به گزارش ایرنا، طنین «ایران ایران ... » از حنجره بلندگوهای برافراشته در گوشه و کنار شهر همدان بر میخیزد و مردم از درون خودروهایشان با این سرود حماسی همصدا میشوند و فریادهایشان تا آسمان نیمه ابری ۲۲ بهمن اوج میگیرد.
۲۲ بهمن امسال متفاوت از سالهای گذشته است و این تفاوت را کرونای سخت و سمج رقم زد که وضعیت زرد همدان را با رنگ قرمز آلوده کرد.
تفاوتی که در ظاهر راهپیمایی جلوه کرد و گامهای استوار و مشتهای گره کرده مردم را از کف کوچه و خیابانها به داخل خودروها کشاند.
این ظاهر متفاوت اگرچه با شیوه های سنتی تضاد دارد اما انگار معجونی از شیرینی و تلخی در کام مردم می ریزد که در خور تامل است، شیرین از این حیث که بهاری دیگر از انقلاب در دل زمستان روییده و تلخ به خاطر هزاران هموطن قربانی کرونا که این روزها جایشان در چهل و سومین عید انقلاب خالی است.
این ظاهر متفاوت اگرچه با شیوه های سنتی تضاد دارد اما انگار معجونی از شیرینی و تلخی در کام مردم می ریزد که در خور تامل است.
شیرین از این حیث که بهاری دیگر از انقلاب در دل زمستان روییده و تلخ به خاطر هزاران هموطن قربانی کرونا که این روزها جایشان در چهل و سومین عید انقلاب خالی است.
حرکت کاروان خودرویی از میدان پژوهش شهر همدان در ساعت ۹ و سی دقیقه صبح آغاز می شود و تنوعی گسترده از خودروها با رقص رنگهای سبز و سفید و سرخ خیابانهای شهر را طی می کند تا به آرامگاه باباطاهر برسد.
گروهی از دانش آموزان سرودهای انقلابی را زیبا و پُرطمطراق می خوانند و می نوازد، از چهره های سرخ و خندانشان پیداست که از ماه ها پیش این سرودها را برای اجرا در جشن انقلاب تمرین کرده اند.
جمعیتی از پیران سپیدموی تا جوانان بالنده و کودکان نوپا با وجود هشدارهای مکرر در حاشیه خیابان گرد هم آمدهاند و با هر ضرباهنگ سرودهای انقلابی دوباره شیفته آب و خاک وطن می شوند و به ایرانی بودنشان می بالند.
برخی هم انگار پاهایشان را روزگار گره زده و گوشه ای از پیاده رو نشسته اند، خودم را به آنها می رسانم که از سالمندان این شهر هستند و با هم وعده کرده اند، امروز هم به رسم هر سال به راهپیمایی بیایند.
آنها جوانان برومند سال ۵۷ هستند که یکی از طرف بقیه مختصری از دلاوری هایشان را برایم تعریف می کند و از شبهایی می گوید که بدون واهمه و ترس از عواقب شعارنویسی علیه رژیم طاغوت و پخش اعلامیه صحبتهای امام خمینی(ره)، مردم را به بیداری اسلامی دعوت می کردند.
آنها جوانان برومند سال ۵۷ هستند که یکی از طرف بقیه مختصری از دلاوری هایشان را برایم تعریف می کند و از شبهایی می گوید که بدون واهمه و ترس از عواقب شعارنویسی علیه رژیم طاغوت و پخش اعلامیه سخنان امام خمینی(ره)، مردم را به بیداری اسلامی دعوت می کردند.
از آن همه شور و حرارت تنها زانوان لرزان و دستهای چروکیده ای مانده که بی عصا رمق راه رفتن ندارند، با این حال می گویند: هنوز هم به انقلاب و خون هایی که برای پیروزی اش ریخته شده تعصب داریم و با همین دست و پای کم جان، بدخواهان وطن را وادار به عقبنشینی می کنیم.
عده ای از جوانان هم موتورسیکلت و دوچرخه هایشان را تمیز و براق کرده و با پرچم و بادکنکهای رنگین آراسته اند و در خیابانهای شهر جولان داده و هنرنمایی میکنند تا سهمی در شادی عید انقلاب داشته باشند.
بازار عکسهای سلفی داغ است و جوانترها با گوشی های موبایلشان میکوشند، بهترین تصویر «عید انقلاب ۱۴۰۰» را از آن خود کرده و همچون خاطره ای ارزشمند قاب گرفته و در کنار انبوه عکس های یادگاری خود آویزان کنند.
