جستجو
رویداد ایران > خبرها > سلامی به انسانِ خدا در بارگاه عشق

سلامی به انسانِ خدا در بارگاه عشق

سلامی به انسانِ خدا در بارگاه عشق
روایتی است عاشقانه برای عرض ارادتی و شبیه زیارتی در بارگاه «انسانِ انسان» یا «انسانِ خدا» که «مولود خانه‌ خدا»ست.

به گزارش خبرگزاری خبرانلاین، نجف، شعر عاشقان است و علی، عاشقِ عاشقان. «علیِ عاشق» را هر جای جهان می شود یافت. اما او که پای در راه نهاده است می گوید: «ایوان نجف، عجب صفایی دارد». پس : « ارادتی بنما تا سعادتی ببری »
روایت زیر، بازآفرینی اختصاصی خبرآنلاین است در روز میلاد سرور و آقای نجف در سیزدهم رجب، تا به بزرگی اش برای عرض ارادتی قبول کند و شبیه زیارتی بپذیرد. چنانکه به فرموده بیت پایانی هفت بند «کمال‌الدین حسن بن محمودکاشی» مشهور به «ملاحسن کاشی»، عالم و شاعر قرون ۷ و ۸ هجری قمری که بیتش بر کتیبه ایوان نجف نصب شده است -آن گونه که در عکس یک این گزارش خبرآنلاین مشاهده می‌کنید- فرمود:
«زایران درگهت را بر در خُلد برین
می‌دهند آواز طِبتُم فَادخُلوها خالدین

تا نجف شد آفتاب دین و دولت را مقام
خاک آن دارد شرف بر زمزم و بیت الحرام»

حیرانی. پیچده ای در شور و شوق دیدار بارگاه. پیام نور به لب های پیک وحی خداست چنانکه صدای مدح علی، با نوای روح فزاست. صدای دلت را از خوذش می خواهی آن گونه که  جناب مولوی می فرمود:

« ای علی که جمله عقل و دیده‌ای
شمّه‌ای واگو از آن‌چه دیده‌ای

تیغ حلمت جان ما را چاک کرد
آب علمت خاک ما را پاک کرد

بازگو دانم که این اسرار هوست
زآن‌که بی شمشیر کشتن کار اوست »

علی(ع) امشب بارگاه گشوده است. خان کرمش همه را دعوت می کند به میهمانی. درهای میهمانی باز می شوند و بارگاه گل آرایی شده و نورافشان، میزبان عاشقان است امشب. امشب شب علی است. شب عالی. شب علم. اینجا همانجاست که جناب فردوسی می فرماید:

« که من شهر علمم علیم در است
درست این سخن قول پیغمبر است
گواهی دهم کاین سخن‌ها از اوست
تو گویی دو گوشم پرآواز اوست »

اینجا دری ست به سوی عاشقان انسان. فرقی نمی کند که چه باشی و که باشی. چه عاشقانی دلباخته ای در این بارگاه زمزمه ها کرده اند و روایت دل گفته اند و عاشقی. یکی شان «نیما»ست متولد «یوش». به او گفته بودند لاییک است و ضد «علی» ست.  «نیما یوشیج» این شاعر نوگرای معاصر برایشان اینگونه سروده بود:

«گفتی ثنای شاه ولایت نکرده ام
بیرون ز هر ستایش و حد ثنا علی ست

چونش ثنا کنم که ثنا کرده ی خداست
هر چند چون غُلات نگویم، خدا علی ست

شاهان بسی به حوصله دارند مرتبت
لیکن چو نیک در نگری پادشاه علی ست

گر بگذری ز مرتبه ی کبریای حق
بر صدر دور زودگذر کبریا علی ست

بسیار حکم ها به خطامان رود ، ولی
در حق آن که حکم رود بی خطا علی ست

گر بی خود و گر بخود، اینم ثناش بس
در هر مقام بر لبم آوای یا علی ست»

برچسب ها
نسخه اصل مطلب