند. آن‌ها مشتاقند طوری رفتار کنند که زندگی در سال‌های پیش رو برای آن‌ها آسان‌تر شود.

اما بسیاری دیگر از افراد با تصور کردن خودِ آینده‌شان به عنوان تسلسلی از خودِ امروزشان مشکل دارند. این افراد نسبت به رفتارهایشان مسئولیت‌پذیری کمتری دارند. تقریباً این گونه است که آن‌ها خودِ آینده شان را به عنوان یک فردِ جداگانه می‌بینند که ارتباط کمی با هویت امروزشان دارد، در نتیجه آن‌ها کمتر نگرانِ عواقب بلندمدت اعمال‌شان هستند.

شما تقریباً می‌توانید به خود آینده‌تان به عنوان رابطه‌ای فکر کنید که باید آن را پرورش دهید. خوشبختانه، برای تقویت حس همدلی و دلسوزی برای فردی که در آینده خواهید شد استراتژی‌های ساده‌ای وجود دارد که نتایج مثبتی از نظر سلامت، شادی و امنیت مالی به همراه خواهند داشت.

ریشه‌های فلسفی

انگیزه و الهامِ تحقیقات روان‌شناختی اخیر روی خودِ آینده را می‌توان در نوشته‌های فیلسوفانی، چون جوزف باتلِر (Joseph Butler) در قرن هجدهم یافت. باتلر در سال ۱۷۳۶ نوشته است: «اگر خود یا فردِ امروز با خود یا فردِ فردا یکسان نباشند بلکه فقط مانند افراد دیگر باشد، خودِ امروز به واقع دیگر برایش مهم نیست چه بر سر خودِ فردایش خواهد آمد، درست مثل هر آن چه که ممکن است بر سر یک غریبه بیاید.»

این تئوری بعد‌ها توسط دِرِک پارفیت (Derek Parfit) فیلسوف بریتانیایی گسترش یافت و از آن دفاع شد. آثار پارفیت توجه محقق جوانی به نام هَل هِرشفیلد (Hal Hershfield) را به خود جلب کرد. هرشفیلد که استادیار بازاریابی، تصمیم‌گیری رفتاری و روانشناسی در دانشگاه کالیفرنیا، لس‌آنجلس است می‌گوید: «این یک ایده‌ی قانع‌کننده بود.» هرشفیلد حدس می‌زد که قطع ارتباط با خود آینده‌مان ممکن است روشنگر بسیاری از عناصر غیرمنطقی رفتار کنونی ما باشد از جمله عدم تمایل ما به پس‌انداز کردن برای دوران بازنشستگی‌مان در آینده.

هرشفیلد برای اطمینان از این حدس ناچار بود راهی برای سنجش میزان «همخوانی با خودِ آینده» پیدا کند. او تصاویر ساده‌ای ترسیم کرد حاوی دو جفت دایره که هر یک نمایانگر خود کنونی و خود آینده بود. دایره‌ها با درجات مختلفی از هم‌پوشانی ترسیم شده بودند و شرکت‌کنندگان باید تشخیص می‌دادند کدام جفت دایره به بهترین شکل میزان شباهت و اتصالی که آن‌ها با خود آینده‌شان در ۱۰ سال آینده احساس می‌کنند، توصیف می‌کند.
نمودار هرشفیلد از جفت‌های دایره که نشانگر خود کنونی و خود آینده است. (منبع: هَل هرشفیلد، منتشر شده در روزنامه قضاوت و تصمیم‌گیری، ۲۰۰۹)

هرشفیلد پس از آن پاسخ شرکت‌کنندگان را با مقیاس‌های مختلف برنامه‌ریزی مالی مقایسه کرد. در یک آزمایش، سرناریو‌های مختلفی در اختیار شرکت‌کنندگان قرار گرفت که بر اساس آن می‌توانستند پاداش کوچکی را زودتر یا پاداش بزرگ‌تری را بعداً دریافت کنند. همان طور که انتظار می‌رفت شرکت‌کنندگانی که ارتباط بیشتری با آینده احساس می‌کردند تمایل بیشتری به صبر کردن برای پاداش بزرگ‌تر داشتند.

هرشفیلد برای بررسی این که آیا این تمایل به برنامه‌ریزی مالی صحیح با رفتار آن‌ها در زندگی واقعی مطابقت دارد یا نه نگاهی به پس‌انداز کنونی شرکت‌کنندگان انداخت. همان طور که انتظار می‌رفت او دریافت که هرقدر شرکت‌کنندگان با خودِ آینده‌شان ارتباط بیشتری احساس کنند پول بیشتری برای آینده پس‌انداز می‌کنند.

بازگشت به آینده



هرشفیلد در تحقیقات بعدی خود این پدیده را در بسیاری از حوزه‌های دیگر زندگی بررسی کرد. برای نمونه، در سال ۲۰۱۸ او دریافت که حس همخوانی با خودِ آینده‌ی مردم می‌تواند پیشگویِ رفتار‌های ورزشی و تندرستی کلی آن‌ها باشد. این طور به نظر می‌رسد که اگر شما خودِ آینده‌تان را قویاً شناسایی کنید، تمایل بیشتری به مراقبت از بدن خود دارید تا اطمینان حاصل کنید در سال‌های پیش رو از سلامتی بهتری بهره خواهید برد.

آزمایش‌های دیگر نشان داد کسانی که بر اساس معیار‌های همخوانی با خودِ آینده نمره‌ی بالاتری کسب کرده‌اند در قیاس با کسانی که در شناسایی خودِ آینده‌شان مشکل دارند از استاندارد‌های اخلاقی بالاتری برخوردارند مثلاً احتمال تقلب کردن این افراد در آزمون‌ها کمتر است. به عقیده‌ی هرشفیلد: «اگه مردم با خود آینده‌شون ارتباط بهتری داشته باشن، توانایی اونا در تشخیص عواقب تصمیمات کنونی بر خود آینده‌شون بیشتر میشه و این توانایی به اونا کمک میکنه روی رفتارهاشون کنترل داشته باشن.»

هرشفیلد در سال ۲۰۲۰ تایید کرد که توانایی یا عدم‌توانایی یک فرد در تشخیص خود آینده‌اش می‌تواند اثرات بلندمدتی روی سلامتی و خوشبختی کلی او داشته باشد. یافته‌های یک مطالعه‌ی طولی که بیش از ۴۰۰۰ شرکت‌کننده را به مدت یک دهه پی‌گیری کرد حاکی از آن بود که میزان همخوانی با خودِ آینده‌ی یک فرد در آغاز مطالعه می‌تواند پیشگویِ رضایت آن فرد از زندگی در ۱۰ سال بعدی عمرش باشد.

از همه مهم‌تر، این نتیجه حتی زمانی که هرشفیلد سلامت اولیه‌ی شرکت‌کنندگان را کنترل کرد نیز صادق بود. این یافته باعث شد این احتمال حذف شود: افرادی که با خودِ آینده‌شان احساس ارتباط می‌کردند صرفاً این آزمایش را با رضایت بالاتری از زندگی آغاز کرده بودند و سپس این گونه باقی ماندند. در عوض، به نظر محتمل است که رضایت بیشتر در انتهای این آزمایش نتیجه‌ی تمام آن رفتار‌های مثبت بود، رفتار‌هایی نظیر پس‌انداز مالی و افزایش میزان ورزش که با هم زندگی راحت‌تری را فراهم می‌کنند.

چشم‌انداز آینده

در پشت این نتایج، دانشمندان علوم اعصاب شروع به بررسی دقیق‌تر فرایند مغزی پشت این پدیده کرده‌اند و در پی یافتن پاسخ این پرسش هستند که چرا همزادپنداری با خودِ آینده برای بسیاری از افراد کار سختی است.

مگان مِیِر (Meghan Meyer) استادیار کالج دارتماوث در نیوهمپشایر، ایالات متحده اخیراً از شرکت‌کنندگان مطالعه‌ی خود خواست هم‌پوشانی تسلسل با خود آینده‌شان را در مقاطع زمانی مختلف تخمین بزنند. در یکی از این آزمایش‌ها، شرکت‌کنندگان باید با کنترل کردن همپوشانی دو دایره که بسیار شبیه آزمایش‌های هرشفیلد بود، شباهت خود فعلی و خود آینده‌شان را تخمین بزنند. آن‌ها این کار را چندین بار تکرار کردند در حالی که خودشان را در ۳ ماه، ۶ ماه، ۹ ماه و یک سال آینده تصور می‌کردند.

«اگر شما با خود آینده‌تان با قدرت همزادپنداری کنید، اشتیاق بیشتری برای مراقبت از بدن خود دارید تا مطمئن شوید در سال‌های پیش رو از سلامت بهتری بهره‌مند خواهید شد.»

مطابق با نتایج هرشفیلد، مِیِر نیز دریافت که میانگین تصور کلیِ شرکت‌کنندگان از خود آینده‌شان به سرعت از تصور کلی آن‌ها از خود کنونی فاصله گرفت و احساس عدم اتصال زیادی در مقطع ۳ ماه پدیدار شد. با این حال جالب اینجاست که این تغییر همزمان با در نظر گرفتن نقاط زمانی بعدی به وضع ثابت رسید. به این ترتیب، تفاوت اندکی میان نه ماه و یک سال وجود داشت و ما می‌توانیم حدس بزنیم اگر نقاط زمانی دورتر را هم در مطالعه گنجانده بودیم همین نتیجه به دست می‌آمد. مِیِر اظهار می‌کند که دیدگاه آن‌ها نسبت به خود آینده‌شان در حال «مبهم‌تر» شدن بود و جزئیات کمتری داشت.

این موضوع در نتایج اسکن‌های ام‌آر‌آی کارکردی نیز منعکس شد، در این اسکن‌ها شواهد جالبی بدست آمد حاکی از این که ما در سطح عصبی هنگام فکر کردن به خود آینده‌مان واقعاً به شخص متفاوتی فکر می‌کنیم. از شرکت‌کنندگان علاوه بر در نظر گرفتن خودشان در مقاطع زمانی مختلف در آینده خواسته شد تا به یک غریبه فکر کنند مثلاً آنگلا مرکلِ سیاستمدار.
 
با پیش‌روی شرکت‌کنندگان در طول جدول زمانی – تصور کردن خودشان در شش ماه آینده – فعالیت مغز مربوط به خودشان شروع به شبیه شدن به واکنش به افکار سیاستمدار شد. مِیِر می‌گوید: «همون طور که شما رو به سوی آینده حرکت می‌کنید، شیوه‌ای که خودتون رو تصور می‌کنید تفاوت زیادی با شیوه‌ای که آنگلا مرکل رو تصور می‌کنید نداره. این مسئله با این ایده‌ی فسلفی سازگاره که رفتار شما با خود آینده‌ی دورتون شبیه رفتار با یه غریبه‌س.»
ما برای پیر تصور کردن خودمان تقلا می‌کنیم، اما اگر بتوانیم این کار را انجام دهیم، به نفع‌مان خواهد بود (منبع: Getty Images)

چیز‌هایی که ایکاش می‌دانستم



با در نظر گرفتن مزایای زیاد برای امنیت مالی، سلامتی و شادی کلی ما، طبیعی است که ندانیم آیا می‌توانیم حس ارتباط خودمان را با خود آینده‌مان تقویت کنیم.

تحقیقات هرشفیلد چند پیشنهاد ارائه می‌دهد. در یک سری از آزمایشات، شرکت‌کنندگان او وارد یک محیط واقعیت مجازی با آواتار‌های شخصی‌شده شدند که شبیه‌سازی ظاهر ۷۰ سالگی آن‌ها بود. همان طور که انتظار می‌رفت، آن‌ها احساس ارتباط بیشتری با خود آینده‌شان کردند و در اقدامات بعدیِ تصمیم‌گیری، مسئولیت‌پذیری مالی بیشتری از خودشان نشان دادند، برای مثال احتمال کنار گذاشتن پول برای بازنشستگی بیشتر شد. هم اکنون اپلیکیشن‌های ویرایش عکس زیادی هست که به شما این امکان را می‌دهند چهره‌ی پیری خودتان را ببینید و این نوع فناوری می‌تواند در برنامه‌های آموزشی گنجانده شود تا افراد را به فکر کردن دقیق‌تر درباره‌ی رفاه و تندرستی آینده‌شان ترغیب کند.

برای آزمودن این یافته می‌توانید یک تمرین ساده‌ی تخیلی را در نظر بگیرید، مثلاً برای ۲۰ سال آینده‌ی خودتان نامه‌ای خطاب به خودتان بنویسید و از چیز‌هایی که هم اکنون برای شما بیشترین اهمیت را دارند و از برنامه‌هایتان برای دهه‌های آینده بنویسید. درست مانند منظره‌ی آواتار‌های سالخورده، این تمرین ساده مردم را ترغیب می‌کند احساس ارتباط بیشتری با خود آینده‌شان داشته باشند و در نتیجه خودشان را برای تغییرات رفتاری مثبت آماده کنند.
 
مطالعات هرشفیلد نشان داده است که این تمرین مقدار زمانی که افراد صرف ورزش کردن در هفته‌های بعد کرده‌اند بالا برده است، نشانه‌ای از این تغییر مثبت که آن‌ها شروع به جدی گرفتن سلامتی بلندمدت‌شان کرده بودند. اگر شما هم مشتاق انجام این تمرین هستید، هرشفیلد پیشنهاد می‌کند می‌توانید با نوشتن یک پاسخ از آینده، اثرات مثبت آن را تقویت کنید، چون این کار شما را وادار به اتخاذ دیدگاه بلندمدت خواهد کرد.

همان طور که ممکن است انتظار داشته باشید، هرشفیلد تحقیقاتش را در زندگی خودش هم اعمال می‌کند. برای مثال وقتی با استرس‌ها و ناامیدی‌های فرزندپروری مواجه می‌شود سعی می‌کند خودش را جای خودِ آینده‌اش بگذارد تا تصور کند ممکن است چگونه به رفتار امروز خودش واکنش نشان دهد. او می‌گوید: «سعی می‌کنم به این فکر کنم که آیا خود آینده‌ی من به طریقی که با خودم رفتار میکنم افتخار میکنه یا نه.»

شاید شروع «گفتگو» با یک وجود خیالی عجیب به نظر برسد، اما وقتی خود آینده‌ی شما در ذهن‌تان زنده شود، فداکاری‌های شخصی کوچکی که برای حفظ سلامت و رفاه شما ضروری هستند بسیار آسان‌تر خواهند شد و در سال‌های پیش رو از خودتان به خاطر این دوراندیشی تشکر خواهید کرد.
برچسب ها
نسخه اصل مطلب