ماشینها تمامی ندارد و از کوچه و خیابان های اطراف مدام به این کاروان اضافه می شود و هر گوشه اش جذابیت و دلربایی خاطره انگیزی را مهمان چشمهایمان می کند.
خبرنگاران و عکاسان هم کنجکاوانه پا به پای این ازدحام و ترافیک می دوند مبادا چیزی از صحنه خاطره بازی عید انقلاب از قلم بیفتد.
از چند روز پیش مسئولان هشدارهای لازم را به مردم می دادند که از رفتن به راهپیمایی پرهیز کنند تا اینکه شب گذشته مسئولان استان همدان آب پاکی را روی دست همگان ریختند و با تصویب مصوبهای راهپیمایی را فقط به صورت خودرویی مجاز دانستند و مردم نیز به خوبی این ندا را لبیک گفته و جمعی از مسئولان همچون استاندار، نماینده ولی فقیه در استان، فرماندار، شهردار، اعضای شورای اسلامی شهر و ... این حضور گرم و صمیمی را همراهی کردند.
آری زمانه سخت میگیرد، اما این مردمان دل خسته، امید از بهار آموخته اند و می دانند که امروز نویدبخش روزهای پر گل اردیبهشت است که ناخوشیهای پیشین با خوشی های پسین جابجا می کند.
در گوشه ای دیگر از جشن انقلاب برخی ها پرچم ها و پلاکاردهایشان را سایبان کرده تا از گزند سرما در امان بمانند، روی یکی از همین ها نوشته بود «۲۲بهمن عید انقلاب است» نوشته ای خوش خط که در میان شعارهای جورواجور که نظرم را جلب می کند از نوجوانی که این شعار را در دست دارد معنی و مفهوم دست نوشته اش را می پرسم و او بی درنگ عید انقلاب را به من و تمام هموطنانش شادباش می گوید.
مردم همدان در چهل و سومین بهار انقلاب «حاج قاسم سلیمانی» را هم از یاد نبرده اند این را از مضمون برخی پلاکاردها متوجه می شوم، انگار خون این سردار شهید بعد از دوسال هنوز گرم و جوشان است.
تعدادی از ورزشکاران کاران هم با لباسهای یکرنگ در گوشه ای از تابلوی رنگین عید انقلاب می درخشند تا بتوانند اثری خارق العاده در این روز به یادماندنی خلق کنند و بهترین تشویق ها را از دستان مردم هدیه بگیرند.
ابرهای آسمان هم کنار رفته اند تا دختر خورشید بیپروا و شادمانه بر سر و روی مردمان دیار الوند بتابد انگار میخواهد در شادی و سرور عید پیروزی انقلاب با اهالی این شهر شریک شود، گروههای نمایشی با عروسکهای جورواجور سوار بر خودروهای کانون پرورش فکری هم با پس زمینه موسیقی های شاد و حرکات موزون کاروان انقلاب را همراهی می کنند.
ابرهای آسمان هم کنار رفته اند تا دختر خورشید بیپروا و شادمانه بر سر و روی مردمان دیار الوند بتابد انگار میخواهد در شادی و سرور عید پیروزی انقلاب با اهالی این شهر شریک شود.
گروههای نمایشی با عروسکهای جورواجور سوار بر خودروهای کانون پرورش فکری هم با پس زمینه موسیقی های شاد و حرکات موزون کاروان انقلاب را همراهی می کنند.
حضور این دسته از هنرمندان بخش هیجان انگیز این رویداد است که امسال با خوش سلیقگی دستاندرکاران شور و هیاهوی دیگری را به عیدانه انقلاب می بخشد.
قطعنامه این روز پرشکوه هم پس از یک سخنرانی حماسی، قرائت می شود و مردم در پایان هر بند شعار «الله اکبر» را کوبنده تر سر می دهند.
خلاصه هر کسی به فراخور استعداد و هنرمندی اش در این بزم شادمانه سهیم شد به طوریکه در تمام شهرهای استان مانند ملایر سرزمین تاکستانهای شیرین، تویسرکان مهد طلای سبز، نهاوند رویشگاه سرآبهای خروشان و خلاصه در ۷۰ نقطه مادستان ساز و آواز جشن پیروزی خون بر شمشیر شنیده می شود